به گزارش راه شلمچه، این روزنامه طیف غربگرای کشور همچنین بدون آنکه توضیح دهد بر اساس چه منطقی یک هواپیمای مسافربری میتواند با جنگندههای متجاوز در آسمان رویارویی! کند، نوشت: «در رابطه جمهوري اسلامي ايران و ايالاتمتحده آمريكا بهخصوص در سه سال و نيم اخير، حوادثي كوچكتر از اين هم عادي محسوب نميشوند. اين رويارويي تنها 48 ساعت پس از ديدار مصطفي الكاظمي، نخستوزير عراق از ايران در نزديكي مرز سوريه با عراق رخ داد. الكاظمي در تهران به ديدار هر مقامي از رهبري تا رييسجمهور و رييس شوراي عالي امنيت ملي كه رفت با دو جمله كم و بيش يكسان روبهرو شد؛ ايران هنوز انتقام خون سردار شهيد قاسم سليماني را از امريكاييها نگرفته و خروج نيروهاي آمريكايي از عراق يك ضرورت قطعي است و نه امري وابسته به طرحي غيرالزامآور مصوب پارلمان عراق.»
این روزنامه مدعی اصلاحطلبی در ادامه در اقدامی تاملبرانگیزتر نسبت به هرگونه واکنش احتمالی از سوی جمهوری اسلامی هشدار داده و مینویسد: « در حالي كه برخي كاربران ايراني بر لزوم واكنش سريع ايران تاكيد داشته و ادعا كردند كه طرف آمريكايي و اسراييلي سكوتهاي ايران در چند ماهه اخير را تعبير به ضعف كردهاند، در آن سوي ميدان تحليلگران و كارشناسان حقوقي و سياسي بسياري بر لزوم پرهيز از عكسالعمل هيجاني و تدبير در واكنش تاكيد كردند. در تحليل طيف دوم، دو نكته مدنظر قرار داشت كه به هر دو مورد در چند ماهه اخير بهكرات در گزارشها اشاره شده است. تحريم تسليحاتي ايران تا پايان مهر ماه براساس متن برجام برداشته خواهد شد و ايالاتمتحده و متحدان عبري و عربياش در منطقه از ابتداي سال جاري به روند اتهامسازي براي ايران به منظور تمديد اين تحريمها سرعت بيشتري بخشيدهاند و همزمان تيم ترامپ در حال آزمايش ترفندهاي حقوقي متفاوت براي تمديد اين تحريمها است. از سوي ديگر آبان ماه فصل انتخابات رياستجمهوري در ايالاتمتحده است و بسياري از كارشناسان به ايران توصيه كردهاند كه در چندماه باقي مانده خويشتنداري از خود نشان بدهد تا نتيجه اين انتخابات مشخص و زمين بازي براي ايران و سايرين روشنتر شود.»
گفتنی است کارشناسان ارشد حوزه بینالملل بارها بر این مهم تأکید کردهاند که برنامه هیچ کشوری علیه کشور دیگر بدون همراهی عوامل وابسته یا مرعوب عملیاتی نخواهد شد و حمایت دولت آمریکا از برخی گروههای سیاسی داخلی ایران، برای بزنگاههایی است که آمریکا قصد عملیاتی کردن برنامههای خود علیه ملت ایران را دارد که مقابله با توان دفاعی با ابزار فشار اقتصادی و تحریم نمونه بارز آن در مقطع کنونی است. تسلیم طلبان افراطی مدعی اصلاحطلبی که چندی پیش در نامهای ذلت بار خواستار مذاکره با ترامپ و اعطای امتیازات بیشتر به آمریکا را مطرح کرده بودند، علیرغم آنکه خود را در مقابله با نیروهای وفادار به انقلاب، «رفرمیست» و «اصلاحطلب» میخوانند، در بزنگاههای مهم و در برهههایی که آمریکا و اروپا برای صدور قطعنامهها تحریم علیه ایران، در صف مقابل ملت ایران قرار داشتهاند، با جریان خارجی همراهی کردهاند و این نخستین بار نیست که آنان در یک بزنگاه مهم برای مردم ایران، بهجای قرار گرفتن در صف ملت ایران، همراهی با تحریمکنندگان و صف بیگانگان را ترجیح دادهاند.
حضور اصلاحطلبان پیر، چالش جریان اصلاحات
تقی آزاد ارمکی، فعال سیاسی اصلاحطلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«چالش کنوني جريان اصلاحات ناشي از حضور اصلاحطلبان پير است. اصلاحطلبان پير کارايي خود را از دست داده و به همين دليل جريان اصلاحات با چالش مواجه شده است».
وی در ادامه گفت: «امروز اصولگرايان در حال ارائه ورژن جديدي از خود هستند که به دنبال نشاطآفريني و ارائه ورژن جديدي از انقلاب اسلامي است. اين در حالي است که اصلاحطلبان پير همچنان خود را برگفتمان اصلاحطلبي مسلط ميدانند و اجازه تغيير نميدهند».
مدعیان اصلاحات بارها ژست جوانگرایی و حمایت از حقوق زنان گرفتهاند، اما هیچگاه در عرصه عمل به جوانگرایی و یا احترام به حقوق زنان اقدام نکردهاند. یکی از معضلات بزرگ جریان مدعی اصلاحات، بیتوجهی به اصل شایستهسالاریاند.
ژنرالها و آقازادهها در طیف مدعی اصلاحات، همانند دو لبه یک قیچی خسارات بزرگی به کشور تحمیل کرده است.
اصلاحطلبان و پیروی از شیوه روباه پیر!
همانطور که خواندید، در حالی که دیروز روزنامه آرمان از حضور اصلاحطلبان پیر به عنوان چالش این جریان نامبرده اما روزنامه دیگر این جریان تکاپویی را به منظور ایجاد اختلاف میان جوانان و باتجربههای جریان اصولگرایی آغاز کرده است. از قدیم مرسوم بوده که شیوه انگلستان در ممالک دیگر این است: «تفرقه بینداز و حکومت کن» و البته وقتی به تاریخ نگاه میکنیم این گفته به وضوح در عملکرد روباه پیر در ایران و دیگر کشورهای منطقه دیده میشود.
روزنامه شرق از طیف موسوم به اصلاحطلب در شماره دیروز خود در گزارشی با عنوان «پازل حذف اصولگرایان سنتی» با هدف ایجاد اختلاف در مجلس به منظور عدم موفقیت آن نوشته است: «به نظر میرسد ماجرایی که از مدتها پیش با حذف اصولگرایان متقدم یا جریان سنتی اصولگرا آغاز شده بود، حالا فقط شدت و حدت بیشتری گرفته است. اصولگرایان سنتی با رویکارآمدن دولت احمدینژاد یکییکی به اشکال مختلف حذف شده یا مجبور به حاشیهنشینی در سیاست شدهاند. برخی مانند حزب مؤتلفه از پستها و مناصب دولتی و حتی از مسئولیتهای اقتصادی کنار زده شدند. برخی مانند ناطقنوری و اخیرا علی لاریجانی با بیمهری از سوی یاران پیشین، کمکم کنار زده شدند...»
این گزارش در ادامه مدعی شده: «همه اینها نشاندهنده شکافی عظیم میان کنش و منش بخشی از جریان سنتی و محافظهکار اصولگرایی با طیف نوظهوری است که سردمدارانش قالیبافیان و جبهه پایداری و جمعی از مجلسیان یازدهماند.»
این ادعا در حالی است که امروز بیش از هر زمان دیگر اردوگاه اصلاحطلبان از هم پاشیده و خسته و ناامید است و در میان آنها بحث و جدل از همه بیشتر دیده میشود. شاهد این مدعا استعفای قبل از عید عارف از ریاست شورای عالی اصلاحطلبان و خبری شدن آن در 3ماه پس از عید است، آن هم در حالی که موسوی لاری یکی دیگر از سران این نهاد استعفای خود را در روزهای پس از فروردین 99 خطاب به عارف با عنوان رئیسشورای عالی اصلاحطلبان نوشته است! این موضوع به خوبی گویای آشفتگی در میان این طیف است.
از طرفی دیگر طیف موسوم به اصلاحطلب از زمانی که هنوز مجلس یازدهم تشکیل نشده بود با شدت و حدت به دنبال ایجاد اختلاف و دشمنی میان نمایندگان مجلس یازدهم بودند آن هم با طرح موضوع ریاست مجلس. وقتی مجلس تشکیل شد و آنها دیدند که از این رهگذر طرفی نبستهاند حال با طرح مسایلی به دنبال ایجاد اختلاف یا بزرگنمایی از برخی موضوعات هستند. به راستی اصلاحطلبها از عدم موفقیت مجلس یازدهم چه نفعی میبرند؟!
خوشخیالی مدعیان اصلاحات برای انتخابات 1400
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم یکی از اعضای شورای مرکزی کارگزاران نوشت: «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به پایان کار خود رسیده است» و «پارلمان اصلاحات جایگزین مناسبی برای این ترکیب فعلی شورای عالی خواهد بود.»
در ادامه این مطلب آمده است: «ما ناچاریم هرچه زودتر به یک سازوکار جایگزین برسیم. اگر همین زمان محدود را هم از دست بدهیم تا زمان انتخابات 1400 بخواهیم روی مصداقها صحبت کنیم راهی از پیش نخواهیم برد.»
سازندگی نوشت: «برای تشکیل و راهاندازی این سازوکار، جدای از شخص آقای خاتمی که بهعنوان نفر اول در درون جبهه اصلاحات میتواند تأثیرگذار باشد چهرههایی مانند عبدالله نوری، بهزاد نبوی، حسین مرعشی، غلامحسین کرباسچی و حتی آقای موسویخوئینیها.... چهرههایی هستند که توان تأثیرگذاری و جمعکنندگی درون جبهه اصلاحات را دارند؛ باید پیش از آنکه دیر شود دست به کاری زد.»
بازندگان سیاسی انتخابات اخیر گویا هنوز نمیخواهند باور کنند که مردم دست رد بر سینه آنان زدهاند. با اینکه خود بر فروپاشی تشکیلاتی و دعواهای داخلی خود اعتراف میکنند اما باز هم امیدوارند مردم به حرفها و وعدههای آنان وقعی بگذارند. آنها باید پیش از هر چیزی پاسخگوی وضعیت امروز باشندکه ماحصل آنها و دولت مورد حمایتشان است.
منبع؛ کیهان