اقتصاد کشور، 50 روز است وزیر ندارد!

در اوج جنگ اقتصادی، تحریم‌های خارجی و مشکلات معیشتی مردم، وزارت اقتصاد با گذشت 53 روز همچنان با سرپرست اداره می‌شود.

 به گزارش راه شلمچه، 12 اسفندماه سال گذشته بود که نمایندگان مجلس به 5 ماه حاشیه‌سازی و اقدامات مخرب عبدالناصر همتی در وزارت اقتصاد پایان دادند و با استیضاح او، فرصت اصلاح رویکرد اقتصادی را به دولت تقدیم کردند. یکی از استدلال‌های مخالفان استیضاح همتی این بود که فارغ از عملکرد او، بدون وزیر شدن یک وزارتخانه اقتصادی کلیدی به صلاح نیست؛ اما حالا با وجود گذشت 53 روز از برکناری همتی، هنوز دولت گزینه‌ای برای این وزارتخانه مهم معرفی نکرده است.

این وضعیت نشان می‌دهد که یا آن اظهار نگرانی‌ها درباره بی‌وزیر شدن وزارتخانه چندان صادقانه نبوده و یا اینکه اساساً دولت متوجه اولویت‌ها نیست و معرفی یک گزینه کارآمد برای تصدی این پست مهم را به تأخیر می‌اندازد. البته کشمکش‌های موجود در ارکان دولت برای معرفی گزینه مورد نظر هم یکی از موانع است.

23 فروردین‌ماه، قائم‌پناه، معاون اجرائی رئیس‌جمهور و سرپرست نهاد ریاست‌جمهوری، از «علی طیب‌نیا» به عنوان گزینه اصلی تصدی وزارت اقتصاد در صدر یک فهرست پیشنهادی بلندبالا به رئیس‌جمهور خبر داد، اما بعداً شنیده شد که شرط و شروط‌های طیب‌نیا مورد پذیرش واقع نشده است.

 اقتصاددان یا مهندس برق؟

از آن روز تاکنون گزینه‌های مختلفی مطرح شده‌اند که طبق شنیده‌ها، معرفی سیدعلی مدنی‌زاده به عنوان وزیر پیشنهادی دولت از سوی مسعود پزشکیان قوت گرفته است. مدنی‌زاده از شخصیت محجوبی برخوردار است، اما به نظر می‌رسد بیش از آنکه او را یک اقتصاددان به حساب بیاوریم، باید او را یک مهندس برق یا حتی ریاضی‌دان بنامیم. او نیز همچون استاد خود مسعود نیلی، از برق شریف به اقتصاد راه پیدا کرده و حتی بعد از رفتن به آمریکا، همان مسیر را ادامه داد و در نهایت به اقتصاد روی آورد.

در بین اهالی اقتصاد، طیفی هستند که اقتصاد را با ریاضیات آمیخته‌اند و گاهی این آمیختگی را به افراط کشیده‌اند. به همین علت، افرادی که همچون مدنی‌زاده، پشتوانه ریاضیاتی و آماری قوی‌تری دارند، در این حوزه موفق‌ترند. این ویژگی اگرچه شاید در جایی مثل دانشکده اقتصاد شریف یک برتری مطلق تلقی شود، اما در بین عموم اقتصاددانان، یک امتیاز مهم محسوب نمی‌شود؛ زیرا اقتصاد چیزی فراتر از مدل‌سازی و آمیخته‌ای از سیاست، جامعه‌شناسی و بسیاری از حوزه‌های دیگر است.

مدنی‌زاده را به واسطه مسیر تحصیلاتی طی شده و نزدیکی به حلقه خاصی از اقتصاددانان جریان اصلی که در دهه‌های گذشته نبض سیاست‌گذاری اقتصادی کشور را در دست داشته‌اند، جزو اقتصاددانان مکتب شیکاگو می‌دانند که با ایده مرکزی شوک درمانی شناخته می‌شوند؛ اگرچه شاید او چنین موضوعی را کاملاً نپذیرد.

فارغ از رویکردهای نظری و همچنین اگر برخی سوابق مشورتی را نادیده بگیریم، مدنی‌زاده تقریباً تجربه اجرائی ندارد و این هم یکی از نقاط ضعفی است که در شرایط خاص اقتصاد ایران و تحریم‌های شدید اقتصادی نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد. به علت همین بی‌تجربگی است که برخی نگرانند مدنی‌زاده توسط افرادی که برای وزارت اقتصاد دندان تیز کرده‌اند، اداره شود.

این موارد در کنار برخی حواشی دیگر، باعث شده مدنی‌زاده مانند یک هندوانه در بسته باشد و معرفی او برای دولت بسیار پرریسک شود.

 گم شدن اولویت‌ها

اما مهم‌تر از اینکه گزینه نهائی دولت چه کسی باشد، نفس تأخیر در معرفی وزیر اقتصاد، آن هم در بحبوحه مشکلات اقتصادی کشور، یک سؤال جدی ایجاد می‌کند که دلیل این همه تعلل چیست؟

اردیبهشت‌ماه 1397، یعنی دقیقاً هفت سال قبل، رهبر انقلاب درباره‌ «اتاق جنگ آمریکا» علیه ایران صحبت کرده و فرمودند: «دشمنان ما فهمیده‌اند و دانسته‌اند که در جنگ سخت نظامی طرفی نخواهند بست... این را می‌دانند که اگر وارد درگیری و برخورد سخت و نظامی با ما بشوند، پایشان گیر می‌افتد. بله، به ما ضربه می‌زنند، اما خودشان ممکن است چند برابر ضربه بخورند؛ این را فهمیده‌اند... امروز آنچه مطرح است برای دشمنان ما، جنگ اقتصادی است. اتاق جنگ آمریکا علیه ما عبارت است از وزارت خزانه‌داری آمریکا که همان وزارت اقتصاد و دارایی‌شان است؛ آنجا اتاق جنگ با ما است.»

همان‌طور که رهبر انقلاب تصریح می‌کنند، معادل اتاق جنگ اقتصادی آمریکایی‌ها علیه کشورمان، وزارت اقتصاد است؛ اما کدام عقل سلیم می‌پذیرد که در اوج جنگ اقتصادی، اتاق جنگ بدون فرمانده باشد؟

دولت طبق قانون 3 ماه برای معرفی گزینه پیشنهادی فرصت دارد، اما این بازه زمانی، حداکثر زمان آن هم برای شرایط عادی است، نه شرایط کنونی که هر روز تعلل دولت آثار منفی بر اقتصاد کلان و معیشت عمومی خواهد داشت.


منیع؛ کیهان

اگر خوشت اومد لایک کن
1
آخرین اخبار