به گزارش راه شلمچه، تغییر رویکرد تولید، انتشار و توزیع اخبار توسط رسانهها از اطلاعرسانی صرف به سوی استفاده از گزاره تحلیل و بازخوانی علمی در خبرها، روشی مبتنی بر اثرگذاری ذهنی بر افکار عمومی و مخاطبان است که میتواند علاوه بر جلوگیری از تکبعدینگری بر هر آنچه که در فضای مجازی میگذرد و همچنین عدم اشاعه اخبار منفی و شایعه، به رشد نگاه واقعبینانه یک اجتماع کمک کرده و همسویی مناسبی جهت تدوین سند آرمانگرایانه جامعه که از سوی مسئولان و نهادهای فرهنگی و اجرایی ارائه میشود، داشته باشد.
در این بین استفاده از ظرفیت ژورنالیسم علم یا خبرنگار علم میتواند این فرآیند را تسهیل کرده و بستری باشد بر آگاهیسازی عمومی نسبت به اخبار پیرامونی و هر آنچه که در ارتباط با رسانه و خبر در جامعه میگذرد.
برای شناخت بهتر ژورنالیسم علم و استفاده از توان و ظرفیت آن در رسانهها و بنگاههای خبری، خبرگزاری آنا با اکبر نصراللهی رئیس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی گفتوگو کرد و وی علاوه بر نوشتن مقالات و کتابهای مختلف در حوزه رسانه و روزنامهنگاری، مدیرکلی اطلاعات و اخبار شبکه خبر، آموزش و پژوهش و نظارت و ارزیابی اخبار و برنامههای سیاسی صدا و سیما را در کارنامه خود دارد.
تفسیر و تبیین گزاره ژورنالیسم علم و تفاوت آن با دیگر رویکردهای خبرنگاری، چالشها، مشکلات و دلایل عدم تحقق ژورنالیسم علم در رسانهها، دلایل عدم نیاز جامعه به طرح مسائل علمی و چگونگی تعامل رسانهها با مراکز علمی و دانشگاهی برای پرورش خبرنگاران علم از جمله مقولههایی بود که در این گفتوگو با نصراللهی را میخوانید:
اگر بخواهیم بهطور خلاصه بازتعریفی از کارکرد روزنامهنگاری داشته باشیم، در حال حاضر روزنامهنگاری در کشور به چند مدل تقسیمبندی میشود؟
روزنامهنگاری و کارکرد رسانهها نه تنها در کشور ما بلکه در دنیا تقسیمبندیهای مختلفی دارند که از جمله آنها تقسیمبندی روزنامهنگاری بر اساس رسانه، محتوا، منطقه فعالیت موضوع و ژانر است که میتوان هرکدام را جداگانه بررسی کرد؛ از نظر محتوا، میتوان روزنامهنگاری را به سطحی و عمقی تقسیم کرد. بهلحاظ موضوعی میشود روزنامهنگاری را به انواع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و ورزشی تقسیمبندی کرد. از نظر نوع رسانه هم روزنامهنگاری رادیویی، تلویزیونی، مطبوعاتی و فضای مجازی داریم و به لحاظ منطقهای هم میتوان روزنامهنگاری را به روزنامهنگاری محلی، ملی، منطقهای و بینالمللی تقسیم کرد، البته انواع دیگری را نیز میشود برای روزنامهنگاری قائل شد مثلاً روزنامهنگاری توسعه، روزنامهنگاری محیطزیست، روزنامهنگاری پزشکی ،تحقیقی، روزنامهنگاری حوادث و روزنامهنگاری بحران.
روزنامهنگاری علم در این میان در کدام شاخه قرار میگیرد؟
شاید بتوان ۳۰ تا ۴۰ نوع روزنامهنگاری را از منظرهای مختلف تقسیمبندی کرد که به برخی از آنها اشاره شد؛ یکی از انواع روزنامهنگاری میتواند روزنامهنگاری علم باشد که از یک منظر در گروه روزنامهنگاری به لحاظ موضوعی قرار میگیرد. وقتی میگوییم روزنامهنگاری علم یعنی روزنامهنگاران در حوزه مربوط به علم، مراکز پژوهشی، مراکز آموزشی، مراکز تحقیقاتی، و رابطه بین رسانهها با این حوزهها، فعالیت میکنند و مأموریت اصلیشان تولید و انتشار خبرهای حوزههای دانشگاهی، حوزههای آموزشی و حوزههای تحقیقاتی است. بهعنوانمثال وقتی میگوییم روزنامهنگاری اقتصادی، یعنی کسی که در حوزههای اقتصاد، تجارت و بازرگانی فعالیت میکند و تولید و انتشار اخبارش و سایر پیامهایش مرتبط بر حوزه اقتصادی است. یعنی نخ تسبیح فعالیتهای روزنامهنگار اقتصادی، اقتصاد، بازرگانی و تجارت است که همین شاخصه در روزنامهنگاری سیاسی یا در حوزه روزنامهنگاری محیطزیست و ورزش مورد استناد قرار میگیرد.
یعنی فرقی میان روزنامهنگاری علم و دیگر انواع روزنامهنگاری نیست؟
بله، تفاوت دارد؛ به لحاظ نوع نگاه و همچنین از نظر رویکردها و راهبردها و عمق و میزان اثرگذاری و مسئولیتپذیری تفاوت اساسی بین روزنامهنگاری علم و دیگر انواع روزنامهنگاری وجود دارد اما از منظر دیگر یعنی به لحاظ مراحل و روشهای تولید و انتشار اخبار و ارزشها و عناصر خبر، میان روزنامهنگاری علم و روزنامهنگاری در موضوعات و در حوزههای مختلف، تفاوت اساسی وجود ندارد. همهشان بهلحاظ اصول، تاکتیکها و فرآیند کار به یک شکل هستند؛ یعنی اینطور نیست که ارزشهای خبری و عناصر خبری که مبنای کار روزنامهنگاران در همه جای دنیا است، در روزنامهنگاری علمی یا روزنامهنگاری علم، با سایر انواع روزنامهنگاری مثل اقتصادی، ورزشی متفاوت باشد.
در روزنامهنگاری علم هم حتماً روزنامهنگاران و خبرنگاران باید به ارزشهای خبری توجه کنند و برای شناخت خبر از غیرخبر و در حوزه جمعآوری اطلاعات که مرحله دوم کار خبر است باید به عناصر خبری توجه کنند؛ در مرحله سوم هم مرحله انتشار اخبار است، حتماً باید به سبکهای مختلف نگارش خبر توجه کنند و از این منظر واقعاً هیچ تفاوتی بین روزنامهنگاران در حوزههای مختلف وجود ندارد.
بهطور واضح اگر بخواهیم بگوییم خبر سه مرحله دارد که شامل شناخت خبر، جمعآوری اطلاعات و انتشار اخبار است، بین روزنامهنگاران مختلف در این سه مرحله خبر، یعنی در شناخت خبر، جمعآوری اطلاعات و انتشار اخبار، هیچ تفاوتی وجود ندارد. همهشان ارزشهای خبری مشترک دارند، عناصر خبری مشترک دارند و سبکهای مشترکی برای انتشار اخبار دارند اما در نوع رویکردها، در نوع پرداخت و در نوع نگاه تفاوت اساسی وجود دارد.
بنابراین میان روزنامهنگاری علم بهلحاظ مراحل مختلف خبر، یعنی شناخت خبر، جمعآوری اطلاعات و انتشار اخبار و همچنین از نظر شیوه، نوع و ابزارهای کاری، با سایر انواع روزنامهنگاری هیچ تفاوتی وجود ندارد. روزنامهنگاری علم یا روزنامهنگارانی که در حوزه علم هستند، در درجه اول روزنامهنگار هستند، مثل بقیه، مثل همه کسانی که خبرنگار و روزنامهنگار هستند و باید ارزشهای خبری، عناصر خبر، اصول و تاکتیکهای کار رسانهای و تولید و انتشار اخبار را بدانند. تفاوت اساسی بین روزنامهنگاری علم و دیگر انواع روزنامهنگاری در نوع نگاه و همچنین از نظر رویکردها و راهبردها و عمق و میزان اثرگذاری و مسئولیتپذیری است.
این تعریف جامع از ماهیت ژورنالیسم علم یا خبرنگار علم بود؛ حالا به لحاظ حیطه کاری چطور عملیاتی میشود و چه بایستهها و تفاوتهایی دارد؟
در روزنامهنگاری علم، رویکرد خبرنگار و رسانهای که در این حوزه وارد فاز عملیاتی شده است بیشتر کیفی است تا کمّی و بیشتر به روند موضوع میپردازد نه به خود رویداد. رویکرد روزنامهنگاری علم تعاملی است، نه سنتی و نه قانون طبیعی. پس بهلحاظ نوع رویکرد، روزنامهنگار علم کسی است که رویکردهاش قطعاً کمّیمحور نیست بلکه کیفی است. فرآیندی و روندی است نه رویدادی، تعاملی است نه سنتی، دوطرفه است نه یکطرفه، درحالیکه در روزنامهنگاری سایر حوزهها تأکید خبرنگاران و همکاران رسانهای،کمّیمحور است.
بهعنوان مثال خبرگزاری دولتی ایرنا حدود یکهزار و ۲۰۰ نفر خبرنگار و کارمند دارد یا صداوسیما در ۲۴ ساعت، حدود ۱۵۰ ساعت فقط خبر پخش میکند اما شاخصهای ارزیابی غالب در این رسانهها، تعداد بسیار زیاد خبرنگاران و کارمندان و حجم انبوه پخش اخبار کمی و بر اساس تعداد خبر و زمان پخش است. به همین دلیل اگر خبرهایشان، تحلیل محتوا و از مردم پرسیده شود کدام جریان خبری را از ایرنا یا صداوسیما مطلع شدهاند، با نتیجه و پاسخ منفی روبهرو خواهیم شد . رادیو، تلویزیون و سایر خبرگزاریها و مطبوعات داخلی با انتشار موضوعات متفرق و متعدد، مخاطبان را بمباران خبری میکنند اما جریانساز نیستند؛ این رسانهها تقریباً به همه موضوعات خبری ورود و آنها را زخمی میکنند ولی غالباً در مورد آنها جریانسازی نمیکنند و به مردم تحلیل جامع نمیدهند.
البته این آسیب را در فضای مجازی هم داریم؟
حتماً همینطور است. بنده بخشهای مختلف را میگویم تا ببینید این مشکل و آسیبی که در کشور وجود دارد، مربوط به یک رسانه خاص نیست و اتفاقاً بر همین اساس هم رئیس دانشگاه آزاد اسلامی بهدرستی این ماجرا را متوجه شده است و اعتقاد دارد دانشگاه آزاد اسلامی با ظرفیتهای رسانهای که دارد باید رویکردهایش را از کمّی به کیفی، از رویدادی به فرآیندی و روندی و از پرداخت سطحی به عمقی تغییر دهد.
اکنون صداوسیما و انواع خبرگزاریهای رسمی و روزنامههای داخلی در حجم انبوه، خبر و گزارش منتشر میکنند اما واقعیت این است که اگر بهصورت شفاف و منصفانه بخواهم بگویم؛ اثرگذاری آنها ناکافی و در بسیاری موارد بیاثر و کماثر هستند. در مقابل اگر به آرایش و عملکرد خبری رسانههای فارسیزبانِ تلویزیونیِ بیگانه توجه شود؛ هم مردم را در پایان هر بسته خبری، از مهمترین اخبار جهان و بهویژه مرتبط با ایران مطلع میکنند و هم اینکه در مورد موضوعات راهبردی مورد نظر خودشان تحلیل و اطلاعات به مردم میدهند.
در این رسانهها اغلب مردم با انبوه رویدادها بمباران نمیشوند بلکه به موضوعات مهم توجه و در مورد آن جریانسازی میشود. با توجه به نکات مذکور، سؤالم از همکاران رسانهای این است؛ کدام یک از رسانههای ما جریانساز هستند؟ جریان خبری دیروز رسانههای جمهوری اسلامی چه بوده؟ جریان خبری یک هفته قبل رسانههای جبهه انقلاب چه بوده؟ کدام موضوع را توانستند بهگونهای منتشر کنند که مخاطب به اطلاعات و تحلیل کافی برسند؟
یعنی شما معتقدید رسانههای ما جریانساز نیستند؟
دقیقاً؛ رسانههای ما در موضوعات راهبردی تقریباً هیچ جریانی را رقم نزده و شکل ندادهاند؛ به موضوعات متفرق و متعدد و متکثر از بورکینافاسو گرفته تا آمریکا و غیره پرداختهاند ولی عملاً قدرت تحلیل مخاطبان را افزایش ندادهاند؛ حالا ممکن است گفته شود فلان بخش خبری یک گزارش پخش کرد، فلان روزنامه یا فلان خبرگزاری چند تا مقاله و یادداشت منتشر کرده است اما اینها همانند آن نخ تسبیح نیستند که همه بخشها و ظرفیتهای مختلف رسانهای را تجمیع کرده باشد و جریانسازی بکند. سرمقاله، یادداشت و تفسیر روزنامه باید با تیتر اول مرتبط باشد تا بتواند آن تیتر و آن محور خبری را تقویت کند؛ البته محدود به همان روز نباشد، و در روزهای دیگر هم به بهانههای مختلف به آن بپردازند؛ یعنی اگر موضوع تیتر اول مهم است که با این فرض در صفحه اول آمده است، حتماً در موردش سرمقاله، یادداشت، تفسیر و گزارش نوشته، از کارشناسان مختلف مصاحبه گرفته شود تا مردم در مورد آن خبر اطلاعات کاملی داشته باشند. استفاده از مجموعه ظرفیتهای رسانهای برای پوشش هوشمندانه، روندی و هنرمندانه موضوعات مورد نیاز مردم، رسانه را جریانساز میکند؛ ما عملاً چنین پدیدهای را یا در رسانههای داخلی نمیبینیم یا بسیار ناچیز است .