راه شلمچه- امیر فتحی کارشناس ارشد روابط بین الملل؛ گاهی مرور تاریخ در جهت حرکت صحیح در مسیرش و حفظ خودمان در قطار انقلاب لازم است. مرور روزهای غرورآفرین که عزت را برای ما آفرید و نهال انقلاب را بیمه نمود. روزهایی که آبستن وقایعی جهت پرورش و بزرگ شدن نسل انقلاب بود. روزهایی که امروز مرور خاطراتش هم مملوء از درد است و هم افتخار از این رو درد که شهدای عزیزی که عروج ملکوتی را برگزیدن و امروز یاد آنها جاودانه است و غرور از این وهله که تعلیم شایسته ای که از امام راحل حاصل شد طریق فتح و پیروزی و بیداری را رقم زد.
۱۳ آبان در تاریخ انقلاب یادآور سه رویداد خطیر است:
۱) تبعید امام راحل به ترکیه
۲) کشتار بی رحمانه دانش آموزان توسط رژیم منحوس پهلوی
۳) تسخیر لانه جاسوسی آمریکا
۱) تبعید امام راحل به ترکیه :
در سال ۱۳۴۳ شرایط اجتماعی و فشارهای مردمی و یاران امام(ره) و روحانیت و طلاب و مدرسین حوزه علمیه قم سبب شد تا عناصر رژیم پهلوی حضرت امام خمینی(ره) را پس از ۱۰ ماه زندان و حصر در تهران آزاد کنند و چنان تصور میکردند که امام راحل پس از آزادی از زندان و حصر، نهضت و حرکت اسلامخواهانه را ادامه نخواهند داد.
هر روز که میگذشت بر شدت مبارزات حضرت امام خمینی(ره) با رژیم فاسد طاغوت افزوده میشد تا در مهرماه ۱۳۴۳ که مصونیت مستشاران نظامی آمریکا از تصویب مجلس گذشت و حضرت امام آن سخنرانی معروف را بر ضد آن قانون در روز تولد حضرت زهرا(س) که برابر با چهارم آبان ۱۳۴۳ بود، فرمودند و تنظیمکننده لایحه و تصویبکنندگان و توشیحکننده و اجراکنندگان را خائن به اسلام و کشور دانستند و شدیدترین حملات را به رژیم شاه و آمریکا بهویژه به رئیسجمهور آمریکا داشتند.
فرازهایی از سخنرانی ایشان چنین بود: «دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد، ملت ایران را از سگهای آمریکایی پستتر کردند. اگر چنانچه کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او میکنند؛ اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست میکنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد، هیچکس حق تعرض ندارد».
امام خمینی(ره) دستور دادند این سخنرانی بهصورت اعلامیه توسط مؤتلفه اسلامی و بهصورت گسترده پخش شود.
شرایط سیاسی و اجتماعی در سال ۱۳۴۳ بهگونهای بود که شاه هیچ راه گریزی جز تبعید امام خمینی(ره) با هدف حفظ رژیم و استمرار سلطه آمریکا در کشور نمییافت؛ لذا در ۱۳ آبان همان سال دستور تبعید امام(ره) به ترکیه با یک هواپیمای نظامی را صادر کرد.
شاه خیال میکرد با تبعید امام(ره) به ترکیه صدای مخالفان تصویب کاپیتولاسیون و مخالفان حکومتش در نطفه کور خواهد شد، اما این سرآغاز هجرتی بود که ۱۴ سال بعد پیروزی انقلاب اسلامی را رقم زد.
۲)کشتار بی رحمانه دانش آموزان توسط رژیم منحوس پهلوی :
درحالیکه انقلاب اسلامی مردم ايران به رهبری امام خمينی(ره) به روزهای سرنوشتسازی نزديک میشد، تمام اقشار مردم سعی در ايفای نقش تاريخی خود و عمل به تکليف الهی داشتند.
در اين ميان دانشآموزان شور و حال ديگری داشتند. صبح روز ۱۳ آبان ۱۳۵۷، دانشآموزان درحالیکه مدارس را تعطيل کرده بودند، به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند تا صدای اعتراض خود را به گوش شاه و حامیانش برسانند. اين جوانان گروه گروه، داخل دانشگاه شدند و بههمراه دانشجويان و گروههای ديگری از مردم در دانشگاه اجتماع کردند.
