به گزارش راه شلمچه، عابدین مومنی استاد دانشگاه تهران در یادداشتی نوشت، چپاول و غارت دیگر کشورها به وسیله اروپا و آمریکا تاریخ طولانی دارد، اروپا و آمریکا با غارت و چپاول دیگر سرزمین ها زندگی می‌کنند، آبادانی برای سرزمین خودشان ایجاد می کنند.
راه های خودشان را آسفالت می‌کنند، لوله کشی گاز و آب انجام می‌دهند، بیمارستان و دانشگاه می‌سازند، دانشمند و فیلسوف می‌پرورانند، جامعه شناس و روانشناس و حقوق‌دان و قاضی تربیت می‌کنند. آنها جنگ در دنیا به وجود می‌آورند که تجارت اسلحه کنند. جنگ افروزی آنان برای غارت سرمایه جهانیان است چنان که تا کنون چنین کردند و با غارت و چپاول زیستند.
فیلسوفان غربی در همۀ موضوعات صراحتاً فلسفه ورزی نمودند اما در فلسفه چپاول و غارت دیگر ملل به وسیله غربیان سخن نمی‌گویند و نگفتند مگر آن که پدیدار شناسی روح هگل را بیانی از این گونه موضوعات بدانیم به این که سفر روح سیر ذاتی صحیح دارد.
منظورشان این باشد که چپاول و غارت دیگر ملل هم در ضمن آن وجود دارد یا کتاب کاپیتال مارکس بیانی از آن باشد یعنی مارکس رفتار ذاتی غربیان یعنی اروپا و آمریکا را بیان می کنند به دیگران هشداری است که ذات رفتار غربیان چپاول و غارت است تا توانستند مردم خودشان را غارت کردند سپس به سرزمین های دیگر رفتند هیچگاه آن ها بدون غارت و چپاول نزیستند ترامپ چگونه ثروتمند شد؟ چه شغلی جز چپاول داشت، بایدن، بوش، کلینتون، کارتر و سلف آنان جز چپاول و غارت چه کردند؟ ثروت آنان از کجا آمده است؟ استعمار، استثمار و استحمار عملکرد تاریخی غربیان بوده است و خواهد بود.
سخن این است چرا فیلسوفان و دانشمندان چنین عملکردی را می پسندند؟ چرا سکوت می کنند؟ چرا در چنین سرزمینی که أهل آن ظالم و ستمگر است با خیال راحت و آسوده زندگی می کنند و هیچ گونه فریادی بر نمی آورند؟ چرا و چرا؟
ابزار چپاول و غارت غربیان، تهمت به دیگر رهبران جهان، دروغ گفتن به جهان و مردم خودشان و دیگر رفتارهای غیر اخلاقی است. دروغ را با چنان فریاد رسا و بلند و جدی می گویند تا تردید و شبهه در درست بودن پدید نیاید با دروغ به عراق حمله کردند و دروغ های بسیاری را نسبت به دیگر ملل گفتند و می گویند تا بهانه برای تجاوز و چپاول و غارت باشد. ننگ بر چپاول گران و غارت گران.
