به گزارش راه شلمچه، دکتر هادی ابراهیمی کیاپی دانشیارعلوم سیاسی دانشگاه در یادداشتی نوشت: آتش بس غزه فرصتی را فراهمکرد تا جدای از تلاشهای چندجانبهای مثل ارسال کمکهای مردمی، بازگشت آوارگان از شمال به جنوب غزه و تبادل اسرا، در این خصوص تحقیق بیشتری صورت پذیرد اما سؤال بسیار مهمی که این روزها چه در جامعه حقیقی و چه در فضای مجازی و سایر فضاهای رسانهای بسیار تکرار میشود این است که پیروز واقعی جنگ غزّه کیست؟
آیا حماس با عملیات طوفان الاقصی پیروز واقعی است که بعد از ۷۰ سال توانسته یکی از غافلگیرکنندهترین عملیاتها را علیه صهیونیستها انجام دهد و علاوه بر نفوذ از طریق هوا و دریا و تونلها و تهاجم به پادگانها و شهرکها و سایر اماکن تعریف شده، صدها صهیونیست عنوان دار را گروگان بگیرد و سالم و پیروز به غزّه برگردد؟
یا اینکه رژیم صهیونیستی پیروز است که توانسته زخمهای عمیق ناشی از عملیات غافلگیرکننده طوفان الاقصی را با جنایات عظیم و نسل کشی در غزّه ترمیم کند و حماس و سایر گروههای جهادی را برای تکرار چنین عملیاتهای غرورانگیزی برای همیشه پشیمان سازد؟
با این دو سؤال میخواهم به دستاوردهای دو سوی ماجرا بپردازم تا نتیجه گیری نهایی آسانتر از نگاه اولیه شود:
الف-دستاوردهای مقاومت
۱-عملیات محیرالعقول طوفان الاقصی راه را برای عملیاتهای غافلگیر کننده باز کرده و سبک جدیدی از نفوذ و تهاجم را نشان داده و ابزارهای سنتی و پیشرفته شبیخون که در دسترس مقاومت است را معرفی کرده و به صراحت نشان داده شد که کار، نشد ندارد و اسرائیل نه در امان گنبد آهنین و دژ تسخیرناپذیر است و نه قلعه امنی است که صهیونیستها بخواهند در آن خواب راحت داشته باشند
۲-ابهت شکنی اتفاق افتاده و ترس ناشی از تبلیغات و تسلیحات و حمایتهای بی بدیل و همه جانبه نظامی و حقوقی و دیپلماسی و اقتصادی و … غرب اعم از امریکا و اروپا و سایر متحدان از اسرائیل فرو ریخت و آسیب پذیری اسرائیل متوهم بر همه مسجل شده است، همانند کاری که عملیات موشک باران پایگاه مدرن ومجهز عین الاسد امریکا در عراق توسط ایران با امریکا کرده و تمام پایگاههای نظامی و حتی سفارتخانه و کنسولگری امریکا را در تسخیر راکتهای گروههای متعدد مقاومت در آورده و شبیه به اسباب بازی کرده، اسرائیل از این مرحله به بعد، محل تمرینی و تکراری اصابت بمبها و راکتها و موشکهای نیروهای مقاومت خواهد شد و امنیت کاذب گذشته برنخواهد گشت
۳-اتحاد و انسجام نیروهای مقاومت علیه یک دشمن واحد یعنی رژیم صهیونیستی، فراتر از حد انتظار شکل گرفت و لبنان و یمن و سوریه و اردن و عراق و حتی مصر، مقدمات شکل گیری امت واحده اسلامی را فراهم کرده و این همدلی، زمینه ساز تأسیس ارتش واحد قدرتمند مقاومت اسلامی با محوریت آزادی قدس شریف شده است و پدیدهای که قبلا آرمان تلقی میشد، امروز با پیوستن عملیاتی لبنان و یمن به جنگ میدانی رژیم صهیونیستی و نیز با تهاجم مقاومت عراق به پایگاههای امریکا محقق شده است.
