به گزارش راه شلمچه، «مثنوی عاشورا» شعری از آیت‌الله شیخ محمدحسن انصاری از نوادگان شیخ اعظم است که در زیر می‌خوانید:
یک وداعی با دیاری کرد حسین
زاده ی سالارِ دین و نورِ عین
یا حبیبی یاحسین نور عینی یا حسین
امر و نهی امتی شد قصد او
غفلتی در اُمتی شد دردِ او
یا حبیبی یا حسین نور عینی یا حسین
توشه را بست و کنارش زینبی
مادرش زهرا و آن اُمِ اَبی
یا حبیبی یا حسین نور عینی یا حسین
الوداعی جَد و مادر کرد و رفت
کوفیان هم طالب و سیفی بدست
یا حبیبی یا حسین نور عینی یا حسین
کربلا هم خیمه ها شد برقرار
یاوران در جان نثاری بیقرار
یا حبیبی یا حسین نور عینی یا حسین
حُر رهِ خورشید بست و شد خجل
ز آنکه عارف بود و امّا خفته دل
یا حبیبی یا حسین نور عینی یا حسین
تا که عاشورا بشد حالی دگر
عزم یاری کرد و شوری هم به سر
یا حبیبی یا حسین نور عینی یا حسین
او بگفتا تائب و شرمنده ام
جان نثار و بهر دین رزمنده ام
یا حبیبی یا حسین نور عینی یا حسین
کربلا و قحطی آب در میان
اصغر و طفلانِ بی تاب در زیان
یا حبیبی یا حسین نور عینی یا حسین
اکبر آن شبهِ پیامبر شد بپا
تا که دَین خود کند او هم ادا
یا حبیبی یا حسین نور عینی یا حسین
آن وداعش با خیام و با امام
اشک و آهی از پدر هم در خِتام
یا حبیبی یا حسین نور عینی یا حسین
جانفشانی کرد و امّا آن پدر
از فراق او بشد حالی دگر
یا حبیبی یا حسین نور عینی یا حسین
قاسم و اصرار او نزد عمو
گریه و اشک عمو همراه او
یا حبیبی یا حسین نور عینی یا حسین
بی قراری بود و طفلان تشنه لب
آن عمو بشنید و آمد با ادب
یا حبیبی یا حسین نور عینی یاحسین
رُخصتی بگرفت و رفت سوی فرات
تا که آبی آورد بهر نجات
یا حبیبی یا حسین نور عینی یا حسین
شد فرات از آن وفایش بس خجل
ز آنکه آبش شد حرام بر اهل
یا حبیبی یا حسین نور عینی یا حسین
یک علمداری و مشکی پُر ز آب
سوی طفلان شد روان او با شتاب
یا حبیبی یا حسین نور عینی یا حسین
شد تُهی مشکش به تیری از عدو
جمع طفلان انتظار یک عمو
یا حبیبی یا حسین نور عینی یا حسین
او بگفتا یا اخا اَ
