به گزارش راه شلمچه، درباره حمایتهای رهبر معظم انقلاب از دولتهای نهم و دهم نظرات گوناگونی وجود دارد و برخی این حمایت را حمایتی تام و تمام میدانند، اما باید توجه داشت که رهبر انقلاب از تمامی دولتها حمایت میکنند تا دولتها بتوانند با قوت به کار خود ادامه دهند و همچنین انتخاب مردم برای ادارهٔ ۴ سالهٔ کشور محترم شمرده شود. ایشان منطق حمایتشان از دولتها را بارها بیان کردهاند.
حمایتهای رهبری به معنای موافقت با همهٔ سیاستهای یک دولت نیست و ممکن است مقام معظم رهبری با برخی از سیاستهای یک دولت مخالف باشند، اما درعینحال از دولت حمایت کنند. نکته مهمی که وجود دارد این است که آیتالله خامنهای در آخر هر دولتی از رئیسجمهور آن دولت نیز تقدیر میکنند، اما این تقدیر درباره احمدینژاد بهصورت بسیار کمرنگی اتفاق افتاد؛ برعکس رؤسای جمهور گذشته (هاشمی رفسنجانی ، خاتمی) و این نشان میداد که رهبر انقلاب نکات مثبتی که درباره دولتهای نهم و دهم مطرح کردهاند بیشتر معطوف به خود دولت است تا شخص رئیسجمهور. همچنین رهبری یک تذکری هم نسبت به فعالیتهای مدیران کارآمد و شایسته این دولت در آینده بیان فرمودند که توجه آنها در مسئولیتها معطوف به «اهداف انقلاب» باشد.
احمدینژاد در دورهٔ هشتسالهٔ ریاست جمهوری خود اقدامات و تصمیماتی را خلاف نظر رهبری گرفت که نهایتاً رهبر انقلاب در این موضوعات، موضعگیری علنی کردند؛ همچون ماجرای برکناری مشایی از معاون اولی، ابقاء وزیر اطلاعات با حکم حکومتی، خانهنشینی ۱۱ روزه و مخالفت با الحاق سازمان حج به سازمان میراث فرهنگی.
در ادامه به تشریح هرکدام از موضوعات پرداخته میشود.
۲۷ تیر ۸۸، محمود احمدینژاد اسفندیار رحیم مشایی را برای هفتههای پایانی عمر دولت نهم بهعنوان معاون اول خود تعیین کرد. مشایی به دلیل اظهارنظرهایی چون «دوستی با مردم اسرائیل»، «پایان دوران اسلامگرایی» و همچنین حضور در محفلی هنری در ترکیه که شامل مراسم رقص هم بود، مورد حساسیت سیاسیون اصولگرا و روحانیون بود. بعدازاین اقدام احمدینژاد، سید محمدحسن ابوترابیفرد گفت: دستور رهبری مبنی بر برکناری مشایی «کتباً به رئیسجمهور ابلاغ گردیده است» و باید سریعاً اجرا شود اما متأسفانه باز توجهی نشد و لذا بنده مأموریت پیدا کردم که این موضوع را به اطلاع مردم برسانم.
در این ماجرا آقای احمدینژاد روز شنبه، بیست و هفتم تیرماه، نامه رهبری را دریافت کرد. همانروز و روز یکشنبه اقدامی در جهت برکناری مشایی انجام نداد. روز دوشنبه برای لغو حکم تلاش کرد اما موفق نشد و در عوض روز سهشنبه طی مصاحبهای تلویزیونی که صداوسیما از پخش آن خودداری کرد و روز چهارشنبه در مراسم تودیع مشایی بهشدت از وی تقدیر کرد و روزهای پنجشنبه و جمعه را نیز به سکوت گذراند. جمعهشب متن حکم رهبری برای اطلاع عموم منتشر شد. در این شرایط احمدینژاد و مشایی مجبور به تمکین از حکم رهبری شدند و متعاقب آن رسانهها متن استعفای مشایی را منتشر کردند و به دنبال آن احمدینژاد با این استعفا موافقت کرد و طی نامهای اجرای حکم ولیفقیه را اعلام کرد.
۲۸ فروردینماه سال ۹۰ رئیسجمهور وزیر اطلاعات را در پوشش استعفا برکنار کرد و وی را به سمت مشاور اطلاعاتی خود منصوب کرد. خبرگزاریها همان روز از مخالفت مقام معظم رهبری با کنار رفتن حجتالاسلام حیدر مصلحی از وزارت اطلاعات و ابقای وی با حکم حکومتی خبر دادند. در این زمان هنوز خبری رسمی از سوی دفتر رهبر انقلاب منتشرنشده بود.
پارلماننیوز در همان زمان مدعی شد که اصرار مصلحی بر برکناری یکی از مدیران وزارت اطلاعات که موردحمایت اسفندیار رحیم مشایی بوده است دلیل برکنار شدن وی بوده است و برخی از وبسایتها نیز بهطور ضمنی گفتند که مشایی میخواهد بر وزارت اطلاعات مسلط شود و از اسناد طبقهبندیشده «بهرهبرداری سیاسی» کند.
دو روز بعد از انتشار خبر استعفای مصلحی، خبرگزاریها متن نامهٔ رهبر معظم انقلاب به حیدر مصلحی مبنی بر ابقای وی بهعنوان وزیر اطلاعات را منتشر کردند. رهبر انقلاب در این نامه که در تاریخ ۳۰ فروردین ارسال شده بود، از مصلحی خواسته بودند که «با حمایت دولت خدمتگزار» بدون سستی و با اهتمام بیشتر به کار خود ادامه دهد. این تصمیم رهبری موجب اختلافات وی با رهبری و در نهایت خانهنشینی احمدینژاد میشود.
