به گزارش راه شلمچه، پشت دیوارهای مسجدالحرام وقتی روحانی کاروان آخرین توصیهها را میکند و میخواهد سرشان را پایین بیندازند تا نگاه اولش به خانه خدا باشکوه شود، ضربات قلب شان تندتر میشود.
پلههای باب السلام را سریعتر طی میکنند و حتی میخواهند بدوند، اما سیل جمعیت اجازه نمیدهد. باید آرام بروند تا برسند پشت مقام ابراهیم.
چند دقیقه بعد صدای روحانی کاروان را از میان جمعیت میشنوند: «هر آنچه حاجت و نیت دارید بر زبان بیاورید. خودتان را محدود نکنید. لطف و کرم خدا آنقدر زیاد هست که همه را بشنود و اجابت کند. حاجات را که در نظر گرفتید سرتان را بالا بیاورید.»
گفتن این جمله بر زبان آوردن حاجاتشان را نیمه کاره میگذارد. میخواهند زودتر چشم به کعبه بدوزند و اشک بریزند.
این اتفاق خیلی زود میافتد. چشم در بارگاه و جبروت الهی دوخته اند. گونه هایشان خیس میشود از اشکهای شوق. از اشکهایی که یک عمر منتظر سرازیر شدنش بوده اند.
روحانی کاروان دوباره صدایشان میکند: «برویم برای طواف. دیر میشود»؛ و همه راه میافتند برای طواف و نماز و سعی صفا و مروه.
اعمالی که با نیت عمره تمتع از حج تمتع صورت میگیرد و برخی به نیابت انجام میدهند و آنهایی هم که اولین حج تمتع را تجربه میکنند برای خودشان.