به گزارش راه شلمچه، در سالهای اخیر و با وقوع انقلاب جدید در حوزه ارتباطی، امکانات رسانهای جدیدی در اختیار افراد جامعه و چهرههای فرهنگی، سیاسی، هنری، ادبی و سبک زندگی و سایر اقشار جوامع مختلف قرار گرفته است و در عمل تکثر رسانهای اتفاق افتاده و انحصار رسانهای در جهان و کشورهای مختلف از بین رفته است.
در چنین وضعیتی که امکانات اینترنتی و رسانهای جدید به وجود آورده و مدتی است که شیوع ویروس کرونا، ترس و اضطراب فراوانی در جوامع مختلف از جمله جامعه ایرانی ایجاد کرده، این سوال قابل طرح است که چهرههای معروف حوزههای مختلف که در شبکههای اجتماعی و مجازی، به عنوان سلبریتی شناخته میشوند، چه نقشی میتوانند در جامعه و در زمینه امیدآفرینی برای مقابله موفقیت آمیز علیه ویروس بیماریزای جدید داشته باشند. در همین زمینه «ایران» با اکبر نصراللهی، رئیس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی گفتوگو کرد. نصراللهی که دکترای مدیریت رسانه دارد، معتقد است که سلبریتیها میتوانند در زمان بحران، به جامعه کمک کنند و وقتی بحران انسانی رخ داده است سلبریتیها نباید کاسبکارانه از شبکههای اجتماعی و مجازی استفاده کنند.
شیوع جدیدترین نوع ویروس خانواده کرونا، نگرانیهایی را در جهان و ایران ایجاد کرده که قابل انکار نیست. از طرفی، جنابعالی در تیر ۱۳۹۸ گفته بودید که رسانهها میتوانند از تبدیل مخاطرات به بحران جلوگیری کنند. با توجه به این که دیگر، انحصاری در فعالیتهای رسانهای وجود ندارد و چهرهها و افراد سرشناس هنری، فرهنگی و ورزشی، با امکانات فضای مجازی، دارای رسانه شدهاند، آیا شما با آن نوع اظهار نظر، خواسته بودید بر نقش رسانههای رسمی و نه همه نوع رسانه تاکید کنید؟
کشور ایران مثل برخی کشورهای دیگر با چالشها و مخاطرات بسیاری مواجه است اما به خاطر میزان، تنوع و تلفات ناشی از بحرانها و چالشهایی که داریم، کشور ما نسبت به کشورهای دیگر جایگاه خوبی ندارد و در زمینه تنوع بحران، ایران در رده پنجم است، به خاطر میزان تلفات، در رده زیر ۱۰ دنیا قرار دارد و از بیش از ۴۰ بحران شناسایی شده در دنیا، بیش از ۳۰ مورد در ایران اتفاق افتاده است و ایران، مستعد این بحرانهای طبیعی است.
با توجه به این تنوع و تکثر و میزان تلفات بحران در ایران، نقش رسانهها و در اینجا به طور خاص رسانههای ایرانی، بسیار میتواند برجسته و مهم باشد.
اگر رسانههای ایرانی، از مخاطرات و بحرانهای موجود آگاه باشند و اگر که کارشان را بدانند و به مسئولیت خودشان باور داشته باشند و مسئولیت پذیر باشند، میتوانند جلوی تبدیل بسیاری از مخاطرات به بحرانها و جلوی تلفات و خساراتها را بگیرند و اثرگذار باشند.
رسانهها میتوانند با آگاه و حساس کردن مردم و مسئولان و وادار کردن آنها به انجام اقدامات ضروری، قبل از وقوع بحرانهایی مثل سیل، زلزله و ویروس کرونا، بر نتایج حاصل از بحران اثر بگذارند و میزان خسارت و تلفات آن، کم شود.
از طرف دیگر هم، اگر رسانهها، نقش خودشان را به خوبی انجام ندهند، میتوانند بحرانزا و بحرانافزا باشند و خسارات و تبعات ناشی از بحران را اضافه کنند.
بحث من اصلاً رسانههای رسمی و غیررسمی نیست. چرا که به موازات رسانههای سنتی مثل رادیو، تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاریها، تعداد بسیار زیادی از رسانهها، با اسامی متعدد و ظرفیتهای متعدد فعال هستند و چه بسا میزان مخاطبان رسانههای غیررسمی، بعضاً از مخاطبان رسانههای رسمی، بیشتر باشد.
بنابراین، اگر قرار باشد جلوی تبدیل مخاطرات به بحران گرفته شود یا اگر بحرانی اتفاق میافتد، نتایج و خسارتهای ناشی از آن کم شود حتماً باید از ظرفیتهای رسانههای غیررسمی، استفاده شود و آنها را هم مسئولیتپذیر کرد.
ما الان میبینیم که در کشور خودمان، پیجهای اینستاگرامی بسیار زیادی وجود دارد که هر کدام از آنها فالوورهای زیادی دارند یا هر کدام از افراد فعال در برخی شبکهها ممبرهای میلیونی دارند.
درست است که بین شبکههای اجتماعی موجود، اینستاگرام مورد توجه زیاد افراد است اما تعداد فالوورها نمیتواند معیار باشد. چون صاحبان پیجها میتوانند فالوور یا ممبر خریداری کرده و تعداد آنها را زیاد نشان بدهند. یک معیار مهم و راحت این است که ببینیم فیلمها و عکسهایی که افراد مشهور و سلبریتی در شبکههای مجازی منتشر میکنند چه تعداد بیننده واقعی دارد. در همین وضعیتی که وجود دارد، آیا به افراد مشهوری مثل بازیگران یا افراد شومن که در کشور ما و فرضا، در اینستاگرام ۱۰ میلیون و حتی ۱۲ میلیون فالوور دارند، باید بقبولانیم مسئولیت و وظیفه دارند که برای جامعه و جلوگیری از بحران فعالیت کنند؟
این که فالوورها قابل خرید و فروش است و برخی فالوورها در اینستاگرام، فیک و روبات هستند، قابل قبول است و در آن شک نیست اما ما باید تعداد دیده شده را مورد توجه قرار بدهیم.
نکته دوم درباره تعداد فالووری است که ادعا میشود وجود دارد. حتی اگر یک دوم یا یک چهارم آنها، وجود داشته باشد، میتوان ادعا کرد که مخاطبان برخی از کانالها و پیجها در فضای مجازی، از خیلی از روزنامههای رسمی ما، بخشهای خبری و رادیو و تلویزیونی ما و خبرگزاریها، بیشتر است. من اعتقاد دارم در کشور ما که مخاطرات، بحرانها و خسارتهای زیادی داریم و در معرض تحریمهای آمریکا قرار داریم، وقتی که مشکل مشترکی وجود دارد و هر روز، هر هفته و هر ماه، این بحرانها را میشنویم و میبینیم، باید از همه ظرفیتها استفاده کرد و نباید فضای مجازی را از رسانههای رسمی تفکیک کنیم.
حتماً باید از ظرفیت شبکههای اجتماعی به عنوان رسانه مکمل استفاده شود و البته نمیخواهم بگویم از رسانههای سنتی مثل تلویزیون و روزنامهها استفاده نشود.
مسئولان سازمان مدیریت بحران و متولیان کشور، حتماً باید موضوع تغییر در آرایش رسانهای و تغییر در مصرف رسانهای مردم را بپذیرند. به درست یا غلط، مردم و مخاطبان تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاریها به سمت فضای مجازی رفتهاند.
جالب است که بدانید از حدود هفت ساعت مصرف روزانه رسانهای مردم در دنیا، حدود چهار و نیم ساعت به فضای مجازی اختصاص دارد و در مورد ایران، این آمار بیشتر است. به این دلیل که برخی محدودیتها، بر سر راه رسانههای رسمی وجود دارد.
بنابراین، همه تاکید من این است که حتماً باید متولیان سازمان مدیریت بحران و متولیان کشور و دلسوزان، از این ظرفیت استفاده کنند. وقتی ما بپذیریم که وقت زیادی از مردم صرف فضای مجازی میشود یا جوانان وقت زیادی صرف آن میکنند. ما اگر میخواهیم روی جوانان و مردم اثر بگذاریم باید از این ابزار و ظرفیتهای فضای مجازی معتبر استفاده کنیم.
متاسفانه ما میبینیم که در جلسات و همایشها، از صاحبان و مدیران کانالها و پیجهای پُرطرفدار دعوت نمیشود. وقتی که از آنها دعوت نمیشود آنها خبرهای خودشان را منابعی میگیرند که ممکن است صحت نداشته باشند.
مسدود کردن و فیلتر شدن تلگرام، به نوعی به نفع شبکه اجتماعی اینستاگرام تمام شده و اینستاگرام، عملاً تقویت شده.
همان طور که فیلتر کردن پیام رسان «وایبر» به نفع «تلگرام» شد. یعنی با ایجاد محدودیت بر سراه یک اپلیکیشن و پیامرسان، ما اگر اپلیکیشن جدید، جذاب و با اعتماد در داخل کشور نداشته باشیم، مردم سراغ دیگری میروند که مالک و مدیر آن در ایران نیست.
اینستاگرام، یک شبکه اجتماعی عمدتاً تصویری است و مخاطب و کار آن عمدتاً به دنبال خواندن مطلب نیست. برخی از افراد بازیگر یا فوتبالیست پُرطرفدار در شبکههای اجتماعی که فرضاً بیش از ۵ میلیون فالوور دارند، افرادی هستند که غذا خوردن و سفرهای خودشان را به بقیه افراد جامعه نشان میدهند. این افراد مشهور از طریق انتشار هر پست تبلیغاتی در پیج خودشان، چندین میلیون تومان درآمد کسب میکنند. از طرف دیگر فالوورها و دنبالکنندههای این افراد مشهور، نمیخواهند آموزش خاصی دریافت کنند و کنجکاو هستند که ببینند این افراد چطور معروف شده اند.
با چنین وضعیتی در شبکههای مجازی، آیا در زمانی که بحرانی اتفاق میافتد یا حادثهای پیش میآید، ضرورت دارد که این افراد سلبریتی و مشهور، آموزشهایی را به مردم ارائه کنند؟
در این که الان در پیجهای اینستاگرامی، عمدتاً بیشترین مخاطب را سلبریتیها دارند یا برخی از افرادی دارند که در حوزه موضوعات جدی، سواد کافی یا دغدغه ندارند، شکی نیست اما من میگویم از هر طریق و میزانی، باید از ظرفیت فضای مجازی و افراد با دغدغه و مشهور استفاده کرد.
برخی از افرادی که در فضای مجازی فعال هستند، ممکن است ممبر کمتری داشته باشند ولی این افراد، بیدغدغه و بیسواد نیستند و همه افراد فعال در فضای مجازی به دنبال فشن، مد و غذا و سفر نیستند.
حتی از کسانی که پیجهایی در اینستاگرام دارند که در مورد محیط زیست و طبیعت است میشود استفاده کرد و فرضاً به مردم گفته شود از محیط زیست، بیشتر حراست کنند. الان یکی از بحرانهای جدی کشورمان، بحران زیست محیطی است و نباید از آن غفلت کنیم.
این که چگونه و با چه مراحل و فرآیندی باید از آن استفاده کرد، یک بحث تخصصی دیگر است.
در مورد این که به مردم چه آموزشهایی باید داده شود، میتوانم بگویم که حتما باید سواد رسانهای مردم را بالا برد. چون فضای مجازی، به نوعی یک فضای بیدر و پیکر و بیمکان است و بازیگرانی در جاهای مختلف جهان، در آن فعالیت دارند.
به نظر من، حتما باید رسانههای مسئول و رسانههای رسمی ما و کنشگران رسمی و حاکمیتی و دانشگاهی به مردم آموزش بدهند و سواد رسانهای مردم را بالا ببرند تا مردم در فضای مجازی، با پیامهای دریافتی از رسانههای مختلف برخورد فعال داشته باشند، هر پیامی را به اشتراک نگذارند، هر «متن»، «ویدئو» و «ویس» دریافتی را با عقل خودشان انطباق بدهند، صحت آنها را با گروههای مرجع و افراد متخصص فامیل و آشنای خودشان چک کنند و در اینترنت جستجو کنند که آیا رسانههای معتبر، آن خبر یا پیام را منتشر کردهاند یا نه.
