ابراهیمی کیاپی:

عباس عبدی مثل آب خوردن دروغ می‌گوید

آقای عباس عبدی که در گذشته به جمع آوری خبر، تحلیل وقایع و حتی جاسوسی برای مؤسسات بظاهر نظرسنجی آمریکایی متهم شده بود، این روزها با هدف گیری رسانه ملی نسخه می پیچد و نظام و مقامات غیرهمراه خود را متهم به دیکتاتوری “انحصار رسانه” کرده و معتقد است


به گزارش راه شلمچه، هادی ابراهیمی کیاپی در انتقاد به مواضع عباس عبدی نوشت: دروغ عباس عبدی در خصوص روشن نکردن سی ساله تلویزیون، آغاز دوباره تشویش اذهان عمومی علیه نظام به منظور فتح سنگر به سنگر خاکریزهای بعد از قوه مجریه و جلوه ای از تمامیت خواهی سیستماتیک است که در مواضعی فرافکنانه، ارگانها و جبهه وفادار به نظام را به آن متهم می کنند.

 رفته رفته و با رؤیت دروغ های تعمدی افرادی مانند عباس عبدی، بر یقینم افزوده شده است که تنها سلاح اپوزیسیون های ایران امروز، دروغگویی با هدف موج سواری، تشویش افکار عمومی، تحریک احساسات، راه اندازی جریانات اجتماعی و استفاده ابزاری از نسل های نو و اقشار کم اطلاع از مسائل پشت پرده است.

در میان سلسله دروغهای عباس عبدی که در پیشینه سیاسی اش عضویت مشکوک در کادر رهبری دانشجویان تسخیرکننده لانه جاسوسی آمریکا و البته عذرخواهی خفت بار و اظهار ندامت ذلیلانه از "باری روزن" بالاترین رده گروگان های امریکایی به ذوق می زند، آخرین دروغش ادعای روشن نکردن سی ساله تلویزیون و یا حتی ادعای فقدان ۱۵ ساله دستگاه تلویزیون در منزل است. 

به طور واضح منظور عبدی، عدم رجوع به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و احتمالا استفاده از شبکه های ماهواره ای بیگانه و معاند است اما او که یک رسانه باز حرفه ای است و تمام نقدها و پردازش هایش، مبتنی بر استفاده گسترده از همین شبکه های ماهواره ای است، قطعا دچار دروغگویی ساده نیست، بلکه در حال طراحی و ترویج و تبلیغ یک استراتژی است.

 عباس عبدي و دوستان و همپالکی هایش در حالی استراتژی بی اعتبارسازی ارکان منتسب به نظام اعم از دولتها، قوای سه گانه، رسانه ها و سایر ارگانها و تشکیلات مردم نهاد را با منش ماکیاولیسمی مبنی بر اینکه “هدف وسیله را توجیه می کند” سالهای متمادی است که اجرا می کنند که در جریان پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶، نه تنها به همراهی با نظام نپرداختند، بلکه با دوقطبی سازی سیاسی، برای اولین بار در دنیا، شاهد اپوزیسیون ماندن پیروز انتخابات و تهاجم به بخشهای حاکمیت و مشخصا قوا و ارکان تحت مدیریت مقام معظم رهبری و مجلسین شورای اسلامی و خبرگان رهبری و سپاه پاسداران بوده ایم و ظاهرا این ترفند کثیف، قرار است توسط ایشان در شرایط امروز که مشابه سال ۷۶ با پیروزی انتخاباتی اصلاح طلبان است، استمرار یابد. 

این مدل از اپوزیسیون که طاقت و تحمل محرومیت از همه امکانات حکومتی را ندارند، مصداق بارز همان ضرب المثلی هستند که "روی قفسه سینه نشسته و ریش می کّنند"، یعنی مثلا موقع انتخابات به عنوان خودی ثبت نام و خودشان را فقط یک منتقد معرفی می کنند و به شدت متوقع تائید صلاحیت خویش هستند و اگرچه در مواقعی در همراهی با مخالفان نظام، تحریم انتخابات را نیز زمزمه می کنند اما بعد از انتخابات، چه پیروز شوند و چه نشوند، وارد اردوگاه مخالفان و مخرب ها شده و تندتر از ضدانقلاب ها موضع گیری کرده و از تمام خط قرمزها عبور می کنند.

