به گزارش راه شلمچه، این اقدام تحت لوای ایجاد بحرانهای کاذب اجتماعی، طی چند نوبت به بوته آزمایش گذاشته شده است. از تجاهر به بیحجابی، پیش کشیدن مسائلی، چون کشتن سگها که توان برانگیختن ظرفیت احساسی زنان را دارد و طرفداری از محیط زیست به بهانههای بلاوجه گرفته تا قصه تلخ خودکشی دختری که سعی شد با داغ کردن هشتگ آن در فضای مجازی به یک استمزاج کلی از جامعه و حساسیت مردم برسند در این وادی قابل احصاست.
طبق طرح اندیشکدههای متعدد غربی که با عنوان پروژه اکتبر ۲۰۲۰ که به اختصار آن را پروژه اکتبر ۲۰ میخوانند، جریانات رسانهای باید با ایجاد بحرانهای کاذب جنسیتی در کشورمان سعی کنند تا مردم و به خصوص زنان را به کف خیابانها بکشانند. هر چند این پروژه ابعاد وسیع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دارد، اما داغ شدن هشتگهایی در مورد حقوق زنان و نیز میدانداری شبکههای ماهوارهای و ضدنظام از جمله بیبیسی فارسی، من و تو، ایران اینترنشنال و... به بهانه تظلمخواهی برای زنان ایرانی قطعات مکمل پازلی است که قرار است پلان اهداف نظام سلطه را محقق نماید.
این رسانهها برای نیل به مقصود از هیچ اقدام دروغپردازانهای فروگذار نبوده و نیستند که نمونههایی نیز ذکر شد و جای افسوس دارد که برخی جریانات سیاسی و رسانهای داخلی به همراه چهرههایی که تریبون یا مخاطبی در اختیار دارند خواسته یا ناخواسته با قدم زدن در مسیری که توسط دشمنان کشور طراحی شده، در حال کمک به طنین و انعکاس به اخبار دروغینی هستند که نتیجه آن تنها به نفع دشمنان خارجی و مخالفان جمهوری اسلامی است.
اتاق فکر اصلی این بحرانسازی در کشورمان با تمرکز روی بانوان چند هدف را به صورت کلی دنبال میکند که در دسترسترین آنها ایجاد بحران احساسی در بین این افراد و ایجاد تقابل جنسیتی بین افراد (مرد و زن) در دفاع یا تقبیح برخی اتفاقات عمدی یا تصادفی در جامعه است. به این ترتیب رسانههای مخالف نظام که حکم بمبافکنهای خبری دشمن را دارند با خردهروایتسازی دروغین از ابرروایتهای واقعی نه تنها سعی در مسخ ذهنی مخاطبان دارند بلکه در مرحله بعدی با تهییج و تشجیع آنها تلاش خواهند کرد تا ضمن بحرانآفرینی اجتماعی مردم را در مقابل مردم به میدان بکشانند.
قطعاً در چنین شرایطی نقش رسانههای داخلی بسیار حائز اهمیت است چه اینکه آنها میتوانند با اقدامات آفندی و پیشدستانه، میداندار عرصه خبررسانی و ارائه خردهروایتهای واقعی از اتفاقات مهم خبری کشور باشند و در قامت مانع بزرگ و محکمی در تحقق چنین هدف شومی ظاهر شوند. همانند همیشه رسانه ملی در خط مقدم این مسیر است و مسئولان آن نباید از پرداختن به اخبار تاثیرگذار بر مخاطبان غافل شوند و میدان را به رسانههای معاند و مخالف نظام واگذار کنند. بهترین شاهد مثال در این زمینه حضور بموقع و میدانی تمامی شبکههای سراسری و استانی صدا وسیما در مسئله سیل خوزستان، لرستان و گلستان بود که با میدانداری بموقع و مستمر، رسانه ملی اجازه هر گونه سمپاشی، جریانسازی خبری دروغین و سوءاستفادههای سیاسی رسانههای غربی به بهانه آن حادثه را گرفت.
نکته بسیار مهم دیگری که میتواند معادلات رسانهای و جریانی را به نفع کشور رقم بزند، مدیریت اقدام و پوشش اخبار واقعی و البته پرحجم و متواتر در فضای مجازی است. تجربه برخی اقدامات کور و جزیرهای در جریان اغتشاشات سال ۹۶ و استفاده حداکثری دشمنان از نرمافزار تلگرام و القای اخبار دروغین جهت به خیابان کشاندن افراد، نزدیکترین و بهترین شاهد مثال برای جدی گرفتن جریانسازی خبری و رسانهای در فضای مجازی است که نباید اجازه تکرار چنین اتفاقی در فضای رسانهای و اجتماعی جامعه که اتفاقاً مورد طمع دشمن نیز است، داده شود.
منبع: روزنامه جوان