به گزارش راه شلمچه، پس از طرح استیضاح حسن روحانی از سوی برخی نمایندگان مجلس، نخبگان سیاسی و تودههای عمومی مردمی، حسین شریعتمداری مدیر مسئول کیهان در یادداشتی با عنوان «چرا «دولت بیسر»؟!» به نوعی طراحان استیضاح رئیسجمهور را نفی کرد.
وی در این یادداشت، دولت بیسر را نام پروژهای دانست که آمریکا و متحدانش با هدف تنشآفرینی و ایجاد ناامنی و بیثباتی برای سه کشور ایران، لبنان و عراق تهیه کرده و اجرای آن را از چند ماه قبل کلید زدهاند. بخش اصلی این پروژه (بخوانید طرح توطئه) حذف رئیس دولت در کشور هدف است. با این تفسیر که وقتی رئیس یک دولت کناره میگیرد و یا کنار گذاشته میشود، زمینه لازم برای تنشآفرینی و برهمزدن ثبات و امنیت در آن کشور فراهم میشود.
وی در پایان نوشت: اکنون و بالاخره سخنی برادرانه با طیف امیدآفرین نمایندگان متعهد و انقلابی مجلس شورای اسلامی در میان است و آن اینکه آیا تصور نکرده و یا لااقل احتمال نمیدهید که تصمیم اخیر شما عزیزان بزرگوار برای استیضاح رئیسجمهور آب ریختن ناخواسته به آسیاب توطئه «دولت بیسر» دشمن باشد؟! آیا برای پیشگیری از این نتیجه تلخ که خدای ناخواسته، حاصل کارتان به سبد دشمن ریخته شود نیز فکری کردهاید؟!
حجتالاسلام حمید رسایی مدیرمسئول هفته نامه 9 دی در پاسخ به حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان نوشت:
1- تردید ندارم که آقای شریعتمداری هم حسن روحانی را لایق عنوان رییس جمهور ایران اسلامی نمیداند. روحانی، رییس کدام جمهور است؟ جمهوری که هر روز آرزوی نبودش را دارند حتی اکثریت قریب به اتفاق این جمهور که دیروز به او رأی دادهاند هم امروز همین حالت را نسبت به او دارند و پشیمانند. برای همین برداشتم این است که یادداشت آقای شریعتمداری نه در نفی اصل موضوع که بیشتر درباره زمان آن است.
۲. بخشی از استدلال یادداشت مدیر مسئول محترم کیهان، مستند به روایتی است از امیرمؤمنان حضرت علی علیهالسلام. آقای شریعتمداری معتقد است حضرت خطر دولت بیامیر (همان دولت بیسر در فرهنگ امروز) را گوشزد کرده و میفرمایند «إِنَّهُ لَابُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ؛ از داشتن امیر (رئیس دولت) چارهای نیست، خواه نیکوکار و خواه بدکار باشد.» بنابر این استیضاح و برکناری روحانی غلط است.
طبعا اگر این روایت مناط ما باشد، باید اصل ۱۳۱ قانون اساسی که درباره عزل یا تغییر رییس جمهور نالایق است، را حذف کنیم چرا که در صورت عمل به این اصل، ما بی امیر (بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ) خواهیم شد! جالب اینجاست که ما یکبار در ابتدای انقلاب به این روایت عمل کردهایم و بنیصدر را عزل کردیم و دولت بیسر محقق شده! بنابراین بعید میدانم با دقت در این موضوع، آقای شریعتمدای همچنان ساختار سیاسی ما را مصداق این روایت بدانند،
۳. مدیر مسئول محترم کیهان به پروژه غربیها در خصوص دولت بیسر در لبنان و عراق اشاره کردهاند. ایشان تأکید میکنند که آمریکاییها موفق شدند دولت بیسر را در لبنان و عراق محقق کنند و با استعفای رفیق حریری و عادل المهدی، بیثباتی را به ارمغان بیاورند.
در این بخش از یادداشت با آقای شریعتمداری موافقم. بله آمریکاییها به دنبال تحقق دولت بیسر در لبنان و عراق بودند و موفق هم شدند اما همانطور که ایشان تأکيد کردهاند با استعفای نخست وزیران دو کشور. در ایران هم اگر کسانی به دنبال استعفای رییس دولت باشند مثل اصلاحطلبانی که همواره در پازل دشمنان انقلاب اسلامی قدم زدهاند و تا دیروز حامی و ضامن دولت روحانی بودند، این مشابهتسازی درباره عمل آنها وجهی دارد اما باز همچنان به عقیده نویسنده این سطور، تفاوتهای دیگری هم هست که باید مدّ نظر داشت.
..اما باز همچنان به عقیده نویسنده این سطور، تفاوتهای دیگری هم هست که باید مدّ نظر داشت.
