به گزارش راه شلمچه، لوبلاگ با اشاره به شرایط منطقه خاورمیانه و خلیج فارس مینویسد: در طول چند ماه گذشته این واقعیت بر همگان آشکار شد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا یا متحدان منطقهای او در خلیج فارس تمایلی به اقدام نظامی علیه ایران ندارند. آنها به خوبی از خطرات یک جنگ تمامعیار در منطقه آگاه هستند. به همین خاطر آمریکا صرفا به تشدید تحریمهای اقتصادی و حملات سایبری علیه نیروهای مسلح ایران بسنده کرد.
این احتمال وجود دارد که دو طرف در ماههای آینده اصطلاحا به استراتژی بازدارندگی دوجانبه روی آورند. بدین ترتیب پرهیز تهران و ائتلاف ضدایرانی تحت هدایت آمریکا از درگیری نظامی میتواند تا حدودی ثبات رابه خاورمیانه بازگرداند.
نیروهای ایرانی در تاریخ 20 ژوئن یک پهپاد جاسوسی هاوک آمریکا را در نزدیکی قلمرو هوایی خود سرنگون کردند. آمریکا، عربستان و امارات واکنشی به این اقدام تحریکآمیز نشان ندادند. سپس ایران یا نیروهای نیابتیاش در تاریخ 14 سپتامبر حملهای پیچیده را علیه تاسیسات نفتی عربستان پیادهسازی کردند. این حملات نیز بدون پاسخ ماندند.
ارتش اسرائیل در اواخر ماه آگوست به دو شبهنظامی مرتبط با سازمان حزبالله در سوریه حمله کرد. اسرائیل همچنین اهداف مرتبط با حزبالله در بیروت را با پهپادهای جنگی هدف قرار داد. رهبر حزبالله بهطور عمومی هشدار داد که این اقدامات اسرائیل بی پاسخ نخواهند ماند. مقامات اسرائیلی نیز تصمیم گرفتند که نیروهای خود را از منطقه مرزی با لبنان خارج کنند. البته نیروهای حزبالله در نهایت به یکی از پایگاه های نظامی در داخل اسرائیل حمله کردند. اسرائیل و حزبالله از زمان جنگ 30 روزه در سال 2006 از استراتژی بازدارندگی دوجانبه پیروی میکنند.
اما بعد از حملات اخیر علیه تاسیسات نفتی سعودی این موضوع بر همگان آشکار شد که بازدارندگی دوجانبه تنها در مرز اسرائیل و لبنان وجود ندارد. بهطور کلی ائتلاف آمریکا- اسرائیل و حامیان اصلی حزبالله در تهران تمایلی به گسترش درگیری در منطقه نشان نمیدهند.
اوزی ایون، دانشمند هستهای اسرائیل بعد از حملات ماه گذشته علیه عربستان مصاحبهای در مورد تواناییهای نظامی ایران انجام داده بود. او در این ارتباط میگوید: ایران از فناوری پیشرفته و قابل اطمینانی برخوردار است. نیروهای مسلح ایران میتوانند در حملات خود بهطور همزمان تعداد زیادی از پهپادها و موشکهای کروز را بهکار گیرند. ظاهرا سیستم دفاعی عربستان نتوانست موشکهای ایران را شناسایی کند. این حملات موفقیتآمیز و موثر بودند. ایرانیها یا نیروهای نیابتی آنها نشان دادند که میتواند نقاط مشخص را با دقت از فاصله چند صد کیلومتری هدف قرار دهند. اسرائیل باید این واقعیت را بپذیرد که در مقابل چنین حملاتی آسیبپذیر خواهد بود. علاوه بر این، دولت اسرائیل باید فعالیتهای هستهای در راکتور دیمونا را متوقف کند. این تاسیسات نیز از حملات احتمالی ایران یا حزبالله در امان نخواهند ماند.
همانطور که بسیاری از ناظران اشاره کردهاند، حزبالله از سال 2006 تنها با کمک راکتهای معمولی توانسته بود موقعیت بازدارندگی دوجانبه با اسرائیل را حفظ کند. ایران در سالهای اخیر در حال تلاش برای ارسال سیستمهای هدایت دقیق به لبنان بوده است. حزبالله با کمک این فناوری میتواند زیرساختهای حیاتی اسرائیل را هدف قرار دهد.
نویسنده ادامه میدهد: ایران و متحدانش در لبنان، یمن و سوریه در ماههای اخیر نشان دادهاند که از قابلیت های نظامی برجستهای برخوردار هستند. توماس فریدمن در نیویورک تایمز معتقد است که این موضوع باعث خطرناکتر شدن خاورمیانه شده است. از نگاه او ما فاصله زیادی تا یک جنگ تمامعیار در سرتاسر منطقه نداریم. اما من با این نتیجهگیری مخالف هستم. در صورتی که نگاهی به جنگ سرد بین آمریکا و شوروی داشته باشیم، پی میبریم که استراتژی بازدارندگی دوجانبه مانع بروز یک جنگ هستهای فاجعهآمیز در دنیا شد. در شرایط کنونی خاورمیانه نیز در موقعیت مشابهی به سر میبرد. چرا ما باید تصور کنیم منطقه در مقایسه با دوران جنگ سرد در وضعیت خطرناکتری قرار دارد؟