به گزارش راه شلمچه، چهارم آذرماه ۱۳۵۸ حضرت امام فرمان تشکیل بسیج مستضعفین را صادر کردند. روز بعد، پنجم آذرماه، به عنوان سالروز تشکیل بسیج در تقویمها ثبت شد. حدود یک ماه قبل از آنکه امام دستور تشکیل بسیج را صادر کنند، در ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ سفارت امریکا توسط دانشجویان و دانشآموزان انقلابی تسخیر شد. پس از این اتفاق تاریخی بود که بحث تهاجم نظامی امریکا به ایران قوت گرفت. از همین رو حضرت امام در پیام تشکیل بسیج گفتند: «یک مملکتی بعد از چندسالی که ۲۰ میلیون جوان دارد، ۲۰ میلیون تفنگدار داشته باشد و ۲۰ میلیون ارتش داشته باشد و یک چنین مملکتی آسیبپذیر نیست و الان هم الحمدلله آسیبپذیر نیست. الان هم ما پشتیبانمان خداست و ما برای او نهضت کردیم، برای پیاده کردن دین او نهضت کردیم و خدا با ماست.»
جنگ با امریکا
هرچند برای بسیج مردمی جنبهها و رویکردهای مختلفی به گستردگی همه اقشار جامعه در نظر گرفته شده بود، اما زمانی که بسیج تشکیل شد، مباحث نظامی در داخل کشور داغ بود. اشغال سفارت امریکا و تحولاتی که در پی آن صورت گرفت، باعث شد تا از همان ابتدا روی رویکرد نظامی بسیج حساب شود. شرایط وقت ایجاب میکرد تا از همه پتانسیلهای کشور (که جوانان پر شور و انقلابی اصلیترین گنجینههای آن بودند) برای رویارویی با دشمنان استفاده شود.
کمتر از یکسال بعد، با حمله عراق بعثی به مرزهای غربی و جنوبی کشور، یکی از بزرگترین و سختترین جنگهای تاریخ معاصر جهان آغاز شد. مسلماً در چنین رویارویی بزرگی، جوانان انقلابی حرفهای بسیاری برای گفتن داشتند. از ماهها قبل بخش قابل توجهی از این جوانان با عضویت در سپاه، قدم به میدان مبارزه گذاشته بودند. اما در جنگی که ۱۲ لشکر زرهی و پیاده دشمن به همراه ۴۰ تیپ آن را شروع کرده بودند، نیاز بود تا از تمامی پتانسیلهای مردمی بهرهبرداری شود. از همین رو با گذشت سه ماه از شروع جنگ، قرار شد تا سپاه مسئولیت تأمین و رسیدگی به امور بسیج را برعهده بگیرد.
بسیج همراه سپاه
دی ماه ۱۳۵۹ که مسئولیت بسیج برعهده سپاه گذاشته شد، جنگ ماههای اول خود را سپری میکرد. در همان سه ماه اول جنگ، مردم در قالب نیروهای سپاه و بسیج و حتی کمیته و جهاد سازندگی در جبهه حاضر شده بودند. حتی گروههای مختلفی، چون گروه فدائیان اسلام، ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران و... از پتانسیل مردم بهره میبردند، اما با رسمیت یافتن تعلق بسیج به سپاه و ورود سازمانیافته بسیج در یگانهای آن، این نهاد انقلابی به سرعت گسترش یافت و سازمان رزم خود را از حد گردان به تیپ گسترش داد. چنانچه سپاه چند ماه پس از اینکه مسئولیت تأمین و رسیدگی بسیج را برعهده گرفت، سه تیپ اولیه خود را در مهرماه ۱۳۶۰ تشکیل داد.
بسیج در میدان رزم
جنگ تحمیلی اولین و بزرگترین آوردگاهی بود که توان دفاعی بسیج را محک زد. شبکه ارتباطی بسیج که از بطن مردم برآمده بود، باعث میشد مسئله دفاع مقدس تا عمیقترین لایههای اجتماع رسوخ کند و حتی اگر خانوادهای فرزندی برای اعزام به جبهه نداشت، خود را در مسئله کمک و پشتیبانی از جبههها مسئول میدانست. شبکه سنتی، تاریخی و آزمون پس داده ساماندهی مردم در محیط مساجد، اینجا نیز خودی نشان داد و بسیاری از اعزامهای مردمی در قالب بسیج به جبههها، از پایگاههای مقاومت مستقر در مساجد صورت میگرفت.
در یک نگاه عمیقتر، خود انقلاب نیز از دل همین مساجد شکل گرفته بود. انقلابی که پیروزی خود را وامدار حضور مردم در سنگر مساجد میدید اکنون از همین سنگر برای حفظ و حراست از نظام نوپای اسلامی استفاده میکرد. از همینجاست که میبینیم بیشترین ساماندهی و اعزام بسیجیها به جبهه از مساجد بود؛ از ثبتنام و گزینش گرفته تا آموزش و اعزام به جبهه و پشتیبانی از جنگ و... همگی در مساجد صورت میگرفت.
تغییر شکل جنگ با ورود سازمانیافته بسیج به جبههها، شکل جنگ تغییر یافت. در این زمان اتفاقهای سیاسی نیز این حضور را تسهیل کرد. با فرار بنی صدر در ماه نهم جنگ، راه برای مردمیترشدن دفاع مقدس بیش از پیش گشوده شد. بنیصدر سردمدار جریانی بود که اعتقادی به مردمی شدن جنگ نداشت. با خروج این طرز فکر از جبههها، تاریخ دفاع مقدس خود را آماده ایجاد تحولاتی عمده کرد.
