به گزارش راه شلمچه، محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیسجمهور اصلاحات در یک نشست دانشجویی و در پاسخ به سؤالات حاضران جلسه توضیح داده است: «ببینید ما چقدر مورد اعتراض هستیم که آقای روحانی دارد چنین و چنان میکند، چرا ما باید به خاطر اشتباهات آقای روحانی اینقدر مورد اعتراض باشیم؟ به خاطر اینکه چند نفر را تحریم میکنند بعد میگویند از بین اینها انتخاب کنید، خب از بین اینها انتخاب کردیم و نتیجه این شد...»
در ابتدای این نشست هم او در پاسخ به سؤالی پیرامون «نسبت میان اصلاحطلبان و دولت» روحانی را از بین کاندیداهای موجود «نزدیکترین گزینه به اصلاحات» توصیف کرد و در عین حال میان روحانی قبل انتخابات و بعد از پیروزی، تفاوت قائل شد: «تا قبل از انتخابات حرفها و شعارهای ایشان نزدیکترین به اصلاحات بود، اما بعد از انتخابات تغییر جهت داد و مسئول دفتر ایشان یعنی آقای واعظی رسماً اعلام کرد ما در انتخابات مدیون اصلاحطلبان نیستیم و خود رأی آوردهایم و در هیچ موردی نیز سخنان اصلاحطلبانی که بسیار تلاش کرده بودند مورد پذیرش ایشان قرار نگرفت.»
او با تکرار این گزاره که روحانی بعد انتخابات عملاً «رویه متفاوتی» را در پیش گرفته است، مدعی میشود: «کل جریان اصلاحطلبی، سالهاست که منتقد ایشان هستند و آقای روحانی نیز اصلاً به روی خود نمیآورد که با ما مشکل دارد، آقای خاتمی بارها با آقای روحانی صحبت کردند، اما وضعیت همچنان همانطور است.»
آیا نزدