به گزارش راه شلمچه، برخی معتقدند بسیاری از مشکلات به این دلیل حل نمیشود که مسئولان مملکت همواره سواره هستند؛ سوار بر خودروهایی خاص با راننده و شتابان در خطهای ویژه. مسئولان دولتی ارشد که هیچ گاهی حتی مدیرانکل دستگاههای دولتی نیز از مسیر مردم جدا میشوند، یعنی نه پیاده هستند و نه حتی از حملونقل عمومی استفاده میکنند، لاجرم درد مردم و مشکلات را نمیبینند.
از وضع راهها و خیابانها تا ترافیک و آلودگی هوا و چالهچولههای خیابانها و یکی از ویرانگرترین آنها تکدیگری و کودکان کار!
در یک مسیر ۷۰۰ متری در مرکز تهران ۴۲ مورد تکدیگری یا دستفروشی کودکانکار (نوعی دیگر از تکدیگری) شمردم! مثل همین صاحب عکس که سهچهارسالی بیشتر ندارد و روی دستمالکاغذیها خوابش برده، آنهم روی زمین یخزده خیابان!
اینکار چه از طرف پدرومادرش باشد، چه از طرف دیگران، جرم است. بهکار گرفتن این کودکان جرم است. اگر مسئولان مثل مردم عادی هر روز این بندگان خدا را میدیدند و با چالش کمککردن (برای رضای خدا) یا کمک نکردن (برای اینکه آن را مافیایی و این کودکان را ابزار میدانند) روبهرو میشدند، حتماً یک فکری به حال آنها میکردند. سالهاست هر شهردار و وزیر کشور و مسئولی میآید اول از همه وعده ساماندهی و جمعآوری متکدیان و کودکان کار و معتادان متجاهر را میدهد، اما دریغ و هزار دریغ و افسوس!
به گزارش جوان، این کودکان کنار خیابان بهخواب رفته مانند سوهان روح شهروندان را میخورند و اعتمادبهنفس را از آدمها میگیرند. بسیاری پدرومادر این افراد را مجرم و فریبکار و سوءاستفادهگر میدانند و بسیاری دیگر آنان را ناچار و نیازمند میدانند. این درگیری ذهنی چالشی بزرگ است که مسئولان سواره از درگیرشدن با آن مصون هستند!