ای کاش مدینه در و دیوار نداشت

.. وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم)، ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته‏‌های بدر و اُحد که به دست علی کشته شده بودند... افتادم

به گزارش راه شلمچه، بیعت نکردن امام علی (ع) برای دستگاه خلافت سنگین و غیر قابل تحمل بود، از این رو تصمیم گرفتند که از حضرت علی (ع) و بنی هاشم و افراد دیگری که بیعت نکرده بودند، بیعت اجباری بگیرند. آنان دو روز بعد از تدفین پیامبر(ص) یعنی در روز جمعه، اولین یورش را به خانه وحی انجام دادند.
ابوبکر و عمر که خبر یافته بودند گروه بنی هاشم با علی بن ابی طالب(ع) در خانه فاطمه(س) دختر پیامبر خدا فراهم گشته اند، پس آنان با گروهی به عنوان مخالفت با این اقدام، به خانه هجوم آورند تا از علی علیه السلام و مخالفان خلافت ابوبکر بیعت بگیرند، به همین علت بود که عمر آن‌ها را برای بیعت به سوی مسجد کشید. 

امام علی (ع) می‌فرماید:
إنّی کنت أقاد کما یقاد الجمل المخشوش حتی أبایع.
مرا از خانه ام کشان کشان به مسجد بردند؛ همان گونه‌ای که شتر را مهار می‌زنند و هر گونه فرار و اختیار از او می‌گیرند. (نهج البلاغه، نامه ۲۸)

ذهبی در شرح زندگانی ابن ابی دارم از قول ابن حماد کوفی می‌نویسد:
هنگامی با مشعل آتش برای تسلیت دختر پیامبر اکرم (ص) آمدند که وی «به محسن» باردار بود و تهاجم به خانه و ... موجب قتل محسن طفلی که هنوز پا به دنیا ننهاده بود گردید. چنانکه ابن ابی دارم در ادامه می‌گوید:عمر لگدی بر حضرت زهرا (س) زد تا محسن سقط گردید.

سلیم بن قیس هلالی که از یاران مخلص امیرمؤمنان علیه السلام است روایت می‌کند:
عمر آتش طلبید و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز کرد و داخل شد! حضرت زهرا(س) به طرف عمر آمد و فریاد زد:یا ابتاه، یا رسول اللَّه! 

عمر شمشیر را در حالی که در غلافش بود بلند کرد و بر پهلوی فاطمه زد. آن حضرت ناله کرد: یا ابتاه! عمر تازیانه را بلند کرد و بر بازوی حضرت زد.

شهادت حضرت فاطمه (س) از دیدگاه اهل شیعه
حضرت امام حسن مجتبی (ع) در یک مجلس مناظره در حضور معاویه خطاب به مغیرة بن شعبه فرمود:
«انت الذی ضربت فاطمة بنت رسول‏اللَّه صلی اللَّه علیه و آله حتی ادمیت‌ها و القت ما فی بطنها...؛ تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختی، تا اینکه او بچه ‏اش را سقط کرد...»

ابابصیر از امام صادق (ع) نقل نموده است:
«وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْ تَدَعْ اَحَدا مِمنْ آذا‌ها یَدْخُلُ عَلَیْها، سبب فوت فاطمه(س) ضرباتی بود که قنفذ، غلام عمر با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمر زد؛ پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدت بیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگان خویش را راه نداد (که به دیدن او بیاینشهادت حضرت فاطمه (س) از دیدگاه اهل سنت
برخی از دانشمندان اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه از تاریخ خودداری نموده ‏اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می‏ گوید: «جساراتی را که مربوط به فاطمه زهرا (س) نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است.»
رویداد‌های تلخ، شرایط سخت بیماری و فراق پدر بیش از پیش شرایط جسمی و وضعیت روحی حضرت زهرا (س) را دشوارتر می‌کرد، اما حضرت فاطمه (س)، با وجود تحمل این مصائب، هیچ گله و شکایتی از بیماری خود نداشتند.
حضرت فاطمه (س) سرانجام پس از رحلت پدر بزرگوار (ص)، از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع نمود و در جریان هجوم عمر بن خطاب (به هواداری از خلافت ابوبکر)، به خانه اش به گونه‌ای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمه‌های سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانه‌های بیشماری بر جان و روح او نشست.

صفدی یکی دیگر از علمای اهل سنت می‏گوید:
«اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْ بَطْنِها، به راستی عمر آن چنان فاطمه(س) را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود.»

مسعودی در قسمتی از کتاب اثبات الوصیة ذکر کرده است:
«فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوا بابَهُ... وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْ مُحْسِنا؛ پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیه السلام رو کرده و هجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛ چنان که محسن را سقط نمود.»

خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین می‏نویسد:
«.. وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم)، ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته‏‌های بدر و اُحد که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته ‏تر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد.
" فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ الله‏ِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ...؛ در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد:ای پدر بزرگوار!‌ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند. " سپس فریاد کشید:فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال می‏خواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد...»
همه این رویداد‌های تلخ و دردناک حضرت زهرا (س) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت ایشان در سن ۱۸ سالگی منجر شد و بنابر وصیت خویش شبانه و به صورت پنهانی دفن گردید، به طوری که محل قبر شریف ایشان تا کنون نامعلوم است. 

د) 

تاریخ شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) چه زمانی است؟
در مورد تاریخ شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا (س) به حسب روایات بیش از ده تا پانزده قول بوده، ولی آنچه شهرت دارد، سه قول اصلی است:
۱- روایت «۴۰» روز که دهه اول گرفته می‌شود، بعد از شهادت رسول الله صلی الله علیه وآله که مصادف با ۸ تا ۱۰ ربیع الثانی است.
۲- روایت «۷۵» روز که دهه دوم گرفته می‌شود، مصادف با ۱۳ تا ۱۵ جمادی الاولی است.
۳- روایت سوم «۹۵» روز که دهه سوم گرفته می‌شود، مصادف با ۱ تا ۳ جمادی الآخر است که بیشتر مورد تاکید است.

محققان تاریخ اسلام روایت سوم یعنی ۹۵ روز را بیشتر مورد توجه و دارای سندیت تاریخی می‌دانند. البته مراجع تقلید و اهل معرفت به مومنان توصیه می‌کنند که هر سه قول را به برپایی عزاداری همت گمارند.
در هر صورت روایت دوم شهادت حضرت زهرا (س) برابر ۱۳ جمادی الاول که است و روایت سوم برابر سوم جمادی الثانی خواهد بود.

         


اگر خوشت اومد لایک کن
2
آخرین اخبار