به گزارش راه شلمچه، آموزش و پرورش مظلوم است؛ وزارتخانهای گسترده با یک میلیون پرسنل زحمتکش و بیش از 15 میلیون دانشآموز که هنوز نتوانسته جایگاه اصلی خود را در بین وزارتخانههای دولت به دست آورد.
گاهی اوقات این وزارتخانه آنقدر درگیر حواشی میشود که مأموریت اصلیاش به فراموشی سپرده میشود؛ از یک نقطه اضافه و یک تصویر کتاب درسی آنقدر حرفها و حدیثها بیرون میآید که مأموریت آموزش و پرورش به سمت پاسخگویی آنها تغییر میکند.
این حواشی هم که نباشد، ماجرای حقوق و مزایا و عیدی، طرح معلم تمام وقت و پاداش پایان خدمت، نیروهای بلاتکلیف و... فرصت اندیشیدن به مأموریت را نمیدهد.
در چند سال اخیر، فقط انواع و اقسام گروهها جلوی این وزارتخانه تجمع کردند که یا خواستار پرداخت پاداش پایان خدمت بودند یا خواستار استخدام!
سر کلاف اینکه یک فرهنگی بعد از 30 سال و بلکه بیشتر فعالیت آموزشی، حالا باید با تجمع و اعتراض جلوی وزارتخانه به پاداش پایان خدمت برسد، به همان مظلومیت آموزش و پرورش برمیگردد.
اما یک بخش عظیم این اتفاق به جایگاه وزیر آموزش و پرورش در دولت بر میگردد؛ واقعا جایگاه وزیر در بین وزرای دیگر دولت کجاست؟
روزی که خبر استعفای سید محمد بطحایی وزیر اسبق آموزش و پرورش رسانهای شد، همه متعجب شدند و شاید بهتر است بگوییم این اتفاق یک شوک بود. آقای بطحایی تا روز قبل از انتشار خبر استعفا پیگیر مسائل فرهنگیان بود، چطور یکدفعه تصمیم گرفت که استعفا دهد؛ آن هم بی سر و صدا در یک روز تعطیل و از همه مهمتر بدون اطلاع معاونان و همراهان همیشگیاش!
آن روزها، ما خبرنگاران با هر معاونی که تماس میگرفتیم، اظهار بیاطلاعی میکرد؛ اصلا خود معاونان هم در شوک بودند؛ نکته مبهم این ماجرا هم این بود که بعدا عنوان شد این استعفا به خاطر کاندیداتوری مجلس است!
اما چند وقت بعد، سید محمد بطحایی راز سر به مُهرش را فاش کرد و از کم توجهی رئیسجمهور گلایه کرد؛ او در یکی از برنامههای تلویزیونی گفت: «از این رنجیدم که آقای رئیس جمهور برای کسی که به او اعتماد کرده و سکان آموزش و پرورش کشور را به دست او سپرده، این میزان ارزش قائل نشد که چند دقیقه را وقت بگذارد».
این جملات آقای بطحایی، بسیار جملات سنگین و مهمی است؛ چرا رئیسجمهور نباید برای وزیری که خودش انتخاب کرده، وقت بگذارد؟!
آموزش و پرورش در حرف، همیشه در جایگاه نخست قرار دارد اما در عمل، همواره از کسری اعتبارات و مشکلات متعدد مینالد؛ البته محسن حاجیمیرزایی هم که از بدنه دولت وارد آموزش و پرورش شد با مشکلاتی همراه بود اما به نظر میرسد که بدنه دولت همراهی خوبی با او داشت.
اما آموزش و پرورش بالاتر از اینها نیاز دارد؛ به وزیری نیاز دارد که هم خود توانمند، مدیر و آشنا به بدنه تعلیم و تربیت باشد و هم اینکه جایگاه ویژهای در دولت داشته باشد؛ این جایگاه ویژه فقط وقت گذاشتن رئیسجمهور برای آموزش و پرورش نیست بلکه وزیری سکان این وزارتخانه را باید به دست گیرد که از هر نظر بهترین وزیر کابینه دولت باشد!
به گزارش فارس، آن وقت است که آموزش و پرورش از این مظلومیت درآمده و با اقتدار برای تعلیم و تربیت آیندهسازان کشور تلاش میکند.