امیری سوادکوهی:

شیعه استعماری، خوارج زمان ما هستند

اندیشمند جوان شیعه گفت: « لندن نشین های مزدور که از روی جهل و عناد، به مقدسات شیعه و سنی می تازند و از فحاشی بعنوان بزرگترین حربه و وسیله ی هتک حرمت اعتقادات و مبانی مهم دینی بهره می برند، ابزار و آلت دست پیر استعمار شده اند که با تدابیر حکیمانه و متین رهبری عزیز،چهره ی واقعی شان آشکار و بزودی در پوستین چرکین نفاقشان دباغی خواهند شد».

به گزارش راه شلمچه، حجت الاسلام والمسلمین امیری سوادکوهی ، در یادداشتی مهم ضمن تأکید بر تقویت و اهتمام بر مقوله ی مهم وحدت اسلامی،  به  تبیین ضرورت مقابله ی با گروهک های انحرافی در نقاب مذهب و همچنین فرهنگ تشیع انگلیسی پرداخت و افزود: « شیعه ی منحوس انگلیسی که فتنه ی لندنی خویش را با ابزار تفرقه و نفاق در پس پرده دارد، با ادبیات افراط گرایانه و تند خویش در پی اختلاف میان امت واحده ی اسلام بوده که با ابزار نوین تبلیغاتی و توجیهات شیطانی خود، اسلام دیگری را در فضاهای مجازی خویش فریاد می زند که معمار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی قدس سره از آن به اسلام آمریکایی یاد می کرد».

 وی تأکید کرد: « اینکه در زمان معاصر بحث اسلام آمریکایی یا تشیع لندنی مطرح شد، صرفاً  این تعابیر محصور و محصول آن کشورها نبوده و سخن از اسلام استعماری است که با کمک اِمپـِریالیسم و همسویی با جریان های تندروی سنی در پی نابودی حقیقت دین و آیین اسلام ناب محمّدی صلی الله علیه و آله می باشند».

 سوادکوهی با تشریح این جریان استعماری گفت: « لندن نشین های مزدور که از روی جهل و عناد، به مقدسات شیعه و سنی می تازند و از فحاشی بعنوان بزرگترین حربه و وسیله ی هتک حرمت اعتقادات و مبانی مهم دینی بهره می برند، ابزار و آلت دست پیر استعمار شده اند که با تدابیر حکیمانه و متین رهبری عزیز،چهره ی واقعی شان آشکار و بزودی در پوستین چرکین نفاقشان دباغی خواهند شد».

وی تأکید کرد: «به صراحت می گویم، ما در امر ولایت فقیه با هیچ کس عقد اخوت نبسته ایم و اگر روزی از کسی مطلبی نگاشتیم و یا شخصیتی را تکریم نمودیم، این به معنای تکریم ابدی آن شخص نخواهد بود و آن شخصیت ها تا زمانی که با  شعائر الهی و خطوط قرمز مذهب و همچنین با حکومت اسلامی و ولایت فقیه مشکل و یا تقابلی نداشته باشند همواره مورد تأیید و تکریم خواهند بود و اگر ذره ای از مسیر اسلام ناب محمّدی منحرف شوند، با آنها مقابله وآنان را برای همیشه به زباله دان تاریخ خواهیم انداخت». متن این یادداشت بدین شرح می باشد:


    بسم الله الرحمن الرحیم

 برای نخستین بار کلمه ی شیعه انگلیسی و تشیع لندنی توسط مقام معظم رهبری مدظله العالی مطرح گردید و با تدابیر حکیمانه ی شان که از عمق درایت و درک بالا و زکاوت الهی شان نشأت می گیرد، پرده از فتنه ای بزرگ و گسترده برداشتند که ممکن بود سبب انحراف و جذب بسیاری از خواص و فرهیختگان و صاحبان علم و فن و اقشار مختلف جامعه شود.

شیعه ی منحوس انگلیسی که فتنه ی لندنی خویش را با ابزار تفرقه و نفاق در پس پرده دارد، با ادبیات افراط گرایانه و تند خویش در پی اختلاف میان امت واحده ی اسلام بوده که با ابزار نوین تبلیغاتی و توجیهات شیطانی خود، اسلام دیگری را در فضاهای مجازی خویش فریاد می زند که معمار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی قدس سره از آن به اسلام آمریکایی یاد می کرد.

