به گزارش راه شلمچه، موضوع مهاجرت یکی از چالشهای مهم ایرانیان در دهههای اخیر بوده که از سوی طیفهای مختلف فکری و فرهنگی مطرح شده است. مهاجرت هنرمندان از جمله موضوعهای مهمی بوده که توجه توده مردم و رسانهها را به خود معطوف کرده است. هنرمندان بهدلیل محبوبیتی که در میان مردم دارند، از جمله صنفهای پرنفوذ به شمار میروند که مهاجرت آنها به موضوعی برای بحث و حتی جریانسازی در رسانهها تبدیل شده است. از سوی دیگر، هنر بر خلاف بسیاری از رشتههای فنی، مهندسی و پزشکی، به شدت به ارتباط با مردم و پشتوانه اجتماعی و زیست بومی وابسته است و از این رو بررسی سرنوشت هنرمندان ایرانی پس از مهاجرت نشان از سرنوشت متفاوت و غیرقابل پیشبینی این افراد پس از مهاجرت دارد.
در بررسی انجام شده در این گزارش، ۱۵ تن از هنرمندان ایرانی در طیفهای سنی مختلف و در حوزههای سینما، تلویزیون، تئاتر و موسیقی انتخاب شده و سرنوشت زندگی هنری آنها پیش و بعد از مهاجرت از ایران واکاوی شده است. عمده این هنرمندان پس از مهاجرت نتوانستند مسیر حرفهای خود را ادامه دهند، بهگونهای که برخی به سراغ تدریس و پژوهش رفتند، برخی به کلی فعالیت هنری و فرهنگی را کنار گذاشته و برخی از مهاجرت منصرف شده و به کشور بازگشتند تا مشخص شود تا چه اندازه موضوع مهاجرت برای هنرمندان پروژهای پرریسک و خطرناک است؛ زیرا مهمترین پشتوانه هنرمندان یعنی مردم با مهاجرت از دست خواهد رفت.
۱. بهرام بیضایی
وی از شاخصترین افرادی است که در ۲۰ سال اخیر از ایران مهاجرت کرده است. مهاجرت بیضایی در اواخر دهه ۸۰ خبرساز شد و به سوژهای برای بحثوجدل طیفهای مختلف سیاسی قرار گرفت؛ بهگونهای که مخالفان مهاجرت بیضایی بر این باور بودند که فشارهای فرهنگی و سانسور سبب مهاجرت این فیلمساز، نویسنده و هنرمند برجسته ایرانی شده است. بیضایی شهریورماه ۱۳۸۹ و یک سال پس از اعتراضهای سال ۸۸ مهاجرت کرد و تاکنون بیش از یک دهه است در «مرکز پژوهشهای ایرانشناسی دانشگاه استنفورد آمریکا» مشغول به تدریس و پژوهش شده است.
از آن زمان تاکنون در کنار پژوهش و تدریس در این دانشگاه، چند نمایش روی صحنه برده است. بیضایی از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۸ پنج نمایش را در تماشاخانهٔ «مرکز اجتماعات محلّی کابرلی» و «تالارِ دانشگاهِ استنفورد» روی صحنه برد و از ۲۰۱۸ تا به حال نمایشی را اجرا نکرده است. وی در مدت مشابه در ایران (۱۲ سال) نیز ۵ نمایش را در سالنهای قشقایی، چهارسو و تئاتر شهر روی صحنه برد و فیلمهای «سگکشی» و «وقتی همه خوابیم» را در سال ۱۳۷۹ و ۱۳۸۷ روی پرده سینما ساخت. همه نمایشنامههای بیضایی نیز پیش از مهاجرت وی به آمریکا و تا سال ۱۳۸۸ نگاشته شده است.
به طور کلی میتوان این طور جمعبندی کرد که فعالیت بیضایی پس از مهاجرت به آمریکا بیشتر معطوف به کارهای علمی _ پژوهشی و انتشار برخی نمایشنامهها و پژوهشهای قبلی شد و با اینکه چند نمایشنامه از وی نیز در تالارهای «کابرلی» و «استنفورد» روی صحنه رفت، عمده تئاترهای برحستهاش به زمان حضور در ایران مربوط میشود. در این میان، برخی اهالی سینما معتقدند کهولت سن بیضایی باعث کاهش فعالیتهای هنری و فرهنگی وی بعد از مهاجرت شده است.
