به گزارش راه شلمچه، علی غیوری زاده که همزمان با آغاز جنگ تحمیلی، عازم جبهههای رزم شده بود، با وجود مسئولیتهای متعدد، ازجمله فرماندهی گردان شهید بهشتی، همواره در مصاف با دشمن پیشتاز بود.
در نبرد نصر ۴، هنگامیکه دشمن برای باز پسگیری بلندیهای دوقلو پاتک کرد، غیوریزاده توانست با ورود به سنگر کمین، در مدت ۲۴ ساعت رزم دائم، نقش شجاعانهای در دفع پاتک گردان تکاور عراقی و انهدام آن ایفا کند.
آخرین صحنه جهاد او، رزم شجاعانهاش با منافقین در ۲۹ خرداد ۱۳۶۷ بود. وی با بیسیم به قرارگاه لشکر چنین گفت: «تا من زنده هستم، دشمن از خط گردان شهید بهشتی عبور نخواهد کرد. حاجی ما زانوهایمان را بستهایم.»
بیسیمچی فرمانده که از نزدیک شاهد حماسهآفرینی او بود، میگوید: «کانال پشت خاکریز در محور بهرامآباد، پر از جنازههایی شد که علی مجال عبور به آنها نمیداد؛ رجز میخواند و چند نفر از همرزمانش به او مهمات میرساندند.»
سرانجام منافقین با استفاده از تانک، او را از نزدیک هدف تیربار قرار دادند. چنین شد که دیگر ذکر لاحول و لا قوه الا بالله علی از بیسیم قرارگاه شنیده نشد؛ تا آنکه با سپری شدن ۱۲ سال، همزمان با نیمه شعبان، پیکر مطهرش در قلاویزان کشف شد و مردان و زنان ملکشاهی با بیش از ۵۰ کیلومتر پیادهروی به استقبالش رفتند.
به گزارش راه شلمچه، سردار شهید علی غیوری زاده در سال 1332 در بخش «ملکشاهی» در استان «ایلام» به دنیا آمد. پدرش او را «علی» نام نهاد. دوران کودکی، نوجوانی و جوانی مانند تمام مردم آن دیار با فقر و محرومیت همراه بود. با آغاز انقلاب اسلامی امید و جان تازه ای در جسم سختی کشیده علی دمیده شد. او که مانند تمام همشهریانش هیچ گاه در خواب هم نمی دید سهمی در اداره کشورش داشته باشد، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی وارد مرحله جدیدی از زندگی شد و به عنوان یکی از چهره های شاخص استان ایلام درآمد. اوایل جنگ به عنوان عضوی از بسیج راهی جبهه شد و در سا ل 1359 به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد. در دیار ایلام، غیوری را به غیرت، جوانمردی، شجاعت و غریبی می شناسند.