ساعت ۱۱ صبح همان روز، مأموران چند گلوله گاز اشکآور در ميان جمعيت معترض شلیک کردند، اما اجتماعکنندگان درحالیکه بهسختی نفس میکشيدند، صدای خود را رساتر کرده و با سر دادن شعارهای «مرگ بر شاه» لرزه بر اندام مأموران مسلح شاه انداختند. در اين هنگام تيراندازی آغاز شد و ۵۶ جوان و نوجوان بیگناه به شهادت رسیدند و صدها نفر دیگر مجروح شدند، اما دانشآموزان دست از شعار بر نمیداشتند.
امام خمینی(ره) وقتی از جنایت مزدوران شاه باخبر شدند در پيامی فرمودند: «عزيزان من صبور باشيد، که پيروزی نهايی نزديک است و خدا با صابران است. ايران امروز جايگاه آزادگان است. من از اين راه دور، چشم اميد به شما دوختهام. صدای آزادیخواهی و استقلالطلبی شما را به گوش جهانيان میرسانم».
شهید محمدعلی رجایی که بهتازگی از زندان آزاد شده بود، با تأسیس انجمن اسلامی معلمان نقش مهمی در ساماندهی اعراض معلمان، دانشآموزان و دانشجویان ایفا کرد؛ بنابراین به خاطر گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان دانشآموز، این روز در تاریخ انقلاب اسلامی به نام روز دانشآموز نامگذاری شده است.
۳) و مهم ترین واقعه تاریخی انقلاب اسلامی (تسخیر لانه جاسوسی) که برگ زرینی در رویداد انقلاب ایران اسلامی است.
در ابتدای انقلاب و زمان حکومت دولت موقت با هدف وادار کردن آمریکا به استرداد شاه و اموال ملت ایران، دانشجویان تصمیم به اشغال سفارت آمریکا گرفتند.
دانشجویان از دانشگاههای تهران، پلیتکنیک، صنعتی شریف، شهید بهشتی و ... گرد هم آمدند و طی یک راهپیمایی تا سفارت آمریکا از دیوارهای سفارت بالا رفته و علیرغم مقاومت محافظان و آمریکاییها، سفارت را بهتصرف کامل درآوردند.
در هنگام تسخیر سفارت، آمریکاییها به سرعت مشغول نابود کردن بسیاری از اسناد دخالتها و تجاوزات و غارتهای خود شدند، ولی پس از تسخیر سفارت بهسرعت از نابودی باقیمانده اسناد جلوگیری شد و بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی آمریکا به دست آمده بود چاپ شده و در اختیار همگان قرار گرفت.
به محض انتشار این خبر، مردم بسیاری با خشم و انزجار مقابل لانه جاسوسی تجمع کرده و از حرکت دانشجویان حمایت کردند. امام خمینی(ره) نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند.
این حرکت دانشجویان معترض، خشم آمریکاییها را برانگیخت و آنها که ناتوان از درک ملتی استقلالطلب و آزادیخواه بودند، دست به اقداماتی بر ضد جمهوری اسلامی ایران زدند؛ از آن جمله فشار آوردن به مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، شورای امنیت و ... ایجاد جو منفی تبلیغاتی علیه دانشجویان مسلمان و برخی اقدامات دیگر از جمله آنهاست.
اما پس از بیثمر ماندن، آنها به اقدامات جدیتری روی آوردند؛ از جمله قطع کامل روابط سیاسی در ۲۰ مهر ۱۳۵۹، حمله نظامی به ایران و تجاوز به خاک کشورمان که به شکست مفتضحانه آنها در صحرای طبس انجامید و نیز محاصره اقتصادی و بلوکه کردن دارایها و اموال ایران و... که هیچکدام تاکنون در عزم ملت ایران برای مقابله با ظلم و بیعدالتی جهانی و منشأ اصلی آن در جهان یعنی استکبار جهانی و آمریکا خللی وارد نکرده است.