اینکه در زمان معاصر بحث اسلام آمریکایی یا تشیع لندنی مطرح شد، صرفاً  این تعابیر محصور و محصول آن کشورها نبوده و سخن از اسلام استعماری است که با کمک اِمپـِریالیسم و همسویی با جریان های تندروی سنی در پی نابودی حقیقت دین و آیین اسلام ناب محمّدی صلی الله علیه و آله می باشند.

حقیقت مطلب آن است که تشیعی که با نَفَس شیطانی استعمار ، از حلقوم برخی روحانی نماهای مزدور و روان پریش به جهان مخابره می شود، سبب انحطاط و افراط در مسائل اعتقادی گشته و راه انحراف و سقیفه ای را به جلوه ای ولایی نشان داده و از حقیقت اسلام فاصله می گیرد.

لندن نشین های مزدور که از روی جهل و عناد، به مقدسات شیعه و سنی می تازند و از فحاشی بعنوان بزرگترین حربه و وسیله ی هتک حرمت اعتقادات و مبانی مهم دینی بهره می برند، ابزار و آلت دست پیر استعمار شده اند که با تدابیر حکیمانه و متین رهبری عزیز،چهره ی واقعی شان آشکار و بزودی در پوستین چرکین نفاقشان دباغی خواهند شد.

شخصیت های بی هویت و مزدوری چون “یاسرالحبیب” و “حسن اللهیاری” و روحانی نمای تلخ زبانی به نام “شیرازی ” که نفس های بریتانیایی اش در لندن، او را وادار به اهانت مستقیم نسبت به مقام معظم رهبری مدظله العالی و آیت الله العظمی بهجت قدس سره و سربازان گمنام امام زمان ارواحنافداه و خدمتگزاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می کند، علف های هرزه ای هستند که هیچگاه تاریخ، نام آنان را بعنوان شیعه تلقی نکرده و خیانت آنها نسبت به دین و قرآن و عترت را فراموش نخواهد کرد، چرا که در دهکده ی توهمات مجازی خویش اعم از شبکه های فدک و اهل بیت و … ، بُتی به نام اسلام ساخته اند و بر آن سجده نموده و آن را به عنوان اصل و اساس دین به جهان معرفی می کنند.