موضوع مهاجرت یکی از چالشهای مهم ایرانیان در دهههای اخیر بوده که از سوی طیفهای مختلف فکری و فرهنگی مطرح شده است. مهاجرت هنرمندان از جمله موضوعهای مهمی بوده که توجه توده مردم و رسانهها را به خود معطوف کرده است. هنرمندان بهدلیل محبوبیتی که در میان مردم دارند، از جمله صنفهای پرنفوذ به شمار میروند که مهاجرت آنها به موضوعی برای بحث و حتی جریانسازی در رسانهها تبدیل شده است. از سوی دیگر، هنر بر خلاف بسیاری از رشتههای فنی، مهندسی و پزشکی، به شدت به ارتباط با مردم و پشتوانه اجتماعی و زیست بومی وابسته است و از این رو بررسی سرنوشت هنرمندان ایرانی پس از مهاجرت نشان از سرنوشت متفاوت و غیرقابل پیشبینی این افراد پس از مهاجرت دارد.
به گزارش رجانیوز؛ در بررسی انجام شده در این گزارش، ۱۵ تن از هنرمندان ایرانی در طیفهای سنی مختلف و در حوزههای سینما، تلویزیون، تئاتر و موسیقی انتخاب شده و سرنوشت زندگی هنری آنها پیش و بعد از مهاجرت از ایران واکاوی شده است. عمده این هنرمندان پس از مهاجرت نتوانستند مسیر حرفهای خود را ادامه دهند، بهگونهای که برخی به سراغ تدریس و پژوهش رفتند، برخی به کلی فعالیت هنری و فرهنگی را کنار گذاشته و برخی از مهاجرت منصرف شده و به کشور بازگشتند تا مشخص شود تا چه اندازه موضوع مهاجرت برای هنرمندان پروژهای پرریسک و خطرناک است؛ زیرا مهمترین پشتوانه هنرمندان یعنی مردم با مهاجرت از دست خواهد رفت.
۱. بهرام بیضایی
وی از شاخصترین افرادی است که در ۲۰ سال اخیر از ایران مهاجرت کرده است. مهاجرت بیضایی در اواخر دهه ۸۰ خبرساز شد و به سوژهای برای بحثوجدل طیفهای مختلف سیاسی قرار گرفت؛ بهگونهای که مخالفان مهاجرت بیضایی بر این باور بودند که فشارهای فرهنگی و سانسور سبب مهاجرت این فیلمساز، نویسنده و هنرمند برجسته ایرانی شده است. بیضایی شهریورماه ۱۳۸۹ و یک سال پس از اعتراضهای سال ۸۸ مهاجرت کرد و تاکنون بیش از یک دهه است در «مرکز پژوهشهای ایرانشناسی دانشگاه استنفورد آمریکا» مشغول به تدریس و پژوهش شده است.
از آن زمان تاکنون در کنار پژوهش و تدریس در این دانشگاه، چند نمایش روی صحنه برده است. بیضایی از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۸ پنج نمایش را در تماشاخانهٔ «مرکز اجتماعات محلّی کابرلی» و «تالارِ دانشگاهِ استنفورد» روی صحنه برد و از ۲۰۱۸ تا به حال نمایشی را اجرا نکرده است. وی در مدت مشابه در ایران (۱۲ سال) نیز ۵ نمایش را در سالنهای قشقایی، چهارسو و تئاتر شهر روی صحنه برد و فیلمهای «سگکشی» و «وقتی همه خوابیم» را در سال ۱۳۷۹ و ۱۳۸۷ روی پرده سینما ساخت. همه نمایشنامههای بیضایی نیز پیش از مهاجرت وی به آمریکا و تا سال ۱۳۸۸ نگاشته شده است.