در تحلیل و تراوشات ذهن نسبت به وقایع مذکور با مطالعه رویدادهای فوق ریلی مستحکم در حرکت آینده ما در نظام مقدس جمهوری اسلامی نقش می بندد. روزی روزگاری در این دیار آمریکا قدرت مداخله در تمام امور این مملکت را داشت و برای اداره این کشور تصمیم سازی می نمود. این اقدام آمریکا ناشی از بی صاحب بودن این کشور و نداشتن قدرت قاطع اداره آن بود.صاحبی که بافت وجودش را از آن آمریکایی ها می دانست و او را پدرخوانده خویش می خواند. بدین ترتیب قدرت تصمیم و اداره کشور به صورت مستقل از شاه سلب گردیده بود و آمریکا صاحب اصلی این کشور بود و هر نوع بلایی که نظرش بود سر این مردم ضعیف حاصل می نمود. جرقه این بیداری و روشنی برگرفته از نهضتی بود که بعدها از آن به انفجار نور نام برده شد. عوامل آمریکایی در داخل کشور در سفارت خانه خویش به جای انجام امور دیپلماتیک به جمع آوری اطلاعات طبقه بندی این انقلاب می پرداختند تا بدین سان زمینه سقوط آن را کلید بزنن اما با درایت نسل بیدار و مطالبه گر دانشجویانی که تفکر امام را در نوسازی وضع موجود آن زمان ملاک قراردادن و نقشه شوم وننگین آنها نقش بر آب گردید و با حمله عاقلانه توام از شعور تا شور به داخل سفارت مواردی کشف و ضبط گردید که نشان از خلاف اعمال دیپلماتیک آمریکا در ایران داشت و به ادامه فعالیت لانه فتنه آمریکایی پایان دادن. آمریکایی که در سر تداعی حضور قدرتمند بعد از ایجاد انقلاب و پیروزی آن را داشت تا بتواند با شیطنت خویش بستر برچیدن این نهضت را فراهم آورد و مجدد شاه فراری را به وطن بازگرداند اما غافل از این بود که تقدیر طور دیگری رقم خورده و حضرت احدیت پشتیبان نهضت خمینی کبیر است. نهضتی که در آینده سرمنشاء آزادی و استقلال و استعمار ستیزی در اقصی نقاط جهان خواهد شد. نهضتی که مبدل به انقلاب سپس نظام و امروز قدرت برتر منطقه و بین الملل است. آری تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ این وعده خداوند در قرآن است.
افرادی شبه ای در مورد تسخیر لانه جاسوسی مطرح می کنند و اعتقاد دارند که سفارت خانه آمریکا همچون سایر سفارت خانه کشورها محل رابطه دیپلماتیک و تبادل اطلاعات بوده و دلیل تسخیر آن چه بوده است ؟
رهبری معظم انقلاب با عنایت به اسناد بدست آمده در زمان تسخیر سفارت خانه عوامل جاسوسی را به شرح ذیل مطرح می کنند:
۱) ستاد برنامه ریزی برای تحریک و ساماندهی ضدانقلاب و تفاله های ساواک شاه
۲) ایجاد اختلاف و تحریک قومیت ها
۳) کودتا
۴) تهدید جان امام خمینی(ره)
۵) و در آخر نابودی انقلاب
امام راحل با بررسی های فوق و با دید نافذی که داشتند حرکت دانشجویان مورد تایید دانستند.
امروز افرادی برخلاف نظر رهبری معظم انقلاب خواستار ارتباط و تعامل و دوستی با آمریکا هستند آنها را بشناسیم چرا که پیاده نظام دشمن امروز لباس دوست را برتن کرده است و باید دوست نماهای داخلی که دشمنان حقیقی این ملت هستند را بشناسیم. ما باید بدانیم که این نظام مقدسی که امروز در آن به برکت خون مطهر شهدا زندگی می کنیم و نعمت امنیت را به عنوان هدیه داریم حاصل خون شهیدانی است که در آن زمان به فکر امروز آینده بودن تا ما در زمانی به سر ببریم که تهی از رژیمی فاسد و منحوسی همچون پهلوی و قطع شدن دست های مخملی آمریکایی باشد. پس اگر امروز دست در دست ولی زمان و گوش در گرو فرامین او ندهیم و استماع درستی از بیانات گهربار این عالم جلیل القدر نداشته باشیم و خویش را به خواب بزنیم روزی روزگاری با ضربات چکمه دشمن از خواب بلند می شویم و مجدد قوانینی چون کاپیتولاسیون و دزدی ناموس ایرانی توسط مستشاران مست آمریکایی بر ما حکم فرما می گردد.