بیانیه مشترک گروه جهادی امر به معروف و نهی از منکر دیدبان انقلاب و بسیج ورزشکاران مازندران در واکنش به سخنان امیر قلعه نویی

لازم است در خصوص التزام و تقید اخلاقی مربیان ورزشی ، هنجاریابی در شش مقیاس کلی برای هر مربی به شکل فردی در نظر گرفته می شود که عبارتند از عامل فلسفی مربیگری از منظر مربی، عامل انگیزه های علاقمندی به کار در ذهن و عملکرد مربی، میزان پای بندی او به خرد جمعی، قانون مداری، احترام به ارزشها و هنجارهای اجتماعی از سوی مربی، روابط انسانی و اعتقاد عملی به اخلاق اسلامی قابل ارزیابی و بررسی می باشد.

به گزارش راه شلمچه، مصاحبه جنجالی امیر قلعه نویی ، چهره ورزشی فوتبال کشور و مربی وقت گل گهر سیرجان در عرصه رسانه که عدم دستیابی به پیروزی در یک بازی و یا عدم توفیق خود در رسیدن به برخی اهداف در زندگی حرفه ای را به بی عدالتی های حاکم و منتج از انقلاب و نسبت دادن آن به 40 سال عمر با برکت جمهوریت در نظام اسلامی ایران عنوان کرده است ، مرکز رسانه ای دیدبان انقلاب با هماهنگی و مشارکت با سازمان بسیج ورزشکاران سپاه کربلا مازندران بر خود لازم دانستند تا با واکاوی و ارزیابی آنچه در آن بسر می بریم ، شفاف سازی و نقادی منصفانه را یادآوری نماییم.


در این بیانیه ابتدا؛ تحلیلی بر نظام اخلاق مداری در ورزش کشور، مقایسه آزادی های بعد از پیروزی انقلاب در مقایسه با قبل از انقلاب و رویکرد عدالت محور نظام در عرصه های فرهنگی ورزشی، منشور ورزش کشور ، تبیین شده از سوی مقام معظم رهبری/ سخن پایانی اشاره خواهیم نمود.



1_  ارتباط ورزش با بسط اخلاق در جامعه

 

قبل از هر چیز از لحاظ جنبه قانونی ورزش لازم است بدانیم از آنجاکه فرهنگ ورزش بستری برای تقویت سلامت و نشاط و همچنین تعالی روحی و روانی و موجبات بالندگی حیات اجتماعی است، گسترش و تقویت تربیت بدنی در سطح همگانی، قهرمانی و پهلوانی در اولویت ساختار فرهنگی اجتماعی و ورزشی کشور قرار دارد و از ابتدای قانونگذاری در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و در تدوین  برنامه های ادواری قوانین طرح های توسعه ای کشور، در رأس اولویت ها و بودجه ریزی ها بوده و هست که البته ممکن است در ادوار گوناگون ، سیاست گذاری دولت ها در اجرای قوانین طرح توسعه ورزش گاهی به ورزش آموزشی و قهرمانی بیشتر از ورزش حرفه ای و همگانی یا پهلوانی توجه شده باشد که در مجموع فاصله معنی داری ندارند.

 

و اما در بحث معیارهای اخلاق حرفه ای ؛ اخلاق در ورزش، آنجا بیش از همه جلوه گری می کند که نمایندگان واقعی ورزشی در میدان های بین المللی حافظان ارزش‎های انقلاب هستند که بهترین این ورزشکاران، تربیت شده ی مربیان زحمتکشی هستند که الگوی مناسبی از اخلاق را در کنار تکنیک و تاکتیک، سرعت و قدرت به جامعه هدف خود انتقال داده باشند. همینطور همه مردم از ورزشکاران انتظار دارند تا تلاش کنند الگو های مناسبی برای دیگر اقشار جامعه باشند و این در حالی است که خود این ورزشکاران از مربیان تأثیر می پذیرند. لذا لازم است در خصوص التزام و تقید اخلاقی مربیان ورزشی ، هنجاریابی در شش مقیاس کلی برای هر مربی به شکل فردی در نظر گرفته می شود که عبارتند از عامل فلسفی مربیگری از منظر مربی، عامل انگیزه های علاقمندی به کار در ذهن و عملکرد مربی، میزان پای بندی او به خرد جمعی، قانون مداری، احترام به ارزشها و هنجارهای اجتماعی از سوی مربی، روابط انسانی و اعتقاد عملی به اخلاق اسلامی قابل ارزیابی و بررسی می باشد.

 

همچنین از آنجاکه هر مربی ، در سطح یک الگوی عملی رفتاری ، تأثیرگذاری قابل توجهی بر تربیت بخشی از جامعه را برعهده دارد ، لذا توجه به اخلاق مداری از مهم ترین مؤلفه هایی است که لازم است در کنار توانایی های تخصصی مورد توجه قرار گیرد.


بر همین اساس مربیان باید در راستای الگو سازی برای قشر جوان و نوجوان ، خود را مسئول دانسته و قبل از قبول هر مسئولیتی در راستای تقویت خصوصیات اخلاقی خویش تلاش کنند.


چنانچه در فضای ورزشی کشور اخلاق حاکم نباشد نتیجه ای جز بی بند و باری و نا هنجاری و دور شدن ز ارزش ها در پیش نخواهیم داشت و این در حالیست که در هیات های ورزشی اغلب مساله اخلاق حاکم است.


یک مربی ورزشی باید از سلامت کامل اندیشه و بینش ، اخلاق و روان برخوردار باشد و به گونه ای در روحیه افراد جامعه اثر گذارد ، که هدایت و تربیت او منجر به خیر و صلاح  فرد و جامعه شده ، امید و نشاط را تقویت و جامعه را به انجام کارهای مطلوب رهنمون سازد.


توجه به گفتمان اخلاقی بالاخص در رسانه ‌‌های ورزشی، با رویکرد زنده نگه داشتن شعائر و ارزش های اجتماعی و با اولویت تبلیغ جهانی ارزش‌های نظام ، انتظاری است که هم از چهره های ورزشی و هم از رسانه ای ورزشی می رود.



در امر ترویج فرهنگ ورزش در کنار اخلاق اسلامی بیش از 40 سال حرکت رو به جلو داشتیم اما بی شک به قله نرسیدیم. ما تا قله فاصله داریم؛ همانطور که مقام معظم رهبری مد ظله العالی در بیانیه گام دوم فرمودند: «فاصله میان بایدها و نبایدها، وجدان‌های آرمان‌خواه را عذاب داده و می‌دهد اما این فاصله طی شدنی است» یعنی ما به قله نرسیدیم اما رشد بالایی داشته ایم و صعود قابل توجهی کرده ایم.


حال با وجود تمام راهبرد های عدالت محور و جامعه سازی که (در طول بیش از 40 سال از پیروزی انقلاب) در دستور کار نظام قرار دارد، با کمال تأسف، این روزها شاهد برخی بد اخلاقی ها از سوی چهره های ورزشی هستیم که هر یک به نحوی با ابزارهای تبلیغی در تلاش اند برای جلب نظر مردم به سوی خود ، خواسته و یا ناخواسته وارد میدان بازی دشمن شده و با اظهار نظرهای خلاف واقع و نسنجیده و گاه معاندانه ، برای پوشش کاستی های خود از نظام مایه بگذارند و تخریب نظام را رویه خویش قرار داده و به تعبیری مهمات اسلحه دشمنان برای تضعیف نظام و انقلابی که ریشه در خون شهدا دارد را تأمین می کنند تا با این دست خوراک ها و پاسکاری ها، دشمنان قسم خورده ملت ایران اسلامی، بیشتر بتوانند به سوی انقلاب، نظام و ملت انقلابی ایران شلیک کنند!.

اینان که در کمال تأسف برخی از آن ها سال ها در مسئولیت های رده اول ورزشی کشور قرار داشته و دارند. مربیان بی بصیرتی که چشم را بر واقعیت ها می بندند و هرچه خواستند علیه کارنامه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران می گویند و در کمال تعجب با عصبانیت توأم با پرده دری بی محابا، عملکرد خود را به حق دانسته و همچنان در رسانه ها به انحاء خود را توجیح می کنند!