به طور کلی میتوان این طور جمعبندی کرد که فعالیت بیضایی پس از مهاجرت به آمریکا بیشتر معطوف به کارهای علمی _ پژوهشی و انتشار برخی نمایشنامهها و پژوهشهای قبلی شد و با اینکه چند نمایشنامه از وی نیز در تالارهای «کابرلی» و «استنفورد» روی صحنه رفت، عمده تئاترهای برحستهاش به زمان حضور در ایران مربوط میشود. در این میان، برخی اهالی سینما معتقدند کهولت سن بیضایی باعث کاهش فعالیتهای هنری و فرهنگی وی بعد از مهاجرت شده است.
۵. شادمهر عقیلی
وی متولد ۱۳۵۱، فعالیت هنری خود را از اواسط دهه ۷۰ آغاز کرد. در این زمان با برخی اهالی موسیقی همچون «علیرضا عصار»، «فواد حجازی» و «خشایار اعتمادی» آشنا شد. عمده شهرتاش برای انتشار آلبوم «دهاتی» در سال ۱۳۷۸ حاصل شد. بنا بر اعلام برخی منابع، آلبوم دهاتی پرفروشترین آلبوم تاریخ موسیقی پاپ ایرانی بعد از انقلاب است. پس از آن، تک آهنگ «گل یاس» عقیلی که ادای دینی به حضرت فاطمه زهرا(س) بود، باعث توجه قشر مذهبی به این خواننده شد. وی پیش از مهاجرت از ایران از جمله محبوبترین خوانندگان پاپ در کشور بود؛ برخی وی را پرفروشترین و محبوبترین خواننده پاپ بعد از انقلاب ایران معرفی کردند.
فیلمهای «پرپرواز» و «شب برهنه» در سالهای ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ استعداد بازیگری عقیلی را شکوفا کرد. در سال ۱۳۸۰ و پیش از اکران فیلم «شب برهنه»، شادمهر عقیلی ایران را ترک کرد و فعالیتهایش را در کانادا و سپس آمریکا ادامه داد. او در این مدت هفت آلبوم را آهنگسازی و خوانندگی کرد و تک آهنگهای مختلفی را در فضای وب منتشر ساخت.
بمب خبری شادمهر عقیلی در سال ۱۳۹۹ ترکید؛ وی با انتشار یک پست تبلیغاتی در صفحهٔ اینستاگرامش، از تأسیس یک سایت اینترنتی پیشبینی و کازینوی آنلاین خبر داد که با واکنشها و انتقادهای فراوان از سوی طرفدارانش روبرو شد. بسیاری از طرفدارانش، عقیلی را برای این کار شماتت کردند و تعداد زیادی از دنبالکنندگان اینستاگرامی او، از صفحه او خارج شدند.
در مجموع باید گفت شادمهر عقیلی با وجود تداوم فعالیتهای موسیقیایی در خارج از کشور و برگزاری کنسرتهای متعدد، با پیوستن و حمایت از سایتهای قمار، تا حد بسیار زیادی محبویبت خود را در نزد طرفدارانش خدشهدار کرد و تا مدتها بحث و جدلهای فراوانی را پیرامون فعالیت شخصی و حرفهای وی در فضای مجازی مطرح شد. چندی پیش نیز در پی همهگیری جنبش میتو، چند زن جوان از شادمهرعقیلی به دلیل رفتار نامناسب جنسی اعلام شکایت کردند.
۶. مهدی مظلومی و بازیگران جم
وی یکی از پرکارترین و سرشناسترین کارگردانان تلویزیون ایران در دهه ۸۰ بود که سریال تلویزیونی «بدون شرح» و «کمربندها رو ببندیم» شناختهشدهترین آثار تلویزیونی در این دهه را ساخت. وی که فعالیت حرفهای خود در تلویزیون ایران را از تدوین مجموعههایی چون «ساعتخوش» و «زیر آسمان شهر» آغاز کرده بود، بیشتر به عنوان یک کارگردان طنز فعالیت داشت. در کارنامه هنری مظلومی دو فیلم سینمایی نیز دیده میشود که پس از انبوه مجموعههای طنز ۹۰ شبی تلویزیون، در اوایل دهه ۹۰ کارگردانی کرد.
در سال ۱۳۹۵ و پس از مدتی کمکاری، مظلومی به قصد پیوستن به شبکه جِم به ترکیه رفت و مجموعه طنز «شهر فرنگ» را برای این شبکه نویسندگی و کارگردانی کرد. ساخت این سریال همزمان شد با پیوستن تعداد زیادی از بازیگران کمکار سینما و تلویزیون ایران به شبکه جِم؛ «بهارک صالحنیا»، «هرمز سیرتی»، «مرتضی عقیلی» و «پردیس افکاری» بازیگرانی بودند که به این بهانه در شبکه جِم حضور یافتند.
دیری نپایید که با قتل مدیر شبکه جِم، وضعیت تولید این شبکه به طور کلی تغییر یافت و بسیاری از پروژهها تعطیل یا نیمهکاره رها شدند و شمار زیادی از بازیگران مرد و زن ایرانی و همچنین دیگر عوامل تولید، بیکار شدند و برخی به ایران بازگشتند.
در مجموع میتوان گفت مظلومی از جمله کارگردانان تلویزیون ایران بود که دلخوش به ظهور و بروز شبکههای فارسیزبان خارجی از جمله جِم تیوی شد و همراه خود شمار زیادی از بازیگران و عوامل را نیز به این شبکه کشاند، حال آنکه با یک تغییر در مدیریت این شبکه، همه آرزوها و رویاهای جِمنشینان دچار تغییر و تخریب شد و برخی از این هنرمندان ایرانی به کشور برگشتند.
۷. محسن نامجو
وی از جمله موزیسینها و خوانندگان پیشرو در ایران بود که بهدلیل خلاقیت در آلبومها و ارائه موسیقی تلفیقی، مشهور شد. فعالیت هنری خود را از دهه ۷۰ آغاز کرد و دهه ۸۰ به شهرت رسید. نامجو پس از متهمشدن به اهانت به قرآن به دلیل خواندن یک سوره با آهنگ در اواخر دهه ۸۰ از ایران مهاجرت کرد و سه آلبوم «دماوند»، «گیس» و «ترنج» را پیش از خروج از ایران منتشر کرد.
نامجو در برنامهٔ «تماشا» در تلویزیون فارسی بیبیسی، خود را بیدین خواند و برخی اختلاف با حاکمیت ایران را دلیل مهاجرت او عنوان کردهاند.
پس از مهاجرت از ایران، نامجو ۱۵ آلبوم منتشر کرد و از نظر کمّی پنج برابر تعداد آلبومهایی که در ایران ساخته بود در آمریکا و اروپا رونمایی کرد. وی آلبوم «آخ» را با گلشیفته فراهانی همخوانی کرد و در سال ۸۸ بار دیگر به این دلیل مورد توجه مردم و رسانهها قرار گرفت. با اینکه از نظر کمّی آهنگهای زیادی از نامجو منتشر شد، اما از نظر بازدید و فراگیری در شبکههای مجازی و مردم، آنچنان توفیقی کسب نکرد.
در سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ نام نامجو نه بهدلیل فعالیتهای موسیقایی بلکه به جهت اتهامهای جنسی در جنبش «میتو» مطرح شد و به شدت مورد حمله کاربران مجازی قرار گرفت. او در ابتدا این اتهامها را رد کرد اما در اواخر فروردین ۱۴۰۰، با انتشار ویدئویی از قربانیان عذرخواهی کرد.
نامجو در زمان حضور در ایران در سال ۱۳۸۴ با فیلم «چند کیلو خرما در مراسم تدفین» عازم جشنواره کن شد و بعد از مهاجرت در دو تئاتر بهرام بیضایی با نام «جانا و بلادور» و «آرش» در آمریکا به عنوان بازیگر حضور پیدا کرد. در مجموع باید گفت عمده شهرت و محبوبیت نامجو در زمان حضور در ایران و دهه ۸۰ صورت گرفت و شمار زیاد آلبومهای موسیقی وی بعد از مهاجرت آنچنان دیده و شنیده نشد. علاوه بر این، رسواییهای جنسی علیه نامجو که در دو سال گذشته صورت گرفت، از او چهرهای منفور ساخت.
۸. مهناز افشار
وی همانند گلشیفته فراهانی بازیگری در سینما را از اواخر دهه ۷۰ آغاز کرد، اما مسیر هنری این دو به کلی با هم تفاوت پیدا کرد. افشار در ابتدا سینمای تجاری و بدنه را به عنوان سینمای مورد علاقه خود انتخاب کرد، اما در دهه ۸۰ به یکی از بازیگران زن ستاره سینمای ایران که تضمینی برای فروش فیلمها بود، تبدیل شد. او در دهه ۹۰ مسیر بازیگری خود را به کلی تغییر داد و از حضور در فیلمهای تجاری و همکاری با فیلمسازان سینمای بدنه به ایفای نقش در فیلمهای هنریتر و همکاری با فیلمسازان صاحبنام روی آورد. نتیجه سالهای فعالیت مهناز افشار در سینمای ایران، حضور در بیش از ۵۰ فیلم سینمایی، ۴ تئاتر و ۴ سریال نمایش خانگی بود که از نظر تعداد حضور، یکی از چهرههای فعال و پرکار سینمایی دهه ۸۰ و ۹۰ ایران بود.
وی در سال ۱۳۹۸ و پس از حاشیههایی که هنگام جدایی از همسرش «یاسین رامین» در رسانهها به وجود آمد، از ایران مهاجرت کرد. در همان سال به عنوان یکی از داوران در مسابقهٔ تلویزیونی «پرشیاز گات تلنت» حضور یافت که این اتفاق واکنشها و بازخوردهای متفاوتی را در فضای مجازی به دنبال داشت. در طول این سالها، عمده فعالیتهایش به حضور در فضای مجازی به عنوان بلاگر و اینفلوئنسر محدود میشود و به جز اظهارنظرهای جنجالی از او، فعالیت هنری و سینمایی قابل ملاحظهای مشاهده نشده است.
در مجموع باید گفت، مهناز افشار به عنوان یکی از سوپراستارهای دهه هشتاد سینمای ایران به دلیل حاشیههای زندگی شخصی و شخصیت جنجالیاش، به محاق رفت و مهاجرتش از ایران نیز به عنوان یکی دیگر از نقاط عطف زندگی شخصی وی، شائبه عدم تمایل او به عنوان بازیگر یا عدم همکاری فیلمسازان خارجی برای دعوت وی به حضور در فیلمها را تقویت کرده است.
۹. گلشیفته فراهانی
وی در بین هنرمندان ایرانی مهاجرت کرده، وضعیتی متفاوت داشته است. از سال ۱۳۷۶ با فیلم «درخت گلابی» فعالیت حرفهای خود را به عنوان بازیگر آغاز کرد و در فیلمهای بزرگانی چون «داریوش مهرجویی»، «اصغر فرهادی»، «کمال تبریزی»، «بهمن قبادی»، «حمید نعمتالله»، «علی رفیعی»، «رسول ملاقلیپور»، «ابراهیم حاتمیکیا» و «عباس کیارستمی» ایفای نقش کرد و در نهایت در سال ۱۳۸۷ و پس از بازی در فیلم «درباره الی» از ایران مهاجرت کرد.
فراهانی در مدت ۱۱ سال حضور حرفهای در سینمای ایران و همکاری با بیشتر کارگردانهای صاحب سبک ایرانی، موفق به حضور در ۱۸ فیلم سینمایی بلند و حضور در سه تئاتر شد؛ آن هم در حالی که در مدت فعالیت در ایران، با تلویزیون همکاری نداشت و در هیچ سربالی حضور نیافت.
از سال ۱۳۸۷ تا به حال، فراهانی در ۲۷ پروژه سینمایی و ۳ سریال تلویزیونی به عنوان بازیگر و صداپیشه ایفای نقش کرده است. همکاری در پروژه کارگردانهای هالیوودی همچون «ریدلی اسکات» و حضور در فیلم «جیم جارموش» باعث افزایش اعتبار هنری این بازیگر شد. با اینکه بیشتر فیلمهایی که فراهانی در خارج از کشور ایفای نقش کرده با کارگردانهای درجه دو آمریکایی و آسیایی بوده اما به دلیل تعدد حضور یک بازیگر ایرانی در آثار غیرایرانی، یک رکورد برای وی به حساب میآید.
