آیت الله ابراهیم امینی نجفآبادی نائب رئیس اسبق مجلس خبرگان رهبری، عضو برجسته جامعه مدرسین قم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، امام جمعه قم و از شاگردان برجسته آیت الله بروجردی، امام خمینی و علامه طباطبایی بوده است.
فرزند مرحوم آیت الله ابراهیم امینی گفت: پیکر مرحوم آیت الله امینی فردا شنبه در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده می شود.
زندگینامه
آیتالله ابراهیم امینی در سال 1304 در نجف آباد در خانواده مذهبی و علاقهمند به اهل بیت(ع) دیده به جهان گشود. پدرش حسین نام داشت و پیشهاش کشاورزی بود و از محصول باغ شخصی خود، زندگی خانواده را تأمین میکرد. مادرش نیز خانهدار بود. پنج ساله بود که پدرش را از دست داد و تنها راه معیشت خانوادة آنها، اجاره بهای ملکی بود که داشتند. از این رو زندگی آنها در آن روزگار به سختی میگذشت. پدر و جدّ او از افراد متدیّن و خیّر بودند و به فقیران و محرومان کمک میکردند.
دوران تحصیل
آیتالله امینی دروس کلاسیک را تا ششم ابتدایی در یکی از مدارس غیردولتی و شبانه به پایان رساند و در جلسات قرآن که در مساجد تشکیل میشد، شرکت جدی داشت. از همان سالها عاشق طلبگی و تحصیل علوم دینی شد و در فروردین 1321 پس از کسب رضایت مادر همراه دو تن از دوستان خود به حوزة علمیه قم آمد و در مدرسه حاج ملا صادق سکونت داشت. روزگار او همزمان با اشغال ایران به دست نیروهای متفقین بود و از این رو ارزاق عمومی کمیاب شده بود و مردم در معیشت دچار مشکلات فراوان شده بودند. او در این مدت در روزهای پنجشنبه و جمعه در درس اخلاق امام(ره) شرکت میکرد و شبهای جمعه نیز به درس اخلاق آقا حسین قمی میرفت. نماز مغرب و عشا را در فیضیه به امامت آیتالله سید محمد تقی خوانساری میخواند تا اینکه ایام تعطیلی حوزههای علمیه و فصل تابستان فرا رسیده و دورة سه ماهة حضور او در قم به سر آمد.
در تابستان آن سال به زادگاه خود بازگشت، امّا در سال تحصیلی بعد به دلیل کمبود و گرانی ارزاق عمومی و مشکلات معیشتی نتوانست به قم برود و به سفارش از استادان و دوستان به حوزه علمیه اصفهان رفت و در مدرسه نوریه ساکن شد. حوزه علمیه اصفهان در آن روزگار رونق فراوانی داشت و در امور معنوی نیز بسیار شگفتآور بود. آیتالله امینی در این سالها به تکمیل دروس دورة سطح مشغول شد و همواره از محضر استادان اخلاق، همچون حاج میرزا علی شیرازی بهره میبرد. مدت حضور او در اصفهان نزدیک به شش سال بود.
در سال 1326 برای ادامة تحصیل به حوزه علمیه قم رفت تا از محضر استادان آن دیار نیز کسب فیض نماید. در آنجا نیز از محضر آیات عظام و استادان بسیاری در فقه و اصول و حکمت بهره برد و در کنار آن به تهذیب نفس و بهرهمندی از دروس اخلاق اشتغال داشت. در این مدت از تدریس دروس فرا گرفته نیز غافل نماند.
استادان و دوستان
آیتالله ابراهیم امینی در طول سالهای تحصیل خود، به محضر علما و استادان بسیاری شرفیاب شد. او دروس دورة مقدمات را در محضر استادانی چون آقا شیخ رمضانعلی ملایی، آقا شیخ هاشم جنّتی، آقا سید محمد هاشمی قهدیجانی فرا گرفت و بیشتر شرح لمعه و نیز معالم الاصول را نزد حاج شیخ محمد حسن عالم آموخت. برای آموختن منطق منظومه نیز به درس حاج آقا صدر هاطلی کوهپایی رفت. او رسائل را نزد آقا سید عباس دهکردی و حیدر علی برومند و قوانین را نزد آقا سید علی اصغر محقق و مکاسب را نزد آقایان شیخ محمد حسین جرقویهای و آقا شیخ مرتضی اردکانی و حاج آقا رحیم ارباب فرا گرفت. در قم نیز ادامه رسائل و مکاسب را نزد آقای سلطانی، حاج آقا رضا بهاءالدینی و آقای مجاهدی خواند. جلد اول کفایه را نزد آیتالله مرعشی و جلد دوم را نزد آیتالله گلپایگانی و بخش حکمت منظومه را نزد آیتالله سید محمد حسین طباطبایی به اتمام رساند. در درسهای خصوصی علامه طباطبایی که در شبهای پنجشنبه و جمعه تشکیل میشد شرکت میکرد و بخشی از کتاب اسفار و کتاب تمهید القواعد و چند جلد از بحارالانوار و منطق شفا را در آنجا فرا گرفت.
وی در درسهای خارج فقه و اصول آیتالله بروجردی(ره) و در درس خارج اصول امام خمینی(ره) شرکت مینمود. بعدها که درس خارج فقه امام(ره) نیز تشکیل شد، در آن شرکت میجست.
آیتالله امینی در طی این سالها با طلاب فاضل بسیاری رابطه دوستی و رفاقت داشت و دروس آموخته را مباحثه میکرد که از جمله آنها آقایان سید کمال الدین موسوی، شیخ ابوالقاسم محمدی، شیخ عبدالله جوادی آملی و شیخ عباس ایزدی را میتوان نام برد. وی در سالهای تحصیل خود از امر تدریس نیز غافل نماند و بسیاری از کتب درسی را تدریس میکرد.
فعالیتهای علمی و فرهنگی
فعالیتهای علمی و فرهنگی آیتالله امینی فراوان است. از جمله میتوان به سفرهای تبلیغی او در مناطق مختلف کشور اشاره کرد. همچنین معظم له در بسیاری از سمینارهای علمی داخل و خارج کشور حضور داشته و به ایراد سخن پرداخته است که برخی از آنان به چاپ رسیده است.
او در سال 1344 کتاب «دادگستر جهان» را نوشت. این کتاب در زمانی به چاپ رسید که حملات دشمن به مسأله مهدویت بسیار بود و بسیاری از جوانان میخواستند با زندگی حجّت دوازدهم آشنا شوند.