به گزارش راه شلمچه، سیمای زن در سیما مطلوب نیست و اگر این شکل از آسیب، در پخش برنامههای تلویزیونی شناسایی نشود، مدیران این سازمان با این عملکرد، خسارت جبرانناپذیری در حوزه رسانه ملی روی دست خواهند گذاشت. شادی بدون معیار، آفت سهمگینی دارد و رعایت نکردن حدود شرعی در ساخت این برنامه تلویزیونی، با ایجاد شرایط غافلگیری و غفلت آنی، سبب پایمال شدن حقوق افراد به اصطلاح بازنده در مسابقه میشود و بر همین مبنا، موجب تحقیر، تضعیف و آسیب رساندن به شخصیت فرد شرکتکننده در برنامه، با الگوی نشاط و سرگرمی میشود و اغلب، این نوع رفتار در رسانه ملی، متناسب با ذائقه مخاطب در ایجاد شادی نیست.
شلیک به شخصیت زن
پخش مسابقه تلویزیونی «سیم آخر» با اجرای رضا رشیدپور از شبکه ۳ سیما با جریانسازی رسانهای، به تحقیر زن ختم میشود، به طوری که اگر شرکتکنندهای، سیم سؤال را به درستی قطع نکند، در انتها موجب رنگپاشی مستقیم به سمت بازنده در این مسابقه میشود که این نوع هدفگیری و شلیک نهایی به صورت شرکتکنندگان زن، نقض حقوق آنان بوده و با این نوع نگاه، سبک و سیاق سرگرمی در رسانه ملی، ختم به خیر نمیشود و مقصد نهایی این گونه از برنامهسازی، مناسب و مطلوب نیست و به اصطلاح این سبک از تولیدات، مضمون «باهم بخندیم» را «به هم بخندیم» تغییر داده و این نوع ساخت برنامه در رسانه ملی، منجر به کسب اطلاعات مفید در ارتقای سطح معلومات بیننده نیز نمیشود، با این تعبیر که محتوای مفید در قالبی نامناسب بوده و فراهمآوری این نوع موقعیت خنده و نشاط، با اجرای آن مغایرت داشته، نقض غرض بوده و خروج غیرمنطقی را به همراه دارد و از معیارهای اخلاقی فاصله دارد و افتضاح به بار میآورد و نکته دیگر اینکه بگوبخندهای طلبکارانه مجری با شرکتکنندگان مسابقه، منجر به تحقیر شخصیت والای زن میشود، در حالی که این نوع هدفگیری دقیق و رنگپاشی مستقیم به صورت آقایان شرکتکننده به ندرت دیده میشود و زنان شرکتکننده در خطمقدم این شلیکهای رسانهای قرار دارند.
نادیده گرفتن حقوق زن در مسابقه سیم آخر و برجسته کردن محیط برنامه نسبت به شخصیت شرکتکنندگان، رفتارهای مدنی زن را نادیده گرفته و با چیدمان و طراحی دکور با عدم بسترسازی حقوق شهروندی، به گونهای عمل شده است که به جای وابستگی برنامهسازان به مخاطبان، وابستگی مخاطب به برنامهسازان را به همراه دارد و این وابستگی وارداتی در ساخت برنامههای تلویزیونی مغایر با کرامت زن است و با عملکرد ناشیانه برنامهسازان صدا و سیما، توأمان در یک پاتک رسانهای، شاهد انفجار و تخریب در حوزه شخصیتی زن ایرانی شده و در سیمای منفی زن تلاش میکنند تا در یک فضاسازی نمادین، جایگاه واقعی و انسانی زن را متزلزل کنند.
القائات فرهنگی مجری
بیان اشعار و متنها در طول برنامه از سوی مجری برخلاف ظاهر که ممکن است فیالبداهه به نظر برسد، کاملاً فکر شده است و القائات خاصی را دنبال میکند، برای مثال در قسمت ۲۴ این مسابقه مجری عنوان میکند: همه بمبهای دنبا بر اثر یک اشتباه منفجر میشوند؛ هیروشیما و ناکازاکی یا در ابتدای برنامه مجری این شعر عرفانی از مولانا را قرائت میکند که:
صنما تو همچو شیری من اسیر تو چو آهو
به جهان که دید صیدی که بترسد از رهایی
او از این شعر مفهوم رهایی از هر قید و بندی را نتیجه میگیرد و میگوید: رهایی یعنی عشق رهایی یعنی زندگی، به آدمهای رها از غم و غصه یا هر چی که باشه! رها بشیم! اما قطعاً رهایی مدنظر شاعر با رهاییای که مجری سعی در القای آن دارد، کاملاً متفاوت است.
یک برنامه وارداتی
ساخت و تولید برنامه تلویزیونی سیم آخر حتی با جزئیات کار، کپی شده از یک مسابقه اسرائیلی به نام «Boom» بوده و دردآور این است که کپی و تقلید ناشیانه در ساخت این برنامه از یک رژیم غاصب، با صرف هزینههای گزاف و از همه مهمتر اصل نبودن کار، به جای اینکه احساس مخاطب را درگیر کند، احساس بیننده را خدشهدار میکند و هیجان کاذب، کیفیت انتقال پیام این مسابقه را کاهش میدهد، از طرفی پیچیدن نسخه تقلبی در تولید برنامههای سرگرمی در رسانه ملی سرانجام به مخاطبگریزی منجر میشود چراکه اتاق فکر برنامههای تقلیدی در خارج از کشور تشکیل شده و صرفاً عوامل برنامه موظف به اجرای فرمایشی و طبق دستورالعمل و فرمان اتاق فکر از خارج کشور هستند و این پروژه نفوذ در سیما باید توسط کارشناسان بررسی و آسیبشناسی شود، تولید و ساخت این دست از برنامههای سرگرمی و نشاط، مستلزم بازنگری است که باید در مرکز تحقیقات صداوسیما صورت پذیرد.
منبع: روزنامه جوان