به گزارش راه شلمچه به نقل از تابناک، در اولین نگاه شاید برای برخی افراد که روزانه با مشکلات معدنی و کارخانهای مواجه هستند، شغل خبرنگاری کمتر خطرناک به نظر برسد. اما آیا سختی کار تنها بهمعنای شکستن سنگ در اعماق زمین است؟
آیا استرس مداوم، فشارهای روحی، تهدیدها، و خستگی مزمن خبرنگاران را نمیتوان به عنوان سختی و زیانآوری در نظر گرفت؟ کافی است نگاهی به آمار بیندازیم: طبق گزارشها، پس از مکزیک و افغانستان که مشترکا در رتبه نخست قرار دارند، ایران بیشترین آمار مرگ مرتبط با خبرنگاران را در سال ۲۰۲۱ ثبت کرده است.
در دوران کرونا نیز تعداد زیادی از خبرنگار جان خود را از دست دادند. از طرفی در جنگ ۸ ساله دفاع مقدس و بحرانهای منطقهای این سالها، خبرنگاران همواره در خط مقدم اطلاعرسانی قرار داشتهاند. آنها تحت شدیدترین فشارهای روحی و جسمی، وظیفه خطیر روایت واقعیتها و آگاهسازی مخاطبان را بر عهده داشتهاند. پوشش اخبار در میدانهای نبرد، مواجهه با خطرات جانی، و تحمل استرسهای ناشی از انتقال حقیقت، تنها بخشی از دشواریهایی است که این قشر متحمل شدهاند، اما همچنان این تلاشها گاهی نادیده گرفته میشود. فراموش نشود که دو خبرنگار، مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی که در حین انجام وظیفه و به علت واژگونی اتوبوس جان خود را از دست دادند در همین سالهای اخیر بوده است.
روایتی از نادیدهگرفتن سختیها
آقای وزیر کار، شما بهعنوان مسئول رفاه و تامین اجتماعی کارگران و شاغلان، آیا تا به حال با خبرنگاری که شبانهروز درگیر پوشش اخبار، پیگیری مسائل، و مقابله با فشارهای سنگین است، گفتگو کردهاید؟ آیا دیدهاید که خبرنگار برای انتشار یک خبر چقدر با موانع روبهرو میشود؟ این که گاهی از طرف برخی نهادها و مافیاها تهدید شود، یا حتی خواب راحت شبانه نداشته باشد، آیا مصداق سختی کار نیست؟
جالب اینجاست که در بسیاری از کشورها، خبرنگاری نهتنها بهعنوان یکی از مشاغل پرمخاطره شناخته میشود، بلکه در لیست حرفههایی با بهترین بیمه و مزایای شغلی قرار دارد. اما در ایران، نهتنها چنین حمایتهایی وجود ندارد، بلکه سخنان نسنجیده برخی مسئولان، تنها دل خبرنگاران را به درد میآورد.
آقای میدری، آیا خبرنگاری برای شما تنها نشستن پشت میز و نوشتن چند خط است؟ آیا به این فکر کردهاید که خبرنگار در پوشش رویدادهای خطرناک، مانند اعتراضات خیابانی یا بحرانهای طبیعی یا جنگ، جان خود را در دست میگیرد؟ یا حتی در آرامترین روزها، فشار روانی او چگونه قابل اندازهگیری است؟
شاید بهتر باشد آقای وزیر کار، پیش از طرح این قبیل سوالات و القای نگاه «خود عاقلپندارانه»، با خبرنگاران و مشکلات واقعی آنها آشنا شود. خبرنگاری شغلی سخت است، اما آنچه از این سخنان برمیآید، گویا نه تنها این سختی، بلکه شأن و جایگاه این حرفه نیز برای ایشان ناشناخته است.
البته ناگفته نماند که در میان جامعه خبرنگاران، افرادی نیز وجود دارند که به واسطه روابط، نام خبرنگاری را یدک میکشند و بدون تجربه سختیهای واقعی این حرفه، ره صدساله را یکشبه طی میکنند. دیدن چنین افرادی، ممکن است این تصور اشتباه را به وجود آورد که خبرنگاری شغلی آسان و بدون فشار است. اما آیا میتوان با مشاهده اقلیتی که از شأن این حرفه تنها عنوان آن را به ارث بردهاند، سختیها و زیانهای بیشمار خبرنگاران واقعی را نادیده گرفت؟