با قهر رئیسجمهوری، شرایط بهسمتی رفت که همه دوستداران انقلاب با گوشزد ضرورت تبعیت از ولیفقیه و تبعات تمرد از آن، به نصیحت و سپس انذار دکتر احمدینژاد پرداختند. سید مرتضی بختیاری، وزیر دادگستری دولت دهم احمدینژاد در برنامه «دست خط» درباره ماجرای ۱۱ روزه خانهنشینی رئیسجمهور اینگونه اظهار میکند که جمعی از وزرا سراغ احمدینژاد رفتیم و «حقیقتاً خیلی دلم شکسته بود. گفتم آقای دکتر اجازه ندهید بسیج سرافکنده شود، بسیج خیلی از شما حمایت کرد. نیروهای حزباللهی دلشکسته نشوند. در نهایت من سه بار ایشان را به حضرت زهرا (س) قسم دادم که اصلاً هم خودم گریهام گرفته بود و هم دوستانی که آنجا بودند برخی گریه کردند؛ نشد! بعد بیرون آمدیم و دست به دامن آیتالله یزدی شدیم. آنجا هم باز نشد.»
در ایامی که احمدینژاد خانهنشینی را اختیار کرده بود، شخصیتها و افراد مختلفی از علما و سیاسیون با هدف نصیحت و پایان بخشیدن به خانهنشینی و قهر او به دیدار وی رفتند. از جمله کسانی که در آن ایام به دیدار احمدینژاد رفتند، آیتالله جنتی دبیر شورای نگهبان و آیت الله محمد یزدی، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود که چند روز پسازاین دیدار، خبر این گزارش در همان ایام سال ۱۳۹۰ توسط برخی رسانهها منعکس شد که نشان میداد احمدینژاد حتی به توصیه این بزرگان هم عملنکرده و رهبری نیز در پاسخ به احمدینژاد که گفته بود «نظام اگر نتواند من را تحمل بکند!»، فرموده بودند: «اگر نظام مسئولش من هستم که من تحمل کردم و شما را این دو، سهساله تحمل کردم!»
در ماجرای الحاق سازمان حج به سازمان میراث فرهنگی، شورای عالی اداری که ریاست آن برعهده محمود احمدینژاد بود، اردیبهشت ۱۳۸۸ «سازمان حج و زیارت» را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خارج میکند و مسئولیت آن را به سازمان «میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری» واگذار میکند. اسفندیار رحیم مشایی، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، بلافاصله رئیس سازمان حج و زیارت را تغییر میدهد و سرپرست جدیدی را منصوب میکند.
حجتالاسلام محمد محمدی ریشهری، نماینده مقام معظم رهبری در سازمان حج و سرپرست حجاج ایرانی نسبت به این موضوع واکنش نشان میدهد. ایشان با اشاره به اینکه حکم انتصاب سرپرست جدید بدون هماهنگی صادر شده و فاقد مبنای قانونی است. اما نهایتاً رهبری مجبور میشوند به ماجرا ورود کنند و این موضوع یک روز بعدازآن بود که رئیس دولت، حرف مشایی را حرف دولت خوانده بود و احمدینژاد برای عدم اجرای حکم رهبری تقلا میکرد.
حجتالاسلام محمدی ریشهری در خاطرات خود به ۳ نامه رهبری و اقدام احمدینژاد با اطلاع قبلی از مخالفت رهبری در الحاق سازمان حج و زیارت به سازمان میراث فرهنگی اشارهکرده و میگوید: برایم سؤال شد که چگونه علیرغم ابلاغ نظر رهبری، آقای احمدینژاد دست به چنین اقدامی زده است!؟ البته پیش از آنهم سابقه داشت که وقتی ایشان با نظری مخالف بود، بعضی از نامهها گم میشد!
گفتنی است نامه اول، از دفتر مقام معظم رهبری به آقای احمدینژاد نوشتهشده بود که در آن مخالفت معظمله به اطلاع ایشان رسیده بود. البته این نامه پس از یک هفته مجدداً بهصورت "آنی" نیز برای ایشان ارسال گردید. نامه دوم را مقام معظم رهبری با دست خط خودشان برای رئیسجمهور نوشته بودند. بعدازاین دو نامه و هنگامیکه مشاهده شد دولت همچنان در پی عملی ساختن تصمیم خود است و ضمناً حکم آقای لیالی توسط آقای مشایی صادر گردید و به ذیحسابی هم دستور مسدود کردن حساب سازمان حج ابلاغ گردید، آیتالله خامنهای دستور میدهند نامه سوم خطاب به من نوشته شود. آقای حجازی دراینباره توضیح داد: "به آیتالله خامنهای عرض کردم: «چرا این مطلب را به آقای ریشهری نوشته شود؟ آن را به خود آقای احمدینژاد بنویسم.» ایشان فرمودند: نه دیگر به او نمیگویم و به آقای ریشهری نوشته شود. البته نمیخواستم کار به اینجا بکشد، ولی بههرحال کشیده شد. " در واقع آقای احمدینژاد تا قبل از اینکه شرایط به این صورت درآید، حاضر نبود دستور مقام معظم رهبری را بپذیرد، اینگونه موضعگیری ایشان برابر رهبری تا آن تاریخ، بیسابقه و شگفتانگیز بود.»
منبع؛ مشرق