اگر چه برخی از فرهیختگان علمی، پیش از آنکه مقام معظم رهبری مدظله العالی نسبت به این جریان مخوفِ منحوس هشدار دهند، به دلیل آنکه از پشت پرده ی این جریان بی اطلاع بوده، چند صباحی آن روش و منش را همراهی نمودند و سخنها گفتند و  کتاب و یا مقالات نگاشتند، ولکن پس از سخنان حکیمانه و رمزگشای ولی فقیه حکیم عصر، رشته ی اتصال با آن شجره ی خبیثه ی نفاق را قطع و به دامان ولایت معظم فقیه متمسک و پناهنده شدند.
شیعه انگلیسی با اهانت و بیان کلمات جلف و سبک و شکستن قبح فحاشی در پی آن است که اخلاق را در قبرستان تقلید کورکورانه ی لندن نشینان تفرقه افکن به خاک بسپارد تا استعمار بتواند از عواملِ به ظاهر  داخلیِ مذهب به نتیجه ی دلخواه و سیاسی خویش رسیده و بهره برداری کند.
شیعه استعماری همان خوارج زمان هستند که با الگوهای ناب انگلیسی خویش در پی کمرنگ نمودن آرزوی دیرین رسول خدا صلی الله علیه و آله در باب نجات امت و وحدت اسلامی می باشند .
حقیقتاً این جریان استعماری در آرزوی چه چیزی اینچنین در لجنزار نفاق دست و پا می زنند؟!اگر واقعاً در پی نشر معارف دین هستند،آیا می توانند با تفرقه، اهانت، درشت گویی و تلخ زبانی مذهب حقّه ی اهل بیت علیهم السلام را با شبکه های انحرافی شان تبلیغ کنند؟
آیا اسلام حقیقی ای که این شبکه های رسانه ای و هتاک از آن دم می زنند، جز  بی اخلاقی و اهانت و تاریکی چیزی به جهان مخابره و منعکس می کند؟!
آیا حقیقت دین در همین چند مطلب کوتاه و مختصری است که برخی بدان پرداخته و آنرا شعار حقیقی دین می پندارند ؟
اینجاست که فرمایشات مقام معظم رهبری مدظله العالی حقیقت را بر همگان مخصوصاً خواص روشن نموده که مدبرانه فرمودند:«آن تشیعی که با MI6 انگلیس مرتبط است و آن تسننی که مزدور CIA است هر دو ضد اسلام و ضد پیامبرند». «آن تسننی که آمریکا از آن حمایت کند و آن تشیعی که از مرکز لندن به دنیا صادر بشود، این‌ها مثل هم هستند؛ هر دوی آن‌ها برادران شیطانند؛ هر دوی آن‌ها عوامل غرب و استکبارند».
اینجاست که اهمیت والای نعمت ولی فقیه بر همگان آشکار می شود، که حقایق را از پس پرده های قیرگون فتنه های دوران بر همگان نشان می دهد. ولایت فقیه اصل الاصولی برای همه نسل ها و دوران ها است و تبعیت از مقام شامخ ولی فقیه بر همگان واجب می باشد و علما و فقهای شیعه در طول تاریخ ، همواره بر این امر مهم واقف بودند که ولایت فقیه نشأت گرفته از ولایت رسول خدا و امیرمؤمنان علی علیهما السلام می باشد و در جامعه ی اسلامی می بایست همگان بر مقوله ی ولایت فقیه، وحدت کلمه داشته باشند، چرا که میزان تأیید عمومی افراد با سلایق مختلف ، پیروی بی قید و شرط آنان از مقام والای رهبری است.
از آنجایی که انقلاب اسلامی سرمایه و یادگاری ماندگار و درختی با طراوت و ثمره ای با برکت از  بوستان قرآن و عترت است که با خون پاک شهدا و خونِ دل های دلسوزان دین آبیاری شده و افتخارش آن است که در مسیر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام حرکت نموده و همواره یار مظلومان و مستضعفان و منادی اَشِداء عَلَى الکُفّار رُحَماءُ بَینَهُم می باشد، می بایست با مقابله ی با تفکر تشیع استعماری، از این کشور مقدّس که متبرک به نام و یاد امام زمان ارواحنافداه هست دفاع و محافظت کرد.
مهم آن است که بدانیم رمز موفقیت و نجات امت اسلام در وحدت است و اوّلین اقدام برای مقابله ی با این فرقه ی شوم آن است که شیعه و سنی در کنار هم بوده و در مقابل دشمنان قسم خورده ی اسلام، هم قسم شوند.
وحدت اسلامی حقیقتی انکار ناپذیر است که فقدانش سبب التهاب امت اسلام و تحقّقش مایه ی آرامش و نزول رحمت و برکات و احیای مدینه ی فاضله الهی است. دیپلماسی وحدت یکی از عناصر قدرت نرم جهان اسلام می باشد و در این راستا هرگونه اهانت به مقدسّات اهل تسنن و ایجاد اختلاف و کوبیدن بر طبل تفرقه و نفاق در میان امت اسلام محکوم است.
موضعگیری افراد در زمان های مختلف بیانگر اعتقادات صریح قلبی آنان است و ما نیز اعلام می کنیم همانطور که بارها در مقالات و سخنرانی های خود اعلام نمودیم و به صراحت می گوییم: ما در امر ولایت فقیه با هیچ کس عقد اخوت نبسته ایم و اگر روزی از کسی مطلبی نگاشتیم و یا شخصیتی را تکریم نمودیم، این به معنای تکریم ابدی آن شخص نخواهد بود و آن شخصیت ها تا زمانی که با  شعائر الهی و خطوط قرمز مذهب و همچنین با حکومت اسلامی و ولایت فقیه مشکل و یا تقابلی نداشته باشند همواره مورد تأیید و تکریم خواهند بود و اگر ذره ای از مسیر اسلام ناب محمّدی منحرف شوند، با آنها مقابله وآنان را برای همیشه به زباله دان تاریخ خواهیم انداخت.
شایسته است در خاتمه تأکید کنیم اسلام و  تشیعی که با زبان افراط و خشونت به جهان معرفی شود، ثمره ای جز اسلام معاویه ای در پی نخواهد داشت و عاقبتش این است که خَسِر الدُّنْیا وَالآخِرَة ذلِک هو الْخُسْرَان الْمُبِینُ.

امیری سوادکوهی. قم المقدسه
۸ آذر ماه ۱۴۰۲
اگر خوشت اومد لایک کن
5
آخرین اخبار