به گزارش راه شلمچه، روزنامه زنجیرهای اعتماد به مدیر مسئولی الیاس حضرتی رئیسکمیسیون اقتصادی مجلس دهم و نامزد رد صلاحیت شده مجلس یازدهم روز گذشته در گزارشی با عنوان «گشايش سياسي در پاييز؟» تحقق وعده «رفع حصر» از سران فتنه 88 را سوژه خود قرار داد و نوشت: «تصوير چهرههاي خندان از چند كنشگر سياسي اصلاحطلب كنار حجتالاسلام والمسلمين مهدي كروبي، دبيركل محصور حزب «اعتمادملي» كه دقايق و ساعتهاي پس از بامداد سيويك شهريورماه 99 را شبيه به انگشتشمار روزهاي اين 3507 روزي كرد كه از آغاز حصر پشتسر گذاشتيم.. با توجه به روند طي شده در ديدارها با آقاي كروبي -كه اكنون از دايره روحانيون و نزديكان به ديگر سياسيون رسيده- برخي ناظران و تحليلگران سياسي معتقدند كه «ميشود در انتظار اخبار بهتري از حصر بود.» نكتهاي كه ازقضا در روايت مختصر دبيركل حزب كارگزاران سازندگي نيز بازتاب يافت و مشخصا تكمله اين روايت بود: «اميدوارم شاهد خبرهاي خوبي بيش از اين باشيم.»
گفتنی است در شرایطی که مردم گرفتار مشکلات متعدد معیشتی ناشی از بیکفایتی و ناکارآمدی دولت برآمده از جریان مدعی اصلاحطلبی هستند، این جماعت به جای پاسخگویی نسبت به بلای عظیمی که با هزار حیله و نیرنگ بر سر مردم آورده و رأیشان را دزدیدند، روی خود را به سمت دیگری گرفته و برای اهداف قبیلهای خود وقیحانه از احتمال رفع حصر سران فتنه ابراز خوشحالی و خشنودی میکنند. این جریان حقیقتا تبحر خاصی در کاسبی سیاسی از وقایع مختلف دارند. این در حالی است که کاسبی سیاسی برای اهداف قبیلهای، از جمله اقداماتی است که هیچ نسبتی با اخلاق و شرافت ندارد.
از سوی دیگر مطرح کردن مسئله رفع حصر و تقلای اصلاحطلبان برای امتیازگیری در حالی است که در ماجرای خیانت نابخشودنی فتنه ۸۸، سران فتنه با دامن زدن به دروغ تقلب در انتخابات، تحریک به آشوبی کردند که سرویسهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل و انگلیس سالها برای آن تدارک دیده بودند و انتظارش را میکشیدند. فتنهگران حیثیت و اعتبار جمهوری اسلامی را مورد هتک حرمت قراردادند و خیانت بزرگی را مرتکب شدند که در طول تاریخ انقلاب اسلامی بیسابقه بود. چنین خیانتی در حکم محاربه است و مجازات آن روشن است. در عین حال سران فتنه صرفنظر از اینکه نظام برای خیانت آنها چه مجازاتی را در نظر بگیرد، موظفند از نظام و مردم عذر تقصیر بخواهند.
کنایه روزنامه حامی دولت به «فتح الفتوحنمایی در سیاست خارجی»
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت:
«آقاي رئيسجمهور که اين روزها را روز پيروزي ملي و بزرگ ايران عليه آمريکا عنوان ميکند اي کاش مقداري بيشتر توضيح ميداد تا مردم متوجه شوند که ما دقيقا چه پيروزياي بهدست آوردهايم؟ ظاهرا اينکه ترامپ نتوانسته مکانيسم بازگشت تحريمهاي بينالمللي را عليه ايران به جريان بيندازد يعني عدم بازگشت تحريمهاي همهجانبه عليه ايران را رسما به مثابه پيروزي گرفتهاند. اي کاش آقاي روحاني به جنبههاي اين پيروزي اشاره ميکرد و دقيقتر ميگفت که اين پيروزي شامل کدام دستاوردها بوده است».
زیباکلام در ادامه نوشت:«واقعيت مطلب بر آن است که اگر آمريکا نتوانسته در شوراي امنيت سازمان ملل قطعنامهاي را عليه ايران به اتفاق آرا به تصويب برساند، اين عدم توانايي آمريکا را نشان ميدهد که با رويکردهاي نسنجيده خود کاري کرده که متحدانش از ايالاتمتحده دور شوند و در برخي از مسائل مثل برجام و تحريمهاي ايران در مقابلش بايستند. به عبارتي شرايط کنوني که منجر به انزواي آمريکاييها شده بهواسطه رويه غيرمنطقي رئيسجمهور آمريکا ظرف 3 سال گذشته است که در عرصه بينالمللي سعي کرده اعمال کند. لذا به نظر ميرسد «ما در حقيقت از عدم محبوبيت و خطاهاي رفتاري بينالمللي ترامپ بهره بردهايم» چراکه اگر اينگونه رفتارهاي نسنجيده او نبود و اساسا شخص ديگري به جاي وي رئيسجمهور آمريکا بود، شايد شرايط اينگونه پيش نميرفت».
