به گزارش راه شلمچه، علی آلفونه، پژوهشگر اندیشکده کشورهای عرب خلیجفارس در واشنگتن، در مقالهای که در پایگاه اینترنتی آن منتشر کرده، مینویسد: یک سال پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ کارشناسان «سیا» سقوط نظام پادشاهی را غیرممکن میدانستند. شکست اطلاعاتی آن سال باید برای هر نوع برآورد ثبات نظام در ایران و کشورهای دیگر، درس عبرت باشد.
به گزارش صدای آمریکا، آلفونه میگوید: با وجود افول عملکرد دولت در خدمترسانی و تامین نیازهای مردم در طول سالها، نشانی از سقوط در حکومت اسلامی دیده نمیشود. یک دلیل آن، نهادینگی نظام جمهوری اسلامی است. برخلاف حکومت شاه که بر خودکامگی فردی استوار بود، در جمهوری اسلامی مراکز قدرت بسیارند و رهبر، تنها یکی از این مراکز و دستجات نخبه است. رهبر جمهوری اسلامی به جای استفاده از اختیارات خودکامه و تحمیل ارجحیتهای خود، دیگر مراکز قدرت را در روند تصمیمگیری دخیل میسازد و نقش داور نهایی را ایفا میکند. این روش، سبب حکمرانی بهتر میشود و نظام را از اشتباهات مصون نگاه میدارد و بار مسئولیت را به اشتراک میگذارد.
وی افزود: روش حکمرانی از طریق مراکز متعدد قدرت، اهمیت بسیار دارد. آقای خامنهای روز آغاز اعتراضات [اغتشاشات سازماندهی شده از خارج] در شهریورماه ۱۴۰۱ و حتی چندین روز بعد از آن که به سرعت گسترش یافته بود، در سخنرانیهای خود به آن اشاره نکرد. روز ۱۰ مهرماه، هنگام سخنرانی برای فارغالتحصیلان دانشکده افسری، رهبر جمهوری اسلامی برای اولینبار درباره آنچه «وقایع اخیر» توصیف کرد، به اظهارنظر پرداخت. مراکز قدرت و نهادهای نظام ظاهرا در غیبت بیدلیل رهبر از صحنه، اعتراضات را مدیریت کردند. نظام همچنین بحران را به خارج نسبت داد، به کردستان عراق، که میزبان چندین گروه مسلح کرد است، و به عربستان سعودی، که هزینه کانال ایران اینترنشنال را تامین میکند.
آلفونه میافزاید: در داخل کشور، نظام بیرحمانه اقدام کرد. هر چند نیروهای انتظامی و بسیجی در تهران و سایر مراکز پرجمعیت در آغاز با معترضان مدارا کردند، ولی در استانهای اقلیتنشین حاشیه کشور، سپاه پاسداران به تحرک درآمد. با این حال، نظام بهویژه سپاه پاسداران، بیرحمی را با عملگرائی ترکیب کرد و قابلیت انعطاف عقیدتی قابل ملاحظهای از خود نشان داد.