 آقای عباس عبدی که در گذشته به جمع آوری خبر، تحلیل وقایع و حتی جاسوسی برای مؤسسات بظاهر نظرسنجی آمریکایی متهم شده بود، این روزها با هدف گیری رسانه ملی نسخه می پیچد و نظام و مقامات غیرهمراه خود را متهم به دیکتاتوری “انحصار رسانه” کرده و معتقد است که رسانه باید مقدمات بازگشت لیبرالها را به نظام فراهم کرده و برای اراذل و اوباش هم احترام قائل شود، این خوداندیشمندپندار، دنیای غرب را در حالی به این صفات موصوف می کند که کسی نمی تواند برخوردهای خشن پلیس غرب با سیاه پوست ها، جوانان، زنان، دانشجویان، استادان و اقشار معترض جامعه را انکار کرده و از یاد ببرد. 

مواضع جدید اپوزیسیونی آقای عبدی که با کلید واژه انحصار رسانه استارت خورده است، در اصل شروع دوباره تشویش افکار عمومی علیه نظام به منظور فتح سنگر به سنگر خاکریزهای بعد از قوه مجریه و جلوه ای از همان تمامیت خواهی مشهود است که در مواضعی فرافکنانه، جناح مقابل و یا ارگانها و جبهه وفادار به نظام را به آن متهم می کنند. 

عباس عبدی که امروز به دروغ مدعی روشن نکردن تلویزیون است به همان اندازه که پیگیر مناظره های نامزدهای ریاست جمهوری و برنامه های رسانه ملی در زمان برگزاری انتخابات بود، در دروغ پراکنی علیه مقامات و جبهه دلسوز نظام که مانع کودتای فکری تکنوکرات ها و تکرار غفلت مشروطه و نهایتا” اعدام شیخ فضل الله های مشروطه مشروعه خواه نظام هستند، مصمم شده است چونکه فهم مواضع قبلی ایشان و موضع جدیدی که گرفته است دشوار نیست رسانه ملی که به روایت دوست و دشمن، پررنگ ترین نقش را در شورانگیزی انتخابات و معرفی مواضع نامزدها و کارشناسان همراه و غیرهمراه آنها داشته و جامع ترین مناظره ها و مباحثه ها و مصاحبه ها و گزارشها را در دو انتخابات اخیر مجلس دوازدهم و ریاست جمهوری چهاردهم داشته است در حالی به همین راحتی مورد انکار و تخریب قرار گرفته است که مستمعین همراستای آنها هم جیک نمی زنند.


نمک خوردن و نمکدان شکستن که متأسفانه صفت ثابت افرادی مثل عباس عبدی است، نباید تسری پیدا کند و در حالیکه رئیس جمهور محترم از همین رسانه و برنامه های انتخاباتی تقدیر و تشکر کرده اند، اینگونه خستگی برنامه سازان رسانه ملی و لشکر همراه آنان را مضاعف نماید. نظام سیاسی مورد نظر عباس عبدی، باغ وحشی است که در آن حتی قصاص قاتلها و اعدام سوداگران مرگ و متعرضان مسلح به پلیس که در تمام دنیا با آنها برخورد قانونی و سخت می کنند، در امن و امان هستند و نمی دانم که این نوع حکمرانی را ایشان از کجا الگو گرفته است و معلوم نیست که به چه منظوری این مواضع اتخاذ شده و می خواهد به کجا برسد؟ اوعضو همان شورای راهبردی آقای ظریف اما در موضع به گردن نگرفتن انتصابات و کابینه معرفی شده آقای دکترپزشکیان به مجلس است و ظاهرا تمایل دارد که همواره نقد کند اما حتی در صورت قرار گرفتن در کانون قدرت، نقد نشود به قول مرحوم آغاسی، باید گفت: ما گرفتار کدامین هیئتیم؟!


اگر خوشت اومد لایک کن
1
آخرین اخبار