از تحمل «شیوه» در دولت قبل تا تعطیلی در دوران دولت جدید

دکتر انتظاری عزل شد. و دیدم که مدعیان آزادی بیان و کباده‌کشان سعه‌صدر، زیر چوبه دار دکتر انتظاری هلهله کردند. حتی آن استادی که خودش اخراجی دانشگاه بود و آن روزنامه‌نگار زندان‌دیده‌ا برخلاف همه مدعیات سابق، و به نظر من بر اساس منافع جناحی و حزبی، برای عزل دکتر انتظاری کف زدند و هورا کشیدند.

به گزارش راه شلمچه، حسین شاه‌مرادی با اشاره به مشکلات پیش‌آمده برای برنامه شیوه در دوران دولت جدید نوشت: برنامه «شیوه» نُقل محافل است. می‌گویند صداوسیمای تک‌صدایی‌طلب همین تک‌مجرای شنیدن صدای مخالف را هم بست. بعد هم در مدح چندصدایی و در ذم تمامیت‌خواهی رساله می‌نویسند و سخن می‌رانند. 

«شیوه» نه یک اتفاق، بلکه محصول یک نگاه و یک رویکرد جدید در سازمان صداوسیما بود. نگاهی که سنت گفت‌وگو را گران‌مایه و خطیر می‌پنداشت و برای احیای این سنت، حاضر بود هزینه بپردازد و کلیشه‌ها را بشکند. آنتنی که سال‌ها مملوکِ بی‌مقدار سلبریتی‌های بی‌فضل بود، قرار شد میزبان نخبگان و صاحبان فضل، با نگاه‌های متفاوت و حتی متضاد بشود. و شد.

می‌گفتند اینها نقدناپذیر و متحجرند؛ اما ناگاه دیدند که صداوسیمای همین تندروهای تک‌صدایی‌طلبِ نقدناپذیر برنامه زنده گذاشته است تا منتقدان صداوسیما بیایند بنشینند و از آنتن شبکه ملی، خودِ صداوسیما و مدیران آن را نقد و حتی گاهی تمسخر کنند.

کار به جایی رسیده بود که برخی از این افراد که به «شیوه» دعوت‌شان می‌کردیم، تعجب می‌کردند. روزی که به دکتر صادق زیباکلام تلفن زدم تا دعوتش کنم با آقای شمس‌الواعظین مناظره کند، با تعجب گفت: «من صادق‌ام! شما احتمالاً با سعید کار دارید!»

ای‌کاش می‌توانستم فهرستی از کسانی را که به «شیوه» دعوت‌شان کردیم و نپذیرفتند، منتشر کنم. اما برخی از منتقدان (که البته کم هم نبوده و نیستند)، صداوسیمای جدید را دوست نداشتند؛ بلکه صداوسیمایی را می‌پسندیدند که بتوانند دشنامش بگویند. بتوانند تک‌‌صدایی‌اش بخوانند. و البته گفتند و خواندند. 

آخرین برنامه «شیوه»، مناظره دکتر آزاد ارمکی و دکتر انتظاری بود. دکتر آزاد عازم سفری بود و به آنتن زنده نمی‌رسید؛ لذا برنامه را ضبط کردیم. برنامه که ضبط شد، «شیوه» تندی از آب درآمد. اما عهد ما با مخاطبان این بود که قیچی به «شیوه» نزنیم و ثانیه‌ای از آن را حذف نکنیم. و نکردیم.

برنامه که پخش شد، طبق معمول، حواشی زیادی داشت. این‌بار اما بسیار بیشتر. چنان که افتد و دانید، در آن میان، جمله‌ای از دکتر انتظاری بسیار دست‌به‌دست شد که داستانش مفصل است. از آن‌جا همه‌چیز دگرگون شد و بسیاری از آنهایی که تا پیش از آن انگشت تعجب به دهان گرفته بودند که چطور چنین برنامه‌ای را بدون سانسور از تلویزیون پخش کرده‌اند، عرصه را مهیا دیدند تا لگدی بر پیکر نحیف و رنج‌دیده و زخم‌خورده «شیوه» بزنند.

دکتر انتظاری عزل شد. و دیدم که مدعیان آزادی بیان و کباده‌کشان سعه‌صدر، زیر چوبه دار دکتر انتظاری هلهله کردند. حتی آن استادی که خودش اخراجی دانشگاه بود و در مذمت برخورد با اهل دانشگاه مثنوی هفتاد من می‌سرود، و آن روزنامه‌نگار زندان‌دیده‌ای که می‌گفت همه‌چیزم فدای آزادی اهل اندیشه، برخلاف همه مدعیات سابق، و به نظر من بر اساس منافع جناحی و حزبی، برای عزل دکتر انتظاری کف زدند و هورا کشیدند.

طنز تلخ ماجرا اینجاست که آنهایی که اول هفته، از پخشِ بدون سانسورِ آن برنامه از تلویزیون حیرت کرده بودند، آخر همان هفته داشتند به صداوسیمای تندروها فحش می‌دادند که چرا حرف آن استاد را سانسور نکرده‌ای؟ میزانسن به شکل احمقانه‌ای مضحک بود. چند روز بعد از آن اتفاق، دو نفر از استادانی که پیش‌تر به «شیوه» دعوت‌شان کرده بودیم، تماس گرفتند و از حضور در برنامه انصراف دادند. می‌گفتند این روزها در فضای دانشگاه بگیر و ببند و نطق‌کشی به راه است. اگر ما بیاییم و حرفی بزنیم که خوش‌شان نیاید، نسق‌مان می‌کنند و گوش‌مان را می‌بُرند. مگر نمی‌بینید؟ استاد باسابقه دانشگاه را فلک می‌کنند تا حساب کار دست بقیه بیاید. القصه گربه را دم حجله کشتند. پیام دریافت شد.

گفتند «شیوه» را تعطیل کرده‌اند. و کسانی که تا یک ماه پیش، سازمان را بابت «سانسور نکردن» سخنان یک استاد دانشگاه مؤاخذه می‌کردند، امروز آزادی‌خواه شده‌اند و سازمان را بابت تعطیلی «شیوه»، تمامیت‌خواه و تک‌صدا می‌خوانند. بازار ادباری است برای خودش. خیر. کسی «شیوه» را تعطیل نکرده است. ما مانده‌ایم و گرده‌مان که هنوز از زیر بار بازخواست بابت یک برنامه تلویزیونی ساده راست نشده است. ما مانده‌ایم و استادانی که به دلایل مختلف، دیگر میل به حضور در برنامه ندارند. «شیوه» بستر طرح بیشترین و تندترین نقدها به دولت قبل بود؛ اما اتفاقی برای کسی نیفتاد. «شیوه» بر سر سنت گفت‌وگو ایستاده است و ایستادگی کرده است و دیر یا زود، بازخواهد گشت؛ زمانی که مطمئن شویم می‌توانیم باز هم بستر یک گفت‌وگوی سالم و امن و پایدار را فراهم کنیم. زمانی که مثل قبل بتوانیم خیال استادان را از عواقب احتمالی حضور در برنامه راحت کنیم.

اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار