رهبری، آمریکا را تحقیر کرد تحلیل‌گر کودن BBC هورا کشید!

بولتن‌نویس فراری دولت اصلاحات که در شبکه دولتی انگلیس کار می‌کند، کوشید موضع صریح رهبری درباره مذاکره با آمریکا را تحریف کند.

به گزارش راه شلمچه، حسین باستانی در وب‌سایت بی‌بی‌سی نوشت: در بخشی از صحبت‌هایی که امروز از رهبر جمهوری اسلامی منتشر شده آمده: «چنانچه آمریکا توبه کرد و به معاهده هسته‌ای بازگشت، آن وقت در جمع کشورهای عضو معاهده که شرکت و با ایران صحبت می‌کنند، آمریکا هم می‌تواند شرکت کند، اما در غیراین صورت هیچ مذاکره‌ای بین مسئولان جمهوری اسلامی و آمریکایی‌ها اتفاق نخواهد افتاد، نه در نیویورک و نه غیرآن.»
این اظهارات، بیش از هرچیز به معنی منتفی شدن گمانه‌زنی‌های گذشته در مورد احتمال ملاقات روحانی و ترامپ در نیویورک به‌نظر می‌رسد. اما اظهارات اخیر، علی‌رغم لحن تند آن، با مواضع قبلی آیت‌الله خامنه‌ای در مورد مذاکره با واشنگتن تفاوت قابل تأملی دارد.
صحبت جدید آقای خامنه‌ای، در درجه اول یادآور مواضع حسن روحانی، در گذشته است که مکررا، شرط مذاکره با آمریکا را بازگشت آن کشور به برجام و رفع تحریم‌های هسته‌ای اعلام کرده بود. آقای روحانی به این‌ترتیب، عملاًً شرط مذاکره با آمریکا را تغییر رفتار دولت ترامپ در ارتباط با توافق هسته‌ای و تحریم‌ها دانسته بود، در حالی که به‌نظر می‌رسید موضع رهبر جمهوری اسلامی، اساساً نفی هرگونه مذاکره با دولت آقای ترامپ باشد.
آیت‌الله خامنه‌ای در ۲۴ اردیبهشت گفت مذاکره با آمریکا «سم است» و «مذاکره با دولت کنونی آمریکا یک سم مضاعف است». اظهاراتی که بطور گسترده، با برجسته شدن عبارت «سم مضاعف»، در سطح طیفی از رسانه‌های رسمی‌ و مجازی برجسته شد.
او حتی در ۲۳ خرداد، در دیدار با نخست‌وزیر ژاپن که حامل پیام دونالد ترامپ بود، گفت: «جمهوری اسلامی ایران به مدت پنج، شش سال در موضوع هسته‌ای با آمریکا و اروپایی‌ها در قالب ۱ + ۵ مذاکره کرد و به یک نتیجه هم رسید، اما آمریکا زیر این توافق و قرارداد قطعی زد، بنابراین کدام فرد عاقلی است که دوباره با کشوری که زیر تمام توافق‌ها زده، مذاکره کند؟ ما به هیچ وجه تجربه تلخ مذاکره چند سال اخیر با آمریکا را تکرار نخواهیم کرد.»
نهایت آنکه، انگار موضع قبلی آیت‌الله خامنه‌ای که «به هیچ وجه» با آمریکا مذاکره نخواهد شد، در بیانات امروز تبدیل شده به اینکه «هیچ مذاکره‌ای اتفاق نخواهد افتاد» مگر اینکه دولت دونالد ترامپ «به معاهده هسته‌ای بازگردد». هرچند با قید این تبصره که در صورت تحقق چنین شرطی، گفت‌وگو با واشنگتن در قالب مذاکرات ۱+۵ ممکن خواهد بود.
تبدیل شدن «نفی مطلق مذاکره» به «نفی مشروط» آن در صحبت‌های آقای خامنه‌ای، به خودیِ خود، قابل توجه به‌نظر می‌رسد.
این مغالطه بولتن‌نویس انگلیس در دفتر خاتمی، در حالی است که رهبر انقلاب دیروز مجاز بودن شرکت طرف آمریکایی در جمع کشورهای عضو برجام (در صورت توبه و بازگشت به تعهداتش در قالب لغو تحریم‌ها) را مطرح کردند و نه مذاکره جدید. توضیح این‌که طبق توافق برجام، اعضای آن هرچند ماه یک‌بار گردهم می‌آیند تا روند اجرای تعهدات طرفین یا احیاناً نواقص در اجرا را بررسی کنند. در واقع این نشست‌ها، مذاکره جدید بر سر برجام یا فراتر از برجام نیست بلکه ناظر به روند درست و متقابل برجام است.
این در حالی است که آنچه آمریکایی‌ها عقده و آرزویش را دارند و از سوی رهبر انقلاب با صراحت رد شد، مذاکره جدید برای افزایش تعهدات هسته‌ای ایران و دائمی‌کردن آن در کنار مذاکره برای مهار و کاهش نفوذ منطقه‌ای و قدرت نظامی بازدارنده ایران است. آیا تحلیلگر بی‌بی‌سی، چنان کودن به لحاظ بهره هوشی است که تفاوت روشن این دو موضوع را نمی‌فهمد؟ یا اینکه تاریخ مصرفش برای بی‌بی‌سی مدت‌هاست تمام شده و مجبور است، تحلیل ببافد و رطب و یابس را سرهم کند تا تشفی خاطری برای بالاتری‌های خود باشد که از اقتدار و صلابت و حکمت و استدلال در بیانات رهبر انقلاب اسلامی احساس تحقیر می‌کنند.
این را هم باید اضافه کرد که ادبیات اخیر رهبری تحقیر آمریکاست: «چنانچه آمریکا توبه کرد و بر معاهده بازگشت، آن وقت در کنار کشورهای عضو معاهده که شرکت و با ایران صحبت می‌کنند، آمریکا هم می‌تواند شرکت کند». همین و بس!

ضرب شست مؤثر مقاومت به عربستان نشریات اصلاح‌طلب را هم پای کار آورد
ضرب شست دقیق و قدرتمندانه و مؤثر مقاومت یمن به عربستان و معادلات آمریکا، نشریات اصلاح‌طلبی را که معمولاً ساز مخالف می‌نوازند، منفعل کرد.
روزنامه دنیای اقتصاد در این باره تیتر زد: بزرگ‌ترین شوک طلای سیاه پس از جنگ خلیج فارس ثبت شد؛ پرواز نفت با سوخت آرامکو»
این روزنامه نوشت: کارشناسان عقیده دارند در صورت طولانی شدن روند بازیابی نیمی از تولید روزانه نفت عربستان که بر اثر حملات اخیر از دست رفته، بهای نفت به راحتی از سطوح 70 دلار در هر بشکه عبور کرده و به پیش‌بینی نفت 100 دلاری نزدیک می‌شود. ضربه خوردن به ذخایر استراتژیک نفت خام دنیا، از دیگر تهدیدهایی است که می‌تواند در صورت بروز اختلال در عرضه‌های بیشتر، بازار نفت را با کمبود مواجه سازد.
چنانچه روند بازیابی تولید بیش از 5 میلیون بشکه از تولیدات عربستان طولانی شود و ذخایر استراتژیک را تحت فشار قرار دهد تحقق پیش‌بینی‌های حداکثری از آینده نفت دور از ذهن نخواهد بود.
«دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان «نفت پس از انفجار آرامکو»، هفت پیش‌بینی قیمتی از آینده طلای سیاه را بررسی کرده است. در میان این پیش‌بینی‌ها، حداقل برآوردها  از افزایش بهای نفت پس از اتفاقات اخیر، سه دلار بر بشکه و حداکثر 100 دلار بر بشکه عنوان شده بود.
روزنامه هفت صبح هم ذیل تیتر «فشار حداکثری بر ترامپ» نوشت: این بار ماجرا کمی متفاوت است چرا که این مسئله باعث شده که به گفته برخی منابع، میزان تولید نفت در عربستان ظرف یک روز نزدیک به پنجاه درصد کاهش پیدا کند و قیمت نفت تا 18 درصد رشد را تجربه کند که در نتیجه این اتفاقات رئیس‌جمهور آمریکا موافقت کرد تا این کشور ذخایر 630 میلیون بشکه‌ای خود را باز کند تا کمی بازار نفت را متعادل کند.
حمله اخیر از یک جهت دیگر هم اهمیت دارد و آن هم اینکه چطور یمن، با تحمل این میزان از فشار محاصره اقتصادی و نظامی توانسته به این فناوری پهپادی و موشکی دست پیدا کند که عربستان سعودی که از آمریکا اسلحه دریافت می‌کند را مورد هجوم خود قرار دهد.
به هر روی نتیجه این اتفاقات آن شده که سیاست فشار حداکثری که ترامپ آن را پی گرفته بود، مانند یک بومرنگ به سمت خود او باز گردد. در واقع ایران با راهبرد پایان صبر استراتژیک خود و البته فعال‌کردن برخی از ظرفیت‌های منطقه‌ای خود توانسته متحدان آمریکا در منطقه را به شدت مورد فشار قرار دهد.
روزنامه اعتماد نیز در همین زمینه می‌نویسد: اصلا قرار نیست در ایام منتهی به انتخابات آمریکا این کشور در حمایت از متحدینی در خلیج فارس وارد جنگ شود. امروز انتخابات آتی آمریکا به معنای عقربه قطب‌نمای سیاست‌های منطقه‌ای آمریکاست. عربستان اگر بپذیرد که انصارالله این اقدام را انجام داده به معنای شکست در جنگ یمن و عدم دستیابی به اهداف است. در واقع به جهت سیاسی و حفظ پرستیژ مسیرهای خروج از یمن برای ریاض تنگ‌تر می‌شود. مشابه این اقدام را در موضوع فجیره می‌توان دید، در حالی که امارات هیچ کشوری را محکوم نکرده بود، آمریکا ایران را به‌عنوان مجری خرابکاری معرفی کرد. اما امارات هوشمندانه عمل کرد و به سرعت خود را از تله آمریکایی‌ها خارج نمود. ابوظبی دریافته بود که قربانی تنش تصاعدی در منطقه خواهد بود چرا که اساسا در واشنگتن استراتژی بیشتر از فشار و تنگ کردن محاصره نسبت به ایران وجود ندارد.
روزنامه آفتاب یزد هم معتقد است: تحولاتی که در آرامکو رخ داده و در آن پهپادها موفق شدند یکی از بزرگ‌ترین پالایشگاه‌های نفتی دنیا را هدف قرار دهند، توانایی‌های نظامی حوثی‌های یمن را به نمایش می‌گذارد و از طرفی دیگر تهدیدات جدیدی که متوجه دولت عربستان شده است را نشان می‌دهد.
اما برخلاف تصورات بسیاری، واکنش‌های اولیه به این اقدام نشان می‌دهد که نه آمریکا و نه عربستان به‌دنبال این نیستند که اقدام نظامی علیه ایران انجام دهند. به نظر می‌رسد که عربستان هم مانند امارات و ماجرای به آتش کشیده شدن نفتکش‌ها در بندر فجیره قصد ندارد در فضای موجود، اقدام نظامی و یا تنشی بیشتر از این که در منطقه هست، شکل بگیرد. همین‌قدر که مشخص شد، زدن پالایشگاه، صادرات نفت عربستان را به نصف کاهش می‌دهد به اندازه کافی برای عربستان هشدار‌دهنده است که هرگونه تنش بیشتر در منطقه تا چه حد می‌تواند زیرساخت‌های اقتصادی این کشور را ویران کند. 


منبع؛ کیهان

اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار