راه شلمچه- امیرابراهیم رسولی؛ مدیریت کشور در ۸ سال پایانی قرن چهاردهم در اختیار دولتی قرار داشت که بی نیاز کردن مردم از یارانه ۴۵ هزار تومانی یکی از وعدههای اصلیاش بود. جناب اقای روحانی در گرماگرم تبلیغات انتخاباتی سال ۹۲ اعلام کرد آنچنان رونقی ایجاد خواهم کرد که مردم به یارانه ۴۵ هزار تومانی اصلاً نیازی نداشته باشند.
در ادامه مسیر هم مجلسی بر سر کار آمد که اکثریت مطلقش با دولت همراه و هم نظر بودند. اکنون قرار است مجلس فعلی در اخرین گام فعالیتش آخرین بودجه قرن چهاردهم کشور را تصویب کند. بودجهایی که حاوی انتقادات فراوانی است و اثری از تحقق وعدههای رنگارنگ دولت و شخص رئیسجمهور در آن دیده نمیشود.
بلکه بر عکس حتی تحقق درآمدهایش با اما و اگر فراوان روبهروست. بودجهایی که منابع درآمدیاش ناشی از تخیل دولتمردان است. در حالیکه به اذعان رئیس دولت، ۶۰ میلیون ایرانی نیازمند کمک دولتی برای گذران معیشت هستند.
کجا و چه اشتباهی مرتکب شدهایم، که اکنون ایرانیها با سرزمینی پر از منابع خدادای و نیروی انسانی جوان و مستعد، به این نقطه رسیده است؟ فارغ از شعارهای قشنگی که طی این چند ساله شنیدهایم، اما لاجرم عملکردمان خلاف وعده های شیرین بوده که به جایگاه فعلی رسیدهاییم.
کشوری که طبق سند چشم انداز ۲۰ ساله، میتوانست و میبایستی وابستگی بودجهاش به نفت را به صفر برساند، اما در عمل این اتفاق نیفتاده است و برای پر کردن جای خالی درآمدهای نفتی به عدد سازی در لایحه بودجه رو آوردهایم و اسم ان را هم بودجه استقامتی گذاشتهایم.
بودجهای که کارنامه خالی دولت حسن روحانی و مجلس دهم را نشان میدهد. شایسته ملت ایران این نبود که قرن چهاردهم را در شرایطی به پایان ببرد که در چشم انداز آخرین سالش حتی تحقق درآمد برای گذران حداقلی معیشت مردم در ابهام باشد.
دولت با لایحه بودجه سال آینده یا بهعبارتی آخرین بودجه قرن چهاردهم مهر ابطال بر عملکرد خود زده است. در این میان اکثریت مجلس هم شریک دولت در این کارنامه هستند. میشود و میتوان این ریل را تغییر داد. کافی است مجلس و دولتی با نگاهی نو و متکی به توان داخل و معتقد به تعامل عادلانه با تمام دنیا–منظور از دنیا فقط غرب و آمریکا نیست-بر سر کار بیایید. از این لحاظ آخرین سال قرن چهاردهم میتواند فرصتی برای بازیابی توان کشور باشد.