به گزارش راه شلمچه، سید احسان خاندوزی روز چهارشنبه در حاشیه جلسه هیئت دولت گفت: در ابتدای دولت سیزدهم نه تنها خزانه خالی بود بلکه بالاترین میزان استقراض، انتشار اوراق بدهی و استفاده از تنخواه بانک مرکزی به مبلغ ۵۴ هزار میلیارد تومان ثبت شده بود. همانطور که در نامه آقای واعظی به آقای نوبخت در مردادماه سال گذشته منتشر شد.
چند روز پیش وزارت امور اقتصادی و دارایی هم در پاسخ به تکرار ادعای موجودی خزانه در پایان دولت دوازدهم از سوی رئیسجمهور سابق تأکید کرد: تکرار این ادعا در حالی صورت میگیرد که بارها توضیح داده شد که نه یک خزانه خالی که یک خزانه مقروض و بدهکار میراثی بود که به دولت سیزدهم رسید.
اینکه ادعا شود دولت در شرایط مطلوبی تحویل داده شد، ادعای درستی نیست و هنوز کمتر از یک سال و اندی از آن روزها نگذشته و قاعدتاً حافظه تاریخی افکارعمومی هم آنقدر ضعیف نیست که به یاد نیاورد وضعیت شاخصهای اقتصادی در آغاز به کار دولت سیزدهم چطور بود.
تنها ۱۶ ماه از عمر دولت سیزدهم گذشته است و طبیعتاً هنوز شرایطی که کار را از دولت دوازدهم تحویل گرفت از حافظه تاریخی مردم پاک نشده است. کسری بودجه بیش از ۴5۰ هزار میلیارد تومانی، تورم نزدیک به ۶۰ درصدی، رشد ۸ برابری نقدینگی و افزایش پایه پولی ناشی از چاپ پول پرقدرت توسط بانک مرکزی، تأمین مخارج دولت از محل تنخواه و استقراض از بانک مرکزی، متوسط رشد اقتصادی 8 ساله نزدیک به صفر، جهش عجیب نرخ دلار از کانال ۳ هزار تومان در سال ۹۷ به نزدیک به ۳۰ هزار تومان در سال ۱۴۰۰ و سقوط ارزش پول ملی بخشی از مختصات اقتصادی بود که تحویل دولت سیزدهم شد.
گویا نوبخت حرفهایش را فراموش کرده است
با وجود این وضعیت اخیرا نوبخت رئیس سازمان برنامه دولت روحانی در گفتوگویی مدعی شده که «اگر خزانه خالی بود، دولت سیزدهم چطور توانست در ماههای اول بدون خلق پایه پولی و ایجاد بدهی حقوق کارمندان را پرداخت کند؟»
اتفاقا موضوع نداشتن پول برای پرداخت حقوق در مردادماه 1400 را وزرای دولت روحانی در روزهای پایانی آن دولت مطرح کردند و برهمین اساس هم آقای رئیسی در نخستین ماههای ریاست جمهوریاش این مسئله را یادآور شد و گفت: «در روزهای پایانی مرداد ماه که هنوز دولت جدید از مجلس رای اعتماد نگرفته بود و بنده با دولت قبل در حال کار بودم بحث پرداخت حقوق مرداد ماه مطرح بود و تیم دولت قبل نگران بودند که چگونه بدون استقراض از بانک مرکزی حقوق ماهیانه مرداد را پرداخت کنیم اما اکنون سه ماه از دولت جدید میگذرد و بدون استقراض از بانک مرکزی حقوقها به موقع پرداخت میشود.»
نکته دیگر اینکه گویا آقای نوبخت حرفهای خودش را هم فراموش کرده که در مقطعی در دولت روحانی گفته بود «حتی یک قطره نفت هم نمیتوانیم بفروشیم.» اما دولت جدید تدریجاً موفق شد بخشی از صادرات نفت را احیا کند و به طور متوسط به 1/2 میلیون بشکه در روز برساند.
در عین حال ریلگذاری اقتصاد کشور در دولت روحانی (با دورریز انبوه یارانهای) به نحوی بود که باید 2/5 میلیون بشکه نفت فروخته میشد تا بتوان با حیف و میل انبوه یارانه پنهان در قیمت ارز 4200 تومانی را پایین نگه داشت. نمونه این مدیریت خسارتبار را در بازی ناشیانه با قیمت بنزین و پیامدهای زیانبار آن برای بلندمدت اقتصاد کشور هم میتوان مشاهده کرد.
در واقع دولت سابق اگر سیاستگذاری درستی در مدیریت اقتصادی و منابع ارزی و همچنین فاصله گرفتن از وابستگی مطلق به صادرات نفت داشت، کشور را گرفتار کسریهای درآمدی شدید و پیامدهای آن نمیکرد.
یادآور میشود تعبیر «جنگ اقتصادی»، تعبیر شخص آقای روحانی و دولتمردان اوست که با ادعای برداشتن سایه جنگ، کشور را در کام جنگ ترکیبی (از جمله اقتصادی) کشاندند و به جای تنوع بخشی صادرات و شرکای تجاری و اقتصادی، در همان مسیری قدم برداشتند که دشمن میخواست. این البته، غیر از خیانتی است که طیف افراطیون مدعی اصلاحات، پس از شکست در فتنه سیاسی سال ۱۳۸۸، با دادن آدرس تحریمها به دشمن مرتکب شوند.