این که افراد جامعه، خودشان رعب و وحشت ایجاد نکنند به نفع همه افراد جامعه است. یک نکته مهم درباره ویروس کرونا این است که اگر هوا گرم شود شیوع آن کاهش پیدا کرده و با گرمتر شدن هوا در نهایت این موضوع خاتمه پیدا میکند. با همین اطلاعاتی که درباره این ویروس داریم، آیا وضعیتی ما تبدیل به بحران شده یا این که فرصت داریم وضعیت جامعه خودمان را مدیریت کنیم؟
در هر صورت چه در دوره مخاطرات و چه در دوره بحران باشیم و چه یک بحران، بحران ذهنی و مجازی باشد و چه بحران واقعی باشد، حتماً نیاز به مدیریت داریم. البته الان در شرایط بحران هستیم. من فکر میکنم در مورد کرونا، کشور ما درگیر یک بحران شده و ما از مخاطره عبور کردهایم.
وقتی یک کشور به دلیل یک چیز واقعی یا غیرواقعی، روزها تعطیل است، دانشگاهها و مراکز آموزشی تعطیل است، مردم دچار وحشت و هراس شدهاند، سونامی وحشت و هراس همه جای کشور را فرا گرفته و کار عادی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و مذهبی به حالت تعلیق درآمده، این یعنی وضعیت موجود و قواعد و نظم موجود به هم خورده و دچار بحران شدهایم.
البته بخشی از این بحران، روانی و تحت تاثیر شبکههای ماهوارهای است و در این که آنها باعث سونامی وحشت شدهاند، غیرقابل انکار است. این بحران، با همدلی، همکاری و هوشمندی، قابل مدیریت است و در حال حاضر رسانهها با تاخیر، خودشان را پیدا کرده و آموزشهای لازم را به مردم ارائه داده و کار میکنند.
الان وقت انتقاد کردن و وقت بهره برداری سیاسی نیست. اخلاق حرفهای و اخلاق رسانهای، مثل همه جای دنیا اقتضاء میکند که اگر بحرانی اتفاق افتاده و بحران از نوع انسانی است، تا زمانی که این بحران به طور نسبی، کنترل نشود بهره برداری سیاسی نباید اتفاق بیفتد.
اگر هم انتقاد و اِشکالی وجود دارد، این انتقاد و اِشکال به گونهای گفته شود که به مسئولان کمک کند و حتماً رسانهها باید این کار را انجام بدهند.
اگر در زمان بحران، بخواهند مچگیری کرده و اهداف و مطامع سیاسی و اقتصادی را در این شرایط بحران انسانی فراگیر دنبال کنند، غیراخلاقی است. رسانهها حتماً باید تقوای حرفهای داشته باشند و بعد از بحران هم، حق رسانهها و مردم است و وظیفه رسانههای مختلف است که اِشکالات، کمکاریها و سوءمدیریتها را پیگیری کنند و این طور نباشد که مردم و نظام ضرر کنند.
برخی صاحبنظران حوزه ارتباطات اجتماعی، سلبریتیها را به دو دسته شریف و نوکیسه تقسیم بندی میکنند. آیا جنابعالی به چنین تقسیم بندیهایی بین افرادی که چهره شده و در رسانههایی مثل اینستاگرام فعال هستند و از این طریق هم درآمدزایی دارند، قائل هستید؟
میشود سلبریتیها را از نظر موضوعاتی که کار میکنند و این که در چه حوزهای فعال هستند، تقسیمبندی کرد ولی در این که بعضی سلبریتیها کاسبی میکنند یا درآمد کسب میکنند، ایرادی نمیبینم.
در کنار شغلهای مختلفی که ایجاد شده، یکی از مشاغل همین است و فقط اگر، برای پول درآوردن، بحثهای اخلاقی را زیر پا بگذارند اِشکال دارد.
درباره سلبریتیهای نوکیسه اینطور تبیین میکنند که این افراد، کسانی هستند که مصرف گرایی را در جامعه به شدت ترویج میکنند.
اگر سلبریتیها این طور تبلیغات کنند، مذموم است ولی نباید بگوییم که چون سلبریتیها این کار را انجام میدهند کارشان زیر سوال میرود. برای مثال از یک طرف گفته میشود که نوشابه و پفک، ضرر دارد ولی تبلیغات آن در تلویزیون پخش میشود. در مجموع، در هر جایی که ترویج مصرف گرایی به شکل ناصحیح و نادرست باشد غلط است چه سلبریتی باشد و چه غیرسلبریتی.
افرادی که در رسانههای اجتماعی، چهره شده و سلبریتی هستند و هر کدام چندین میلیون فالوور یا دنبال کننده دارند، به نظر شما، در وضعیت فعلی، چگونه میتوانند به مردم آرامش بدهند و مردم را به رعایت اصول بهداشتی دعوت کنند تا مردم هم به سهم خودشان کمک کرده و جلوی شیوع این ویروس بیماریزا گرفته شود؟
چند نکته مطرح است و یکی این که سلبریتیها جزو مردم ایران هستند و آنها هم در معرض تهدید هستند. این افراد، به خاطر کشورشان بپذیرند که در این مقوله، دیدگاه متخصصان را منتشر کنند و نه صحبت افراد غیرمتخصص را. در این مقوله، سعی کنند تریبون منابع با صلاحیت قانونی و علمی باشند.
یعنی اگر قبلاً یک بحث را برای جذب «مِمبر» به اشتراک میگذاشتند، الان و در زمان بحران و مربوط به سلامت انسانها، بیشتر دقت کنند.
نکته دوم این است که اگر برای سلبریتیها کسب درآمد و پول مهم است، چون در حال حاضر بحث هموطنان و خودشان و خانوادههای خودشان مطرح است، اگر شده به طور رایگان بعضی صحبتهای علمی و آرامشبخش و امیدزا را منعکس کنند.
ما میدانیم ارزش خبری برخورد، همیشه مشتری بیشتری دارد ولی الان، امید مردم هدف قرار گرفته است و مردم از ویروس کرونا هراس دارند. این هراس، از خود ویروس کرونا، خطرناکتر هست و بیش از ویروس کرونا دارد مردم را اذیت میکند.
به همین دلیل سلبریتیها، سعی کنند امید مردم را فراموش نکنند و امید و همدلی را تقویت کنند. ضروری است افراد سلبریتی، درصدی از پستهای پیجهای خودشان را به گفتههای منابع با صلاحیت، علمی و رسمی اختصاص بدهند تا مردم ما و کشور، این شرایط را سپری کنند.
با توجه به تخصص جنابعالی در حوزه مدیریت رسانه و فعالیت مستمر در شبکههای اجتماعی، آیا در روزهای و هفتههای اخیر که شیوع ویروس اتفاق افتاده، رصد کردهاید که سلبریتیها چه اقداماتی انجام دادهاند؟
من که بررسی و رصد کردم، متاسفانه مثل کسانی که ماسک بهداشتی و ژل ضد عفونی را احتکار میکنند، برخی سلبریتیها نیز میخواهند از این آب گلآلود استفاده کنند. البته یک عده دیگر از سلبریتیها، سکوت کرده و چیزی نگفتند.
یک عده هم ظرفیت خودشان را به کار گرفته و اقدامات خوبی انجام دادند ولی این اقدامات، ناکافی است. من فکر میکنم ظرفیت سلبریتیها برای ایجاد آرامش و واقعنمایی، در ماجرای کرونا، به اندازه کافی به کار گرفته نشده و سلبریتیها باید فکر کنند و مسئولانهتر وارد میدان شوند تا این گردنه مهم و استراتژیک را با کمک همدیگر، طی کرده و به سلامت عبور کنیم. بنابراین، از ظرفیت سلبریتیها به خوبی استفاده نشده و هنوز پای کار نیامدهاند و برخی هم که آمدهاند متاسفانه به شکل منفی و کاسبکارانه وارد میدان شدهاند.