اولا / آیا در ساختار سیاسی لبنان و عراق، جایگاهی به نام ولایت فقیه تعریف شده است؟ در دولتهای عراق و لبنان، در کنار روسای جمهور تزیینی، سر دولت، نخست وزیران دو کشورند در حالی که در نظام سیاسی ایران، قوای سه گانه ذیل رهبری نظام در چارچوب قانون اساسی حرکت میکنند. برای همین در ۴۱ سال گذشته، پروژههای تجربه شده غربیها از جمله بمبگداریها و حذف مسئولان عالی، جنگهای داخلی، تجاوز به مرزها، انقلابهای رنگین و دولت بیسر عقیم مانده است.
ثانیا / ما هم معتقدیم روحانی نباید استعفا دهد تا ضمن بهانه تراشی برای ناکامیهایش، خود را قهرمان معرفی کند. روحانی با رأی مردم آمده با رأی مردم هم باید کنار برود. مجلس شورای اسلامی، تبلور آرای مردم است و ظرفیت قانونی این کار هم برای آن پیشبینی شده است. آیا مجلس جز با شعار تغییر وضع موجود رأی مردم را گرفت؟ مگر قرار نبود اگر دولت خودش را با سیاستهای نظام تطبیق نداد، اقدام فوری شود؟
وقتی روحانی به اصول مسلم قرآنی مثل استکبارستیزی و نفیسبیل عزت اسلامی وقعی نمینهد، وقتی روحانی در حال تحریف تاریخ و سیره اهل بیت است، وقتی روحانی روی اصول قطعی امامین انقلاب قدم میگذارد و از خطوط قرمز عبور میکند، وقتی روحانی حتی حاضر نیست وارد مجلس شود و برای مصوبات مجلس تره هم خورد نمیکند، وقتی روحانی در مسیر غلط خود و زمینهسازی برای فشار بیشتر غربیها بر ملت ایران اصرار دارد، چرا باید اجازه داد حضور او در این جایگاه استمرار یابد؟
۴. برادر شریعتمداری بگذارید از جهت دیگری موضوع را واکاوی کنم (البته با فرض عدم پذیرش آنچه تا اینجا نوشته شده). دقیقا ما هم با استناد به روایت علی علیهالسلام که فرمودند «إِنَّهُ لَابُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ» معتقدیم چون در وضعیت بیامیری قرار داریم، به اجرای اصل ۱۳۱ قانون اساسی نیاز داریم. آیا شما معتقدید قوه مجریه در وضعيت فعلی سر دارد!
در طول هفت ماهی که ویروس منحوس کرونا امان از مردم بریده، آن کسی که شما سر این دولت میپندارید از دفترش بیرون نیامده، ارزش پول ملی سقوط کرده ولی کک این آدم نگزیده، وضعیت قیمت سکه و خودرو، امنیت روانی مردم را بهم ریخته، وزرای دولت نمی توانند رییس جمهور را ببینند، جلسات شورای عالی فضای مجازی تشکیل نمیشود، مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی ابلاغ نمیشود، این سر به زور میخواهد مردم انقلابی و وفادار ایران اسلامی را به مردم بیوفا و سربازان و سرداران خائن دوره امام حسن علیه السلام تشبیه و تبدیل کند و ...
وقتی اینها را به حاج حسین شریعتمداری که بارها درباره آنها و پشت صحنه آن قلم زده، یادآوری میکنم به خود میخندم که شیخ زیره به کرمان میبری؟ حاج حسین! بینی و بین الله شما سری میبینید؟!
البته اگر از من بپرسید خواهم گفت: بله، قوه مجریه فعلی سر دارد ولی این سر، مال بدنی که من و شما صدای شکسته شدن استخوانش را در کوچه و خیابان میشنویم، نیست. این سر برای بدن دیگری در حال برنامهریزی است. آیا تصمیمات و مواضع روحانی جز در راستای منافع نظام سلطه است؟ روحانی چه بکند تا جماعتی باور کنند او هر چه آب میریزد، در جوب دیگران است. برادر شریعتمداری میدانم که شما هم معتقدید این سر به دنبال اجرای پروژه سرزمین سوخته است. با این فرض، ابقای او حتی یک روز هم خسارت است تا چه رسد به ده ماه یعنی حدود سه تا صد روز...
با این اوصاف شما و دیگر عزیزانی که هوشیاری آنها در بزنگاههای خطیر انقلاب تجربه شده و در دلسوزی و تعهد ایشان شکی نیست، تصور نکرده و یا لااقل احتمال نمیدهید که دادن چک سفید امضا به این سر که برای بدن دیگری درحال برنامهریزی است، سبب جسارت بیشتر آن در این مسیر خواهد شد و هزینههای تحمیلی آن به مردم و نظام غیر قابل جبران خواهد بود؟
در آخر تأکید بر این نکته را لازم میدانم که جناب شریعتمداری از میزان ارادت ۲۵ ساله این قلم کوچک به سردار قلم اطلاع دارد، این چند سطر هم که با نیت و هدفی مشترک بر صفحه مجازی نقش بسته، چیزی نیست جز آنچه نویسنده از بزرگان این عرصه مثل حاج حسین شریعتمداری آموخته است.