به گزارش راه شلمچه، اغتشاشات، آشوب، اعتراضات در ایران با شروع دولت اصلاحات و در سال 1378 به صورت علنی و با شعارهای هنجارشکنانه علیه نظام آغاز شد که به فاصله کمتر از یک هفته پایان گرفت که روزنامه سلام فتنه آفرین این اغتشاشات و نا امنی بود.
10 سال بعد یعنی پس از انتخابات سال 1388 اغتشاشات بزرگی در کشور روی داد که اینبار هم جریان اصلاح طلب شعله فتنه را آغاز کرده بودند که در ادامه با دخالت علنی رسانههای بیگانه و سران کشورهای رژیم صهیونیستی، آمریکا، انگلیس، آلمان و ... خواهان براندازی نظام شدند که این آشوب و اغتشاشات به فتنه سال 88 لقب گرفت و هشت ماه تمام کشور را فلج کرده بودند.
اگر چه اغتشاشات در سال 98 به دلیل بی تدبیری دولت تدبیر و امید در افزایش قیمت بنزین چند روزی کشور در گیر آشوب و اغتشاش بود اما در روزهای پایانی تابستان امسال و به بهانه فوت مهسا امینی اغتشاشات آغاز شد و تا اینکه در دو روز گذشته به جنگ مسلحانه شهری تبدیل شد و حادثهها آنقدر بوی خون میدهد که اگر تدبیری اندیشده نشود باید شاهد نا امنی در شهرها باشیم که گویی ناامنیها و ترورهای دهه 60 تکرار شده است.
اغتشاشات اخیر بی پرواتر از گذشته است اما سکوت خواص و جریانهای سیاسی پرطمطراق زمان انتخابات هم آزاردهنده از اغتشاشات شده است که انگار منتظر اتفاقات دیگری هستند که اگر به جریانات سیاسی اصلاحطلبان امیدی نیست اما جریانهای سیاسی انقلابی که در زمان انتخابات با شعارهای خط ولاییشان گوش خراش میشود چطور ساکت ماندند و صدایی از آنها شنیده نمیشود؟
باید اعتراف کرد بخشی از این اعتراضات که امروز به جنگ مسلحانه شهری تبدیل شده است اقتصادی است که دولت رئیسی در یک سال گذشته نتوانست تورم را مهار کند که برعکس شاهد افزایش چشمگیر تورم هم بودهایم و شاید عمدهترین علت نابسامانی اقتصادی کشور وزرای ناتوان و عدم توانمندی مدیریت اقتصادی کشور است که حتی برخی از استانداران و فرمانداران هم در حد و اندازه این جایگاه نبوده و صد البته باقی ماندن مدیران بی انگیزه دولت گذشته هم بر مشکلات کشور افزوده شد.
انتظار میرود اولا موجی از بیانیههای جریانات سیاسی کشور در محکوم کردن اغتشاشگران و دخالت همه رسانههای معاند و ضد نظام جمهوری اسلامی راه افتاده و همچنین دولت رئیسی با تغییر برخی از مدیران تنبل و ناتوان جلوی گرانیها را گرفته تا معیشت مردم کشور بیش از این دستخوش بی تدبیری مسئولین ناتوان نشود.