فراهانی پس از خروج از ایران علاوه بر بازیگری، صداپیشگی و خوانندگی را نیز به طور حرفهای آغاز کرد و حضور در سه سریال تلویزیونی در سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ و یک تئاتر در سال ۱۳۹۱، ماحصل فعالیتهای هنری وی در خارج از ایران بوده است. در مجموع میتوان گفت وی از معدود هنرمندانی است که با خروج از ایران فعالیتهای هنریاش افزایش نیز یافت.
۱۰. ریحانه پارسا
وی از پرحاشیهترین بازیگران نسل جدید سینمای ایران است که در اواخر سال ۱۳۹۹ از ایران مهاجرت کرد. ابتدا دلیل مهاجرتش، ساخت فیلم عنوان شد اما بعدها رفتارهای عجیب و غریب او، شائبه مهاجرت دائمی وی را تقویت کرد.
عمده شهرت پارسا به حضور در سریال تلویزیونی «پدر» ساخته «بهرنگ توفیقی» در سال ۱۳۹۷ مربوط میشود. حجم تعریف و تمجیدها از معرفی پارسا بهگونهای بود که «حامد عنقا» و «بهرنگ توفیقی» به دلیل انتخاب او برای ایفای نقش لیلا در سریال پدر که آن زمان فردی ناشناخته بود تحسینشده و کار آنها، «ستارهسازی» خوانده شد. بعد از آن پارسا در فیلم «خوب بد جلف ۲» از پیمان قاسمخانی ایفای نقش کرد که بازی او با واکنش سرد منتقدان مواجه شد.
بعد از چهرهشدن در تلویزیون و حضور نه چندان موفق در چند فیلم سینمایی، پارسا شبکههای اجتماعی را برای دیدهشدن و ارتباط با مردم انتخاب کرد؛ وی در شبکههای اجتماعی حاشیههایی ایجاد کرد که سبب شد او را به خامی و تلاش برای دیده شدن متهم کنند.
پس از پایان سریال پدر، بلافاصله همه عکسهایش از نقشآفرینی در این سریال را از صفحهٔ اینستاگرامش حذف کرد و عکسهایی با «ظاهری متفاوت» مشابه عکسهای مدلها منتشر کرد. این تحرکات عجیب و غریب بهگونهای بود که روزنامهٔ کیهان رفتارهای او را «سوءاستفاده از صداوسیما»، «نامتعارف» و «هنجارشکنی» خواند.
ازدواج با «مهدی کوشکی» نقطه عطف دیگری در حاشیههای بیپایان زندگی شخصی و حرفهای ریحانه پارسا بود؛ ارتباطی که خیلی زود به طلاق انجامید. موزیک ویدئو «عادت» و همکاری با «پویان مختاری» بار دیگر حجم شایعهها و اخبار زرد پیرامون او را افزایش داد. در مجموع، با وجود ظرفیتهای حاشیهای فراوانی که در شخص ریحانه پارسا بود، حضورش در ترکیه را میتوان پایان فعالیت هنری و بازیگری وی دانست. بازیگری که دیگر کسی او را به عنوان بازیگر سینما و تلویزیون نمیشناسد و فقط به یک چهره زرد برای پلتفرمهای اینستاگرام و یوتیوب تبدیل شده است.
به گزارش ایرنا، به این فهرست میتوان چهرههای مختلف دیگری همچون «امیرنادری» و «محسن مخملباف» را اضافه کرد که به دلیل پرداخت بیش از حد نام آنها در رسانههای مختلف و همچنین تاریخ مهاجرت آنها که به ترتیب دهه ۶۰ و دهه ۸۰ برمیگردد در این گزارش به آنها اشارهای نشده است. سوسن تسلیمی و بهرام بیضایی که به آنها اشاره شد، بهگونهای نماینده نسل امیر نادری و محسن مخلمباف محسوب میشوند. همچنین افرادی مانند پرستو صالحی، روناک یونسی، مینا لاکانی، شبنم طلوعی، صدف طاهریان، شقایق نوروزی، سحر قریشی نیز از جمله بازیگران زنی بودند که در سالهای اخیر مهاجرت کردند اما به دلیل کاهش چشمگیر فعالیت هنری آنها در خارج از کشور اطلاعات چندانی از آنها در دست نیست و عمده فعالیت آنها به اظهار نظرهای اینستاگرامی و توئیتری آنها در قالب اینفلوئنسر و بلاگر محدود میشود.