به گزارش راه شلمچه، ناصر نقویان، در این مصاحبه موارد عجیبی نظیر «اگر کسی انتقاد کرد، او را به اوین نبرید»، «شورای نگهبان به عدالت رفتار نمی کند»، «در خیابان به خاطر تصمیمات نظام سرم پایین است» و «در خارج از کشور با زن نامحرم دست دادهام» را مطرح کرده است که هرکدام از این موارد می تواند توسط نهادهای مربوط پاسخ داده و یا پیگیری شود. البته این رفیق و حامی دولت ناکارآمد روحانی باید گفته خود را اصلاح کند و بگوید به خاطر حمایت از روحانی و رفاقت با آنها شرمسار و خجالت زده هستم.
نقویان همچنین در بخشی از مصاحبه سعی کرده همچون سایر رفقای اصلاح طلبش خود را نگران نظام نشان دهد و گفته که ممکن است این رودهای اعتراض به درای خروشان تبدیل شده و برای نظام خطرآفرین باشند.
به گزارش جهان نیوز، فی الواقع بانیان مشکلات طلبکار و هشدار دهنده شدهاند. باید به جناب نقویان یادآور شد که ایشان اولین و آخرین فرد منحرف شده از مسیر نخواهد بود اما چه بهتر است جایگاه خود را بیشتر از این تنزل ندهند و سرگذشت پیشینیان خود در مسیر جدیدی که انتخاب کرده را رصد کنند. انتهای این مسیر تبدیل خطیب گذشته به کارشناس و یادداشت نویس شاذگوی رسانههای زنجیره ای است.
گزیده اظهارات نقویان در گفتوگو با خبر فوری را در ادامه خواهید خواند:
*من منتقد هستم. این چهره را خودم میپذیرم. اپوزیسیون به معنای اصطلاحی آن خیر، اما به معنای سیاسی آن هستم. اپوزیسیون در خیلی از کشورها جایگاه خودش را دارد. مثلا در مجلس استرالیا یک اتاق اپوزیسیون وجود دارد. این در درون نظام تعریف میشود.
*من انتقادهایی را کرده ام که درباره بعضی از مواضع رهبری سوال میکند. خود رهبری در بسیاری از سخنرانیها در پاسخ به اینکه آیا میشود به شما انتقاد کرد فرمودند بله.
*در دین حتی از خدا و پیامبر هم میشود سوال کرد. متن قرآن سوال و حتی توهین به پیامبران را نقل میکند. من در یکی از سخنرانیهایم گفته ام حضرت ابراهیم یک جا درباره قوم لوط به خدا انتقاد میکند. سوره هود را ببینید و خدا برای اینکه فردا در خیابان کسی "مرگ بر ضدولایت الله" سر ندهد پرانتزی باز کرده که ابراهیم آدم خیلی خوبی است. چون برخی از پاپ هم کاتولیک ترند.
*ما از مسئولان انتظار داریم که اگر کسی انتقاد کرد به جای اینکه او را بایکوت، محکوم یا ممنوع کنند یا تا اوین ببرند، ببیند اگر طرف نیت خیرخواهانه دارد چتر حمایتی بر سرش پهن کرده و حرفش را بشنوند.
*یک بار با آقای قرائتی صحبت میکردم، پرسید چرا سراغ اصلاح طلبان رفتید؟ گفتم یک نمونه بیاورید که من در جلسه خصوصی اینها شرکت کرده باشم یا در حزب آنها رفته باشم. اگر من در مجلس ختم مرحوم پدرخانم آقای خاتمی شرکت کردم، چون قبلش پدر من از دنیا رفت و ایشان تسلیت نامه ای با خط زیبایشان برای من مرقوم کردند و فرستادند. انصاف و ادب اقتضا میکرد که من هم بروم. مگر آقای خاتمی از اشعث بدتر است؟ اشعث دشمن شماره یک حضرت علی بود، وقتی پسر اشعث فوت میکند، حضرت به خانه اشعث به تسلیت میرود.
*امنیت هم شاخههای متنوعی دارد، امنیت شغلی، امنیت صنفی، امنیت اقتصادی، امنیت روانی، امنیت جنسی، امنیت خبری و... داریم، صرف اینکه داعش حمله نکند که امنیت نیست. این نگاه کودکانه است، وقتی داعشهای دیگر از داخل به ما حمله میکنند.
*نظام باید به انتقادات پاسخ دهد و آنها را جبران کند. رودهای مجزای منتقد نظام روزی به دریای خروشان میپیوندد. اگر روزی همه گروهها و اقشار روی یک مسئله به اشتراک نظر برسند برای نظام خطرآفرین خواهد بود. سابقه انقلاب ما هم این را نشان میدهد. مثلا هیچوقت کمونیستها با مسلمانها آبشان در یک جوی نمیرود اما همه علیه شاه به هم پیوستند. الان هم همین است.
*من یک طلبه ام و دلم میخواهد در خیابان به خاطر تصمیمات نظام سرم بالا باشد اما الان سرم پایین است. شما کاری کردید که قابل دفاع نیستید.
*ما درباره سرکار آمدن همین دولت هم منتقدیم، چون باید ببینیم شخصیتی باتجربهتر، والاتر و پردانشتر نداشتیم؟ شما باید بروید و ناز طرف را بکشید. باید فیلترها و شاخصهایی که برای خود ساخته اید را بردارید. گزینش شما لطمه جدی به کشور زده است.
*ما با هیچکس عقد اخوت دائم نبستیم حتی با امام خمینی. به ما اینجور فرمودند که باید با حقیقت پیمان ببندیم. هر کسی که طبق شاخصها در این مسیر باشد، مخلصش هستیم اما اگر از شاخصها دور شود، علیهاش انتقاد میکنیم.
*یک سری از زیرساختهای اعوجاج و کجی و ناراستی از زمان آقای احمدی نژاد در این کشور پایه گذاری شد. نمونههای آن واضح است. البته بگویم که من در هر دو دوره به احمدینژاد رأی دادم اما در دو سال آخر دولت احمدینژاد برایم یقین شد او منحرف شده است.
*مگر نمیگویید روحانی مهره دشمن است و برایش گاندو میسازید، خب اول بروید کسانی را که او را بر ما مسلط کردید، محاکمه کنید. اگر نمیدانستید که خیلی ساده اید؛ چرا بر سر این کارید؟
*اگر برای شورای نگهبان هیچ جناحی فرق نکند، راست و چپ و منتقد و متملق فرقی نکند، مردم دستشان را میبوسند اما میبینند آنها آقای رفسنجانی رد میکنند، آقای پزشکیان را رد میکنند. یک پرونده از ایشان دارید؟ بعد فلان آقا را تایید میکنید که اصلا با هم قابل مقایسه نیستند. مردم میفهمند که شورای نگهبان بر مسیر عدالت رفتار نمیکند.
*به صرف اینکه آقای اصغر فرهادی هستی و پشت سر ما نماز نمیخوانی و ریش نداری و خارج میروی و پاپیون و کراوات میزنی و با خانم بی حجاب دست میدهی، مخالفتی نکردم. خود من هم در خارج با زن نامحرم دست داده ام و از گفتنش ابایی ندارم چون فقه من این اجازه را به من داده است.
*چرا از دو تابعیتیها استفاده نمیکنند؟ اگر آدم یک تابعیتی که بتواند کار را انجام دهید ندارید، بروید دوتابعیتی بیاورید، منتهی کاربلد و سالم باشد. به صرف دوتابعیتی بودن افراد جنایتکار یا وطنفروش نیستند.