به گزارش راه شلمچه، شب گذشته ملی پوشان در آخرین بازی گروهی خود در حالی که کاملا آماده شکستن طلسم صعود به مرحله حذفی جام جهانی بودند، علی رغم یک بازی خوب به ویژه در نیمه دوم، با شکست یک بر هیچ در مقابل آمریکا به کار خود پایان دادند. بعد از این باخت ناراحت کننده، همچون بازی با انگلیس عدهای هرچند معدود که حتی یک دهم درصد از ملت ایران هم نیستند، سوت و کف زدند، در خیابان بوق بوق کردند و رقصیدند!
چند نکته را در این باره باید مطرح کرد:
یک: گفته شده است «حب الوطن من الایمان». با جمهوری اسلامی که هیچ؛ جماعتی که با ناکامی وطن خود خوشحال میشوند، بویی از ایمان نبردهاند.
دو: جماعت خوشحال و رقاص در خیابان همان هایی هستند که میگفتند ما به خاطر جوانان معترض کشته شده(!) عزادار هستیم و از خوشحالی مردم بعد از پیروزی شیرین برابر ولز و یا شادمانی بازیکنان بعد از گلها عصبانی بودند!
سه: تکلیف دشمنان و ضدانقلاب و ضدایرانیهای خارج نشین مشخص است اما عجیب است جماعتی که در داخل ایران زندگی میکنند متوجه این منافع مشترک نمیشوند؛ چون عملا نه شکست تیم ملی بلکه هر ناکامی و هر تهدیدی علیه ایران، برای همه ماست، خواه این موضوع فهم بشود یا نه.
چهار: فتنه اخیر نشان داد که جماعت وطن فروش داخلی و خارجی چگونه از کوچکترین ناکامی ملت ایران حتی در حد یک باخت فوتبالی خوشحال میشوند. خوش خیال ها و آنها که نظریه پرداز توهم توطئه هستند، به این موضوع دقت کنند.
پنج: خوشحالی از باخت ایران وجه دیگر و البته مهمتری دارد که نشان میدهد این جماعت چقدر و تا چه اندازه در همه این سال ها از هر پیروزی بزرگ و کوچک ملت ایران اذیت شدهاند. همه این بغض خود را از سر ناچاری، برای باخت در یک بازی فوتبالی خالی کردند.
ملت ایران مسیر رو به قله خود را پرسرعت ادامه می دهد اما درس بزرگ بازیهای ایران در مقابل آمریکا و انگلیس این بود که اگر به نیت اهداف نازل مثل تساوی وارد میدان بشویم، با شکست مواجه میشویم. اگر از فرصتهای هرچند محدود قدردانی نکنیم، باید حسرت آن را بخوریم. اگر بدون دقت، اصطلاحا توپها را لو بدهیم، بعدا افسوس آن را خواهیم خورد. اگر تمرکزمان را از دست بدهیم، حریف ضربه اش را خواهد زد. انتخاب نادرست برخی بازیکنان -بخوانید مسئولان- باعث ضربه به تیم و منجر به شکست میشود.
منبع؛ جهان نیوز