در سال اول دفاع مقدس تفکر جنگ کلاسیک با دشمن، منجر به دو عملیات نصر و توکل با تکیه بر نیروی زرهی شده بود. شکست هر دو عملیات و وارد شدن تلفات قابل توجه به نیروهای زرهی، باعث شد تا پایان دفاع مقدس استفاده از نیروی زرهی صرفاً به جهت پشتیبانی از نیروهای پیاده باشد.
با حضور گستردهتر نیروهای مردمی در جبههها، تحولات بسیاری در جنگ شکل گرفت. حالا این امواج انسانی بودند که به خطوط دشمن میزدند و پس از تصرف خاکریز آن، در برابر حملات تانکهایشان مقاومت میکردند و خطوط فتح شده را با کمک و پشتیبانی دیگر یگانها (زرهی، هوایی، توپخانه و...) تحکیم میکردند. در واقع نیروی انسانی بسیج ابتکار عمل در عملیات تهاجمی را برعهده داشتند. در کنار آن، بستر بسیج این موقعیت را فراهم میکرد که اقشار مختلف مردم از دانشجویان گرفته تا کارگران، کارمندان و... در جبهه حاضر شوند و راه برای طرحهای مبتکرانه و خلاقانه این اقشار در فضای جبههها باز شود.
پیروزیهای قاطع
با شروع سال دوم جنگ، اعزامهای مردمی به جبهه شکل سازمانیافتهتری به خود گرفته بود. از همین جا دور پیروزیهای ایران آغاز شد. انجام عملیات ثامنالائمه (ع)، طریقالقدس، فتحالمبین و الیبیت المقدس در سال دوم جنگ منجر به عقبنشینی دشمن از خاک ایران شد. سپس در سالهای بعدی نیز عملیاتی، چون والفجرها، خیبر، بدر، کربلاها و... همگی با تکیه بر بسیجیهایی بودند که بیهیچ ترسی به خطوط دشمن میزدند و سختترین و قویترین یگانهای زرهی ارتش بعث عراق را به شکست میکشاندند.
حالا دشمن با نیرویی طرف بود که قدم در هر منطقه و شرایطی میگذاشت خود را با آن وفق میداد. یکبار در کوهستان و شرایط سخت کردستان لشکر ویژه شهدا را تشکیل میداد و بار دیگر در صحرای گرم جنوب، در قالب لشکرهای خطشکنی، چون عاشورا، کربلا، محمدرسولالله (ص)، امام حسین (ع)، انصار الحسین (ع) و... ماهرترین لشکرها و یگانهای دشمن را از پا میانداخت.
تصرف جزایر مجنون در میان بمباران وحشیانه شیمیایی دشمن، عبور از اروند و تصرف فاو، شکست سختترین دژ دفاعی دشمن در شلمچه با انواع موانع نونی شکل، مثلثی شکل و... از قدرت معجزهواری نشئت میگرفت که بسیج نام داشت. حتی وقتی که ردپای امریکا در خلیج فارس پیدا شد، باز این تفکر بسیجی بود که بدون پیشزمینهای از آموزشهای خاص، به آبهای آزاد ورود کرد و بزرگترین عملیات دریایی امریکاییها بعد از جنگ جهانی دوم را در خلیج فارس به این کشور تحمیل کرد. یگان دریایی سپاه، مدیون بسیجیهایی بود که پیشتر و طی عملیات آبی- خاکی والفجر ۸، کربلای ۴ و ۵ گردانهای غواص را تشکیل داده بودند.
الگوی بسیج برای جهانیان
واقعیتهای دفاع مقدس نشان داد که هیچ مشکلی نمیتواند بسیجیها را وادار به توقف کند. آنها نه تنها شکل ظاهری جنگ که ماهیت آن را نیز دستخوش تغییرات عمیقی کردند. فرهنگ موسوم به فرهنگ دفاع مقدس، حاصل اخلاص و ایثار بسیجیهایی بود که بی هیچ چشمداشتی قدم در جبهههای جنگ میگذاشتند و گمنام، اما جانانه از میهن و ارزشهای نظام اسلامی دفاع میکردند. آن روزها جای جای جبههها شاهد راز و نیاز شیران روز و زاهدان شب بود که روح بلندشان عارفان الهی را به تحسین وامیداشت.
همین اخلاص و ایثارگری بسیج بود که باعث شد پس از پایان دفاع مقدس، حضرت امام در یکی از آخرین پیامهایشان خطاب به بسیجیان بگویند: «بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدستههای رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر دادهاند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیتیافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بینشانی گرفتهاند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را که همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا کردهاند.»
بسیج در آوردگاه دفاع مقدس چنان قابلیتی از خود نشان داد که با تأسی به الگوی آن، در همان سالهای جنگ گروه حزبالله در لبنان شکل گرفت. سپس به مرور دیگر گروههای مقاومت با الگوگیری از رزم و اخلاص بسیجیان در جای جای جهان شکل گرفتند و اگر اکنون میبینیم گروههایی، چون «زینبیون»، «فاطمیون»، «حیدریون»، «حسینیون» و... در جبهه مقاومت اسلامی رخ نشان دادهاند، همگی از الگوگیری لشکر مخلصی هستند که با نام بسیج قدرت ایمان و ایستادگی مستضعفین را به رخ مستکبرین جهان کشاند.
منبع: روزنامه جوان