آخوندی:« اگر روند سال ۹۲ ادامه پیدا کرده بود، الان قحطی تمام ایران را گرفته بود. »
جهانگیری :« با تلاشهای دولت، اقدامات خصمانه دشمنان علیه ملت کنترل شد و اجازه ندادیم در کشور قحطی به وجود آید.»
روحانی:« اگر بگوییم که دهه اخیر که دوران دولتهای یازدهم و دوازدهم بوده، دهه پیروزی و نجات ملی است اشتباه نگفتهایم».
به گزارش راه شلمچه، این موارد برخی از اظهار نظرهایی است که طی چند هفته اخیر و در چند ماه مانده به پایان دولت دوازدهم توسط رئیس جمهور و برخی مسئولان دولتی مطرح و رسانه ای می شود. اظهار نظر هایی که واکنش های زیادی در جامعه سیاسی و نخبگانی و در بین مردم کف جامعه دارد.
واقعیت آن است که خوب یا بد مردم جمع بندی خود را در باره دولت روحانی دارند، دولتی که تمرکز بر سیاست خارجی کرد تا ظرفیت های داخلی، مردم با خوب و بدش تقریبا کنار آمده اند و خود را برای دولت بعدی آماده می کنند.
دولتی که مردم با نقاط ضعف و قوتش، با وعده های محقق شده و نشده اش، با بهانه ها و استدلال هایش کنار آمدهاند و در این ماه های پایانی منتظرند به آرامش بگذرد همان قولی که رئیس جمهور در روزهای پایانی اسفند 99 داد. اما آن چه در اظهار نظرها اتفاق می افتد برای مردمان کف جامعه آزار دهنده است. وزیر سابق و معاون اولی که می گویند اگر ما نبودیم قحطی می شد، رئیس جمهوری که حرف از بی نظیر بودن وضعیت شاخص ها می زند در حالی که مردم در سر سفره خود با واقعیت دیگری روبه رو هستند.
این یک واقعیت است که گاهی شاخص های اقتصادی ارتباط مستقیم یا سریعی با سفره و معیشت مردم ندارد شاخص هایی همانند نرخ رشد اقتصادی اما همه شاخص ها هم چنین نیست برخی از شاخص ها مثل تورم آثارش را مردم به عینه در سفره های خود می بینند.لذا نمیخواهم بگویم که آن چه دولت می گوید تماما کذب است اما می خواهم بگویم وقتی مردم گشایش و کارآمدی اقتصادی را در سفره های خود نمی بینند وقتی صف مرغ و کمبود روغن و شایعه گرانی نان و سیاست های غلط وارداتی و قیمت تضمینی گندم و... رامیبینند چه میشود که دولتمردان و رئیس جمهور محترم در این باره زبان در کام بگیرند و سخن از بی نظیر بودن عملکردشان نزنند.
چرخیدن زبان هایی که جز عصبانیت مردم خروجی ندارد. موضوعی که به وضوح ما در رسانه های آخرین خبر در بخش های تعاملی مان همچون حرف مردم و نظرات مردم به طور مشهودی با آن مواجهیم.
واقعیت این است که عملکرد و نا هماهنگی ها و دعواهای سیاسی به خودی خود اعتماد عمومی را به شدت صدمه زده ولی آیا نمی شود حداقل حرف نزد؟ یا حرفی که مردم کف جامعه را می رنجاند و عصبانی می کند نزد تا این اعتماد اجتماعی به ارزان ترین شکل ممکن چوب حراج نخورد.
به گزارش روزنامه خراسان، اعتماد عمومی از مهم ترین شاخص های سرمایه اجتماعی یک نظام سیاسی است .موضوعی که به نظر می رسد این روزها که به انتخابات نزدیک می شویم برخی فعالان سیاسی و دولتمردان تقریبا بیش از گذشته به آن بی توجه اند .چه دوست داشته باشیم چه نه همه ما با گرایش ها و سلایق مختلف در یک کشتی نشسته ایم .کشتی که اگر صدمه ببیند چوب آن را همگان خواهند خورد.