۴-برخلاف مواضع غلط امریکا و قدرتهای غربی، شاهد به میدان آمدن چندین باره و شورانگیز ملتهای تمامی کشورها در تمام قارهها در دفاع از مردم مظلوم غزه جهت پذیرش آتش بس توسط اسرائیل بوده و شعارهایشان هم مرگ بر امریکا و اسرائیل بود
۵-غزه مثل خرمشهر در آتش کینه دشمن سوخت و به خاک و خون کشیده شد اما در حالی دوباره آزاد شد که راست قامتتر از همیشه ایستاد و درسی شد برای سایر ملتها که برای رسیدن به ساحل پیروزی، باید مقاومت کرد و شنا در دریای خون را پذیرفت به همین دلیل میتوان اینگونه گفت که غزه، نسخه دوم مقاومت خرمشهر را به نمایش گذاشت و نه تنها زانو نزد و نشکست، بلکه با تاب آوری مثال زدنی، دشمن را به زانو در آورد و از قله های غرور به دره های پشیمانی و فروپاشی کشاند.
۶-حتی یک تونل حماس شناسایی نشد و یک مقر حماس به دست دشمن نیفتاد و یک مبارز حماس اسیر نشد و آنها حتی به یک گروگان دست نیافتند و موشکها و راکتهای حماس هم پیوسته شلیک شدند و در شکار تانکهای فوق پیشرفته مرکاوای اسرائیل، حماس عالی عمل کرد و جنگ زمینی را مقدمه شکست ننگین اسرائیلیها قرار داد و حتی در تعقیب و گریزهای خیابانی، شجاعانه با آنها جنگید و آمار تلفات ارتش صهیونیستی را حتی با اعترافات پائین آنها، غیرمنتظره کرد و در اصل میتوان گفت که کشتی توهم دشمن به گل نشست و روحیه آنها خراب شد و ادامه جنگ، بطور مشهودی علیه خودشان رقم میخورد
۷-روند عادی سازی برقراری روابط دیپلماسی با رژیم صهیونیستی با توجیه امنیت آفرینی توسط آنها و نیز مدنی شدن این رژیم پس از ۷۵ سال اعلام موجودیت، کاملا از دستور کار خارج شد و حتی تشت رسوایی دولتهای دوپهلویی مانند ترکیه و امارات و … از بام افتاد و دیگر امکان تکرار آن وجود ندارد
۸-تلاشهای گسترده و پروپاگاندای رسانهای و دیپلماسی رژیم صهیونیستی و دولتهای غربی برای جایگزین کردن ایران هراسی، شیعه هراسی و اسلام هراسی با صهیونیسم هراسی بطور کامل ناکام شد و خوی وحشیگیری اسرائیل یکبار دیگر با همان ادبیات جمهوری اسلامی منطبق شد و بعبارتی نقاب صلح خواهی از چهره دشمن برداشته و دستهای چدنی اش از دستکشهای مخملین بیرون آمد.
۹-شهرت جهانی اسرائیل در اغلب رسانهها از یک دولت عادی، به دولت غاصب تغییر یافت و علاوه بر آن اشتهارهای نفرت افکن ذیل هم اضافه شد:
-کشتار کودکان
-کشتار زنان
-کشتار سالمندان
-کشتار بیماران
-کشتار پناهندگان
-کشتار خبرنگاران
-کشتار نیروهای حافظ صلح
-کشتار دانش آموزان
-موشک باران بیمارستانها
-موشک باران مدارس
-موشک باران مناطق مسکونی
-موشک باران مساجد
-موشک باران نانواییها
-قطع آب، برق، گاز، سوخت، دارو و غذا
-استفاده از بمبهای فسفری و نیز بمبهای بتن شکن و سایر سلاحهای ممنوعه
-تهدید به استفاده از سلاح اتمی
۱۰-اقتدار جبهه مقاومت با محوریت پشتیبانی آموزشی جمهوری اسلامی ایران و ارتقاء توان عملیاتی از پرتاب سنگ انتفاضه تا موشک باران و راکت باران و شکار تانکها با سلاحهای پیشرفته و بکارگیری سلاحهای جدید و عبور از ماهوارهها و رهگیریهای مدرن
۱۱-تبلیغات مثبت گروگانهای اسرائیلی از حماس و برخوردهای انسانی آنها و دلدادگی آنها به حماس و ….