دولتمردان، ناکام ماندن آمریکا در شورای امنیت را دستاورد برجام جا میزنند. این در حالی است که اولا قرار بود به واسطه برجام در دی ۹۴ تمامی تحریمها یکباره لغو شود، ثانیا کارشناسان معتقدند که حماقت ترامپ در «نمایش بدون روتوش توحش آمریکایی» منجر شده است که این دولت فریبکار و عهدشکن در سیاست خارجی ناکامیهای بسیاری داشته باشد. اوباما با خدعه و فریب، بر چهره جنایتکار آمریکا نقاب زده بود و با این فریبکاری، سیاست خارجی این دولت جنایتکار و غارتگر را به پیش میبرد.
منظور مدعیان اصلاحات از تعامل بیشتر با جهان چیست؟
روزنامه شرق در سرمقاله دیروز خود نوشته بود: «...به نظر میرسد اروپا نیز به این نتیجه رسیده باشد که باید به پایان کار ترامپ در انتخابات ماه آینده ریاستجمهوری ایالات متحده امیدوار باشد و بکوشد با خرید وقت تا مشخصشدن نتیجه انتخابات آمریکا شرایط بازگشت آمریکا به برجام و انجام مذاکرات دورهای در قالب برجام، شرایط مناسبتری برای کاستن از تنش پدید آورد.»
این یادداشت در ادامه افزوده: «اروپا در این فاصله جمهوری اسلامی را نیز به تعامل[!!] بیشتر با جامعه جهانی و راهحلی عملی برای صلح منطقهای[!!] تشویق میکند. بهویژه اینکه دولت آینده آمریکا نیز تا زمانی که برخی تهدیدهای[!!] منطقهای برای متحدانش برقرار باشد، از تحریمهایی که از قضا در دوران دولت دموکرات برقرار شد کوتاه نخواهد آمد.»
در سطرهای فوق نکات تاسفآوری وجود دارد. نخست اینکه این نوشتار از تشویق اروپا برای تعامل بیشتر ایران با جهان سخن گفته و سپس ایران را تهدیدی برای کشورهایی نظیر عربستان و امارات و بحرین خوانده است. دیگر ایران چگونه باید با غرب تعامل داشته باشد؟! ایران به تمام تعهداتش عمل کرد و در مذاکرات از حقوق مسلم جهانی که برای تمام کشورها در نظر گرفته شده کوتاه آمد اما غرب (اعم از آمریکا و اروپا) به تعهداتشان عمل نکردند. به یقین منظور اصلاحطلبان از تعامل بیشتر با جهان این است که ایران زیر بار حرف زور غربیها در موضوعات دفاعی و منطقهای برود.
از سویی دیگر ایران به کدام کشور منطقه هجوم برده یا در بدو امر منافع کدام کشور را تهدید کرده است؟! از آن سو عربستان متحد درجه یک آمریکا در منطقه به یک ملت مظلوم و بیپناه (یمن) هجوم همهجانبه برده تنها به این بهانه که آنها با ایران رابطه خوبی دارند.
نکته مهم اما اذعان این روزنامه به این حقیقت است که تحریمها در دوره دموکراتهای مهربان! پیریزی شده است.
در ادامه این یادداشت میخوانیم: «از سویی عربستان که سرمشق سایر کشورهای عربی خواهد بود، ضمن اعلام اینکه خواهان حفظ حقوق فلسطینیان است و پیش از آن زیر بار صلح نخواهد رفت، از زمان ملک عبدالله استراتژی خود را بر پایه برقرارشدن دولت فلسطین به پایتختی قدس، بازگشت اسرائیل به مرزهای پیش از جنگ اکتبر 1967 و پرداخت غرامت به فلسطینیهای آسیبدیده قرارداده است و درعین حال خواهان ادامه جنگ و ستیز نیست[!!] این راهحل برای جمهوری اسلامی مورد قبول نیست.»
جای تاسف دارد که تحلیل گران زنجیرهای تا این حد از واقعیت روابط کشورهای منطقه بیاطلاع و غافل هستند. در این باره تنها باید گفت که بحرین به تازگی عادی سازی روابط با رژیم منحوس صهیونیستی را پذیرفت. بحرین مانند یکی از استانهای عربستان است و حکام آن بدون رضایت آلسعود اقدامی انجام نمیدهند.
منبع؛ کیهان