راه شلمچه- اکبر نصراللهی؛ خبرگزاری رویترز، یکشنبه دوم دی، گزارشی اختصاصی به نقل از سه نفر از ویراستاران خود به نامهای مایکل جورجی، کاسل برایانلاو و جیسون سازپ نوشته است: «در حدود کمتر از دو هفته ناآرامیها که از 15 نوامبر آغاز شد، حدود 1500 نفر کشته شدند که شامل حداقل 17 نوجوان و حدود 400 زن و همچنین برخی از اعضای نیروهای امنیتی است "
رویترز ادعا ادعا کرده است: چند تن از مقامات ایرانی که این آمار را به این خبرگزاری ارائه کردهاند آن را براساس اطلاعات جمعآوری شده از بیمارستانها و پزشکی قانونی محاسبه کردهاند.
رویترز همچنین منابع ادعایی خود را "نزدیک به رهبری و وزارت کشور" اعلام کرده است.
ادعای رویترز را از ابعاد مختلف میتوان بررسی و راستی آزمایی کرد اما از منظر ارتباطی و خبری و سواد رسانهای چند نکته قابل تامل است:
خبرهای غیرواقعی و نادرست معمولاً از منابع نامشخص، با ذکر جزئیات و در مواقعی که منابع رسمی در انتشار اطلاعات واقعی تعلل یا تاخیر داشته باشند، منتشر و مورد توجه قرار میگیرند.
در گزارش رویترز دقیقاً مثل تاکتیکآمدنیوز در خبرسازیهای در موضوعات متخلف گذشته، موضوع با جزییات زیاد ذکر میشود اما هیچ سند و مدرکی از ناقلان آن و هویت آنها مشخص نیست .....
اشکال اساسی را نه در رسانهها و خبرگزاریهایی مثل رویترز و ویراستاران آن بلکه در سواد رسانهای مسئولان میدانم؛ مجدداً تاکید میکنم مسئولان بیش از مردم باید سواد رسانهای داشته باشند تا بتوانند به موقع و صحیح از ظرفیتهای رسانهای برای تامین نیازهای افکار عمومی استفاده کنند. اگر چه پیرو دستور مقام معظم رهبری، رسیدگی از خانوادههای جان باختگان اخیر در سه گروه ادامه دارد و قرار است به گفته مسئولان پس از جمعبندی کامل اطلاعرسانی شود اما نه رسانههای رقیب و دشمن منتظر اعلام آمار مسئولان در زمان مورد نظرشان میمانند و نه افکار عمومی در عصر تعدد و کثرت رسانهها ، نیازهای خود را از منبع خاصی میگیرند.
حدود 40 روز از اعتراضات و اغتشاشات بنزینی و جان باختن افراد مختلف از جمله افراد بیگناه و شهادت حافظان امنیت و کشته شدن جمعی از اغتشاشگران می گذرد؛ چرا تاکنون اطلاعرسانیهای لازم صورت نگرفته و چرا چنین میدان حساس به رسانههای دشمن داده شده است؟
براساس تاکتیک «شروع قبل از دیگران» مسئولان باید با پیشبینی موضوعهای مهم و مورد توجه مخاطبان، زودتر از دیگران موضوع را بررسی، جمعبندی و اقدام میکردند تا هم اعتماد مردم سلب نشود و هم اینکه از سوقدادن مخاطبان به رسانههای رقیب و دشمن جلوگیری و مانع رسیدن آنها به اهدافشان شوند.
اذهان مخاطبان مثل لوح سفید است، هر کنشگری که زودتر بر آن بنویسد شانس اثرگذاری بر آن بیشتر است و هرکس دیرتر بنویسد اولاً معلوم نیست برای او در لوح ذهنی مردم جایی باشد و ثانیاً بتواند اثر نوشتههای دیگران را از بین ببرد.