قانونی که زیر پاگذاشتنش عادی شده است!

راه شلمچه- علی صالحی زاده؛  انگار وارد تونلی از مه و دود شدیم که ورودش دست خودمان نیست ، سه نفری سیگارهایشان را پُک می زنند انگار مسابقه است(این روزها سیگار انگار یک ویژگی است در بین جوانان)؛...
  چند قدم آنطرفتر سه خانم نشسته مشغول گفتگو هستند و بساط چیپس و پفک شان به راه است؛ ....
آنطرف تعدادی جوان( دختر و پسر) بعد از یک ست والیبال جهت استراحت روی چمن دراز کشیدند و یکی از آنها چای به بقیه تعارف می کند... آن طرف زیر سایه چنار بزرگ وسط چمن،پسر و دختری جوان، در انظار عمومی عشق بازیشان گل کرده است و پسرک موهای افشان شده دختر را نوازش می دهد و... تعدادی خانم هم هوای خنک پارک را مناسب دومیدانی دیده اند و بی خیال هرچی که تا الان اسمش حجاب بود با لباس ورزشی پوشیده و کلاه بر سر در حال دویدن هستند...
روی نیمکت کنار زمین بازی، چند نفر گوجه سبز و چغاله بادام به هم دیگر تعارف می کنند و...

همه اینها مربوط به عصر یک روز از ماه رمضان است در پارک ملت تهران!

هرچند که روزه_خواری علنی فقط مختص این پارک نیست و روزانه در سطح شهر به وفور دیده می شود! کشف حجاب هم که این روز نه فقط در پارک ها و داخل ماشینها، که در خیابانهای اصلی و اماکن مختلف شهر بسیار عادی شده است و همه اینها به دور از چشم مجریان قانون نیست!

اما جای این سئوال باقی می ماند که قانون و مجری قانون در این خصوص چه نقشی دارند؟!

وقتی دفاع از بدحجابی و کشف حجاب سبد انتخابات را همراه دارد و ایجاد دوگانه های کاذب در حوزه فرهنگ نان و آب به همراه دارد نباید خیلی انتظار از مسئولان داشت!

انگار این زیر پا گذاشتن قانون عادی شده است! و انگار بی قانونیِ فرهنگی در این آشفته بازار این روزها جرم نیست! و حوزه فرهنگ این روزها بی صاحب تر از گذشته شده است تا سربازان فرهنگ غرب تا می توانند ترکتازی کنند