یک مربی باید بداند که تعمیق فرهنگ و اخلاق اسلامی در ورزش کشور موجب رشد جامعه و عکس آن منجر به بی اعتمادی و جامعه ستیزی می گردد، لذا اگر ورزش و ورزشکار از اخلاق فاصله بگیرند، و سخنان بی اعتبار و نسنجیده را برای اهدافشان استفاده کنند، ورزش را بی ارزش و فاقد اعتبار می نمایند.



از آنجاکه مربیان ورزشی یکی از عوامل مهم مقابله با تهاجم فرهنگی در عرصه های فرهنگی اجتماعی هستند، و چنانچه نقش فرهنگی، اعتقادی یا اخلاق یک مربی کم ‌رنگ شود، دیگر نمی توان انتظار داشت که او نقش سازنده ای چه در مبارزه با تهاجم فرهنگی و چه در تقویت فرهنگ ورزش ایفا نماید.

 
در این میان، باشگاه ها به عنوان نهادهای ورزشی می توانند به سمت نهادینه کردن اخلاق در ورزشکاران گام بزرگی بردارند لذا برای جلوگیری از نقض اخلاق در ورزش، سزاوار است مسئولان ورزشی برای ارتقای سطح فرهنگ باشگاه ‌ها، مربیان و بازیکنان، تمهیدات و برنامه‌ های‌ مناسبی بکار گیرند تا موارد نقض اخلاق در ساحت ورزش را کنترل کرده و با آن برخورد مناسب داشته باشند، و عرصه ورزش را از لوث وجود برخی بی اخلاقی‌ها و و رفتارهای نا زیبا و گفته های کذب که بر پیکره جامعه زخم وارد می نماید، پاک کنند.


در این میان مبحث آسیب‌شناسی ورزشی از سوی نظریه پردازان، اصولاً به قلمرو مطالعات فرهنگی جامعه‌شناسی اقتصادی و سیاسی مربوط است و زمینة ترمیم تحولات کنونی و پیامدهای آینده به نظریه پردازی صحیح از اثرات سیاسی اقتصادی و فرهنگی رسانه ای بر جامعه ورزشی کشور وابسته است تا با وجود تأثیرات بسیاری که نظام اسلامی ایران در ساختارهای داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی، از بحران‌های گوناگون خاصه در عرصه ورزش می پذیرد، در قالب بررسی نارسایی‌ها و بسترهای آسیب‌شناسی دقیق، زمینه‌ای برای بهینه سازی ساختار فرهنگی تربیتی ورزش کشور فراهم آورد.


2_ عدالت و انصاف ، آزادی های اجتماعی ، انتقاد و نقد پذیری در کشور بعد از انقلاب اسلامی از منظر مقام معظم رهبری


مقام معظم رهبری در سال های متمادی در مبحث انتقاد و نقد پذیری فرمودند:  اما انتقاد معنایش چیست؟ انتقاد اگر معنایش عیبجویی است، این نه چیز خوبی است، نه خیلی هنر زیادی میخواهد، نه خیلی اطّلاعات میخواهد؛ بلکه انسان با بی‌اطّلاعی، بهتر هم میتواند انتقاد کند... انتقاد به معنای عیبجویی، اصلاً هیچ لطفی ندارد. شما بنشین از بنده عیبجویی کن، من هم از شما عیبجویی کنم؛ چه فایده ‌ای دارد؟ نقد، یعنی عیارسنجی؛ یعنی یک چیز خوب را آدم ببیند که خوب است، یک چیز بد را ببیند که بد است. اگر این شد، آن وقت نقاط خوب را که دید، با نقاط بد جمع‌بندی میکند، آن‌گاه از جمع‌بندی باید دید چه حاصل میشود. 04/۱۲/1377  _  من نگرانی‌ام از این نیست که حرفی زده شود، از کسی انتقاد شود؛ نه. یک نفر انتقاد میکند، یک نفر هم جواب میدهد. نگرانی من از رائج شدنِ اخلاق بی‌انصافی در جامعه است. خدمات فراوانی انجام میگیرد، انسان همه را کنار بگذارد، به نقطه‌ای بچسبد، این درست نیست. البته این خطاب به همه است. این را ما به شخص خاصی، به گروه خاصی، به جناح خاصی عرض نمیکنیم، این را به همه عرض میکنیم. همه مراقب باشند یکدیگر را تخریب نکنند. فضای تخریب، فضای خوبی نیست. مردم هم خوششان نمی‌آید. 29/۰۶/1387  _   نقد و نقدپذیری واجب است، تهمت و لجن‌پراکنی حرام است؛ نقد با تهمت‌زنی فرق میکند، با لجن‌پراکنی فرق میکند، با تکرار حرف دشمن فرق میکند؛ نقد باید منصفانه باشد، باید عاقلانه باشد، باید مسئولانه باشد. 06/۱۰/1396 _  بیان انتقادی با تخریب فرق میکند؛ بیان انتقادی با کامل کردن پازل دشمن فرق میکند؛ با بدبین کردن مردم یا گستردن بدبینی در فضای عمومی کشور فرق میکند؛ باید واقعاً دلسوزانه باشد. 02/۰۶/1390 _  سیاه ‌نمایی هنر نیست؛ اینکه برداریم همین‌طوری بی‌هوا، بدون هیچ تمییزی محکوم کنیم؛ خب هر کسی، هر بچّه‌ای هم میتواند سنگ دستش بگیرد شیشه‌ها را بشکند، اینکه هنر نیست. هنر این است که انسان، منطقی حرف بزند، منصفانه حرف بزند، برای خاطر هوای نفْس حرف نزند، برای خاطر جهات شخصی حرف نزند، برای خاطر قدرت‌یابی حرف نزند، خدا را در نظر داشته باشد. 06/۱۰/1396 _ بنده با انتقاد مخالف نیستم، عیبی ندارد، انتقاد لازم است و کمک‌کننده است، منتها این را همه توجّه داشته باشند که انتقادکردن آسان‌تر از عمل‌کردن است. عیبهای طرف مقابل را در آن عرصه‌ای که قرار دارد، ما راحت می‌بینیم، درحالی‌که خطرات او، دشواری‌های او، نگرانی‌های او، مشکلات او را انسان نمی‌بیند. مثل این است که شما کنار یک استخری ایستاده‌اید، دارید تماشا میکنید؛ یک‌نفر هم رفته است روی ارتفاع، از ده‌متری میخواهد شیرجه بزند. خب، شیرجه میزند، شما که اینجا کنار استخر ایستاده‌اید، میگویید هان! این پایش خم شد، زانویش خم شد؛ این یک اشکال. بله، این اشکال است امّا شما زحمت بکشید از این دایو بروید بالا، سرِ آن ده‌متری به آب یک نگاهی بکنید، آن‌وقت قضاوت بکنید! انتقادکردن آسان است. [البتّه‌] این حرف من مانع از انتقاد نشود. 02/۰۴/1394  _  کسی را نباید به خاطر یک امر، از همه‌ی آن چیزهائی که صلاحیت محسوب میشود، انسان او را نفی بکند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل کرد؛ با انصاف باید حرف زد. خدای متعال در مورد دشمنان میگوید: «و لا یجرمنّکم شنآن قوم علی الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی»؛ اگر با کسی دشمنید، این دشمنی موجب نشود که نسبت به او بی‌انصافی کنید، بی‌عدالتی کنید؛ حتّی نسبت به دشمن؛ حالا آن که دشمن هم نیست. بی‌عدالتیها را همه کنار بگذارند؛ بی‌انصافیها را همه کنار بگذارند. 03/۰۵/1388  _  مسئولان در هر رتبه‌ای از علم و معرفت و تجربه باشند، یقیناً بی‌نیاز نیستند از این که نظرات صاحب‌نظران و نخبگان را بشنوند و از آنها بهره ببرند و استفاده کنند. انسان واقعاً از این نظرات استفاده میکند. مسئولان از این کار ابا نداشته باشند؛ انتقاد عالمانه را، انتقاد سازنده را بپذیرند. هر کسی یک حرف انتقادی زد، فوراً نگوئیم او با نظام مخالف است، او چنین است؛ نه، خیلی از نظرات انتقادىِ گزنده از روی دلسوزی است. انسان باید ببوسد آن دهنی را که از روی دلسوزی انتقاد میکند. این از ناحیه‌ی مسئولان، که مسئولان این وظیفه را دارند. 02/۰۶/1390  معنای اینکه من میگویم توقّف نکنید، بروید، حرکت کنید، اقدام کنید، این نیست که اگر نقد عالمانه‌ای به شما شد، گوش نکنید؛ نخیر؛ یکی از حرکتهای انقلابی هم همین است؛ نقد عالمانه را به گوش بگیرید، قدر بدانید، از ناقد و نقّاد استقبال کنید. 11/۰۲/1398  _  مقام معظم رهبری در تاریخ 15/۱۱/1389 در مقایسه ای فرمودند: میان قبل از انقلاب که حکومت، دیکتاتورىِ امنیتی بود؛ دیکتاتورىِ سخت و سیاه... اصلاً به ذهن هیچکس خطور نمیکرد که کسی علیه رژیم طاغوت یک حرفی بزند و یا اعلامیه با مقداری انتقاد از دستگاه حاکم در جیبش داشته باشد و بتواند نقد کند و آزادانه توی کوچه راه برود. این وضع دیکتاتوری امنیتىِ آن روز بود اما انقلاب آمد و فضای آزاد را، فضای نقد را، فضای اصلاح را، فضای تذکر را، حتّی فضای مخالفت و اعتراض را برای مردم باز کرد.


 3_ منشور عالی ورزش کشور تبیین شده از منظر مقام معظم رهبری


مقام معظم رهبری از سالیان پیش منشور عالی ورزش و ارکان تأثیرگذار در تعالی ورزش کشور را در 14 بخش تبیین فرمودند که بازخوانی آن نشان می دهد ، اخلاق پیوندی ناگسستنی با ورزش دارد.


بر این اساس رهبر معظم انقلاب اسلامی در منشور اول قهرمانان و پهلوانان ورزشی کشور را سفیران هویت، تشخص، عزم راسخ، هوش بالا، ایمان و پایبندی به شریعت ملت ایران دانستند.

در منشور دوم آمده است که ورزشکاران قهرمان همچون قله هایی هستند که زمینه ساز حرکت آحاد مردم به ویژه استعدادهای جوان به سمت قله های بالاتر می باشند.

منشور سوم حاوی این مضمون است که ، همت و ارده محکم و هوش بالا ، راه دستیابی به سکوهای قهرمانی ورزشی است و این امر اعتماد به نفس و اعتماد ملی مردم را افزایش می دهد.

و در منشور چهارم اشاره دارد به حضور ورزشکاران در میادین بین المللی که فرصتی است برای تبلیغ جهانی ارزش ها و صفات برجسته ملت ایران و با حفظ اخلاق و روحیه جوانمردی و رعایت جوانب شرعی پدید می آید.

منشور پنجم در خصوص اهمیت حضور بانوان در میدان‌های بین المللی است که این امر را بسیار مهم و با ارزش دانسته چراکه حضور یک زن مسلمان ایرانی و دارای حجاب در میدان های ورزشی بین المللی و ایستادن بر سکوی قهرمانی در شرایطی که قتل، توهین و تهدید رسمی زنان مسلمان محجبه در اروپا صورت می گیرد، همگان را به جهت این حضور به تکریم وا می دارد و کار با عظمتی را به نمایش می گذارد و مصداق بارز حمایت از حقوق بشر اسلامی است و همچنین تاکید بر قدردانی از زنان ورزشکار که با حجاب و متانت و وقار در میدان های بین المللی ورزشی حاضر می شوند مطالبه جدی معظم له از همه مسئولان و آحاد جامعه در منشور پنجم تعالی فرهنگ ورزشی کشور بوده است.

در منشور ششم بر حضور جانبازان و معلولان در عرصه ورزش تأکید شده و موفقیت های ایشان را بستری برای پیام رسانی ورزشکاران می دانند. معظم له ایستادن یک ورزشکار جانباز یا معلول بر سکوی قهرمانی دنیا با همه سختی ها و آسیب های جسمی را نشان از عزم و اراده قوی آن ورزشکار و همچنین همت بالا و تشخص یک ملت می دانند.