۱۲-آزادی اسرای فلسطینیها با بیش از دهسال اسارت که اسرائیلیها به هیچ وجه حاضر به مذاکره و آزادی آنها نبودند
۱۳-… و بسیاری موارد دیگر که ذکر همه آنها در این مجال ضرورتی ندارد و بقول شاعر:
در خانه اگر کس است
یک حرف بس است.
ب -دستاوردهای رژیم صهیونیستی
اما دستاوردهای رژیم صهیونیستی بجز شکست خفت بار و غیرقابل ترمیم در عملیات طوفان الاقصی و انتقام جنایت کارانه کور از مردم غزه و نیز نفرت پذیری جهانی و احتمالا از دست دادن امنیت جهانی شهروندانش برای همیشه و نهایتا پذیرش تمامی شروط حماس جهت برقراری آتش بس و تبادل اسرا بر اساس لیست حماس، هیچ دستاوردی نداشته و اختلافات درون اجتماعی، درون حاکمیتی و درون کابینهای هم از تبعات جنگی است که اسرائیلیها با مظلوم نمایی و شعار دفاع مشروع از خود به راه انداخته بودند، اما علیرغم برخورداری از حمایت بی بدیل و همه جانبه تمامی کشورهای استکباری غرب، بخصوص امریکا نتوانستند بیش از ۴۵ روز ادامه دهند
غزه حتی اگر در پایان ایام کوتاه آتش بس دوباره مورد خشم اسرائیل واقع شود و به جنگ برگردد، اما همچنان پردستاورد خواهد بود و در اصل بعنوان کاهنده تدریجی و یا سرعت بخش روند پایان پذیری عمر رژیم منحوس صهیونیستی عمل خواهد کرد.
در فراز پایانی مایلم دوباره تأکید کنم که جنگهای امروز جنگ روایتها و مانور رسانهها بوده و افکار عمومی که اهرم فشار اجتماعی هستند، توسط رسانهها شکل میگیرند و از این رو تردید نباید کرد که رسانه ملی جزء معدود رسانههایی بود که در خطوط مقدم خوش درخشیدند و خبرنگاران این رسانه مثل سربازان صف اول، کارشان را به درستی انجام دادند و جا دارد از همکارانم در بخشهای مختلف خبری و تحلیلی و برنامه سازی و مستندسازی و در رأس همه از ریاست رسانه ملی که دو بار به لبنان رفته و جهت روحیه بخشی به خبرنگاران و سایر هماهنگیهای عملیاتی و میدانی در خط مقدم حضور یافت، تشکر ویژه به عمل آورم چرا که هیچکس نمیتواند سهم رسانه ملی را بعنوان مرجع رسانههای مقاومت در شکل گیری این پیروزیها نادیده گرفته و یا از حجم این نقش آفرینیها بکاهد.
در پایان اولا دعا میکنم که مردم فلسطین در غرب آسیا دوباره قربانی جنگ نابرابر نشوند و در ثانی از همه تاریخ نویسان انتظار دارم تا با رصد میدانی فرموده آینده نگرانه چند سال پیش مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه "خرمشهرها در پیش است" موضوع غزه را دقیقتر تحلیل کنند تا بیشتر دریابند که غزه به دنبال خرمشهر و قدس شریف و فلسطین به دنبال غزه، راه آزادی را در پیش گرفته و در آینده نزدیک، مرگ رژیم صهیونیستی و پایان اشغال فلسطین رقم خواهد خورد، ان شاءالله