مقام معظم رهبری در منشور هفتم تاکید بر زنده نگه داشتن شعائر دینی و معنوی در میدان های بین المللی توسط ورزشکاران قهرمان، بر زبان آوردن نام ائمه علیهم السلام و یا سجده و دست به دعا برداشتن آنان در حین مبارزات و موفقیت ها و سر دادن اذان پس از فتح قله ها و رعایت عفاف دینی توسط زنان ورزشکار را مصادیق این امر برشمردند. ایشان انجام مصادیق فوق الذکر را موجب برجسته شدن معنویات در دنیایی که جوانان به سمت بی ایمانی و لاابالی گری سوق داده می شوند دانسته و بر حفظ و تقویت صفات پهلوانی و جوانمردی و روحیه معنوی توصیه نمودند.

منشور هشتم به اقدام بسیار با ارزش و تلاش بسیار مهم و حساس در مقابله با رژیم غاصب صهیونیستی پرداخته شده و انصراف ورزشکاران ایرانی از مسابقه با ورزشکاران این رژیم منحوس که در راستای دفاع از ارزش های ناب حقوق بشری است مورد تاکید قرار گرفته است.

منشور نهم به ایجاد زمینه بروز استعدادهای جوانان ایرانی در عرصه های مختلف که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی محقق شد و پیشرفت ها و موفقیت های جوانان ایران در رشته های ورزشی اشاره شده که آنرا نشانگر ظرفیت و استعداد بالای جوانان در رشته های گوناگون دانسته است. معظم له بر سرمایه گذاری برای تربیت این استعدادها و پرورش آنها به سمت قهرمانی تاکید فرمودند، توانایی ها و استعداد های بالای جوانان ایرانی در زمینه های مختلف علمی، فناوری و تحقیقاتی را یک حقیقت انکار ناپذیر خواندند و تاریخ ایران اسلامی را گواه این امر دانسته و ظهور چهره ها و شخصیت های برجسته همچون ابن سینا، زکریای رازی، فارابی، سعدی و حافظ را نشان دهنده وجود استعداد های متراکم در این منطقه از دنیا بر شمردند.

در منشور دهم به لزوم توجه همه جانبه به ورزش همگانی و منوط دانستن پیشرفت یک کشور به نیروی انسانی سالم، عالم، با همت و دین‌دار و همچنین حل بسیاری از مشکلات اخلاقی جامعه همچون اعتیاد را نتیجه فراگیر شدن ورزش همگانی در میان مردم دانستند.


در خصوص ویژگی‌های اخلاقی لازم برای ورزشکاران به منشور یازدهم می رسیم که معظم له ضمن اظهار خوشوقتی از سلامت جامعه یادآور شدند که قرار گرفتن یک جوان ورزشکار بر روی امواج تبلیغ و توجهات در سطوح ملی و جهانی او را در معرض خطر اخلاقی قرار می دهد و باید از خود مراقبت کند. مغرور نشدن، مردمی و جوانمرد ماندن، با مردم بودن و برای مردم دل سوزاندن از جمله ویژگی های اخلاقی لازم برای یک ورزشکار است که به ورزشکاران برای حفظ و تقویت این روحیات سفارش فرمودند. همچنین در بعد فردی و به دلیل اعتماد به نفس بالا که در یک قهرمان ورزشی بروز و ظهور پیدا می کند، ضرورت دوری از صفات ناپسندی همچون چاپلوسی و تملق، خودخواهی، دروغگویی و دو رویی را یاد آور شدند.

منشور دوازدهم به موضوع اخلاق در رسانه‌های ورزشی و بروز رفتارهای گاهاً نسنجیده و فرافکنی های گوناگون و از دیگران مایه گذاشتن هایی که از برخی ورزشکاران برای فرار رو به جلو در رسانه‌ها سر می زند پرداخته و اشاره فرموده اند، تلاش برخی برای تخریب فضای فرهنگی ورزشی کشور از طریق ترویج تهمت، دروغ، نزاع و جنجال آفرینی های گوناگون موجب که موجب گلایه مردم را فراهم آورد و ایشان یادآور شدند که متأسفانه سهم رسانه های ورزشی در این کار خلاف کم نیست و من در این خصوص هشدار می‌دهم. بزرگ‌نمایی موضوعات کوچک و ایجاد فضای دعوا، تلاش برای سوق دادن افراد مصاحبه کننده به سمت حرف‌های تند و ناسزا گویی از جمله کارهای نادرستی است که بر تقویت نقطه مقابل آن در رسانه ها و در مواجهه ورزشکاران در مصاحبه هایشان بر آن تاکید گردیده است.

منشور سیزدهم در مورد اولویت بندی رشته‌های ورزشی است که مطالبه مقام معظم رهبری از مسئولان ورزشی کشور اولویت بندی رشته های ورزشی بود و بر سرمایه گذاری و اهتمام بیشتر نسبت به برخی رشته‌هایی که در داخل دارای ریشه تاریخی و تجربه کافی است، تاکید شد.

در منشور چهاردهم نیز توجه ویژه بر روی قواعد علمی رشته های ورزشی و تقویت سرمایه نیروی قشر جوان متخصص جهت دستیابی به موفقیت در حوزه های پیچیده علمی ورزش کشور را از اولویت های جدی مطالباب معظم له بود.


 4_ سخن پایانی


در پایان، با توجه به جریان سازی رسانه ای پیش آمده بعد از اظهارات امیر قلعه نویی در کسوت مربی تیم فوتبال گل گهر سیرجان که پس از شکست در مقابل تیم استقلال تهران در مصاحبه تلویزیونی عنوان کرد: ما که ادعای مسائل اعتقادی داریم ، در این ۴۰ سال تنها چیزی که ندیدیم عدالت است ، فقط ظلم بوده و ظلم بوده و ظلم ، نمونه ‌اش هم در فوتبال می‌بینیم ...


لذا در پاسخ به سخنان امیر قلعه نویی ، گروه جهادی امر به معروف و نهی از منکر دیدبان انقلاب همنوا با سازمان بسیج ورزشکاران استان مازندران وی را مخاطب قرار می دهد که: امروز که دشمنان انقلاب و آنهایی که سالهاست دستشان به خون جوانان این مرز و بوم آغشته است، از هر سو و از هر طیف و با هر ابزاری که بتوانند تلاش می کنند با تحریم و عملیات روانی به ملت ایران فشار بی آورند و نظام مردمی را در دستیابی به اهداف عالیه و آرمانی انسانی اسلامی مستهلک نمایند و ناکارآمدی های نظامات دیکتاتوری دست نشانده خود را در منطقه بر گردن انقلاب و نظام بی افکنند از مربیان دست اندرکار فرهنگ ورزش کشور انتظار می رود، آزادی و استقلال و شرافت ناموس ایران اسلامی را که با ایثار و جانفشانی های بسیار به دست آورده اند با بی بصیرتی و خامی ، به ناچیزی معامله نکنند و نه تنها مراقبت نمایند تا در زمین دشمن بازی نکنند، بلکه انتظار می رود تا هوشمندانه خود موجب آگاهی و تربیت و تعالی جامعه هدف در اختیارشان باشند و خود عامل خنثی سازی فتنه ها و اقتدار آفرین برای ملت و تاریخ ایران اسلامی شوند.

ما دست اندرکاران عرصه ورزشی و جهادگران فرهنگی رسانه ای استان مازندران، با توجه به وضعیت پیش آمده، هم قسم ‌برای ادامه‌ دادن راه شهیدان و برای تکرار نشدن سالهای تباهی و دروغ ‌و طاغوت ، به سربازی ملت و وطن و رهبر عزیزمان پایبندیم و با وجودیکه تبعات منجر به محکومیت باشگاه گل گهر سیرجان و... را مصداق نوشداروی پس از مرگ سهراب می دانیم ، امیدواریم این سر مربی باسابقه در اصلاح سخنان خود به گونه ای عمل نماید که ارزش های این سرزمین کهن از جمله مکتب مترقی سلیمانی ها در آن جلوه گر گردد تا موجب رضایت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و در جهت ادای تکلیف هم راستای با وصیتنامه های شهدا و شادی دل خانواده معظم شهدا و برقراری آرامش و با تأکید بر خدشه ناپذیری عدالت محوری اصل نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باشد.
سخن آخر اینکه از خدای متعال تقویت روز افزون وحدت و همدلی ملت غیور در این مرز پرگهر را طلب داریم.


والسلام علیکم


 سازمان بسیج ورزشکاران سپاه کربلا مازندران


گروه جهادی امر به معروف و نهی از منکر مردّا

مرکز رسانه ای دیدبان انقلاب

اگر خوشت اومد لایک کن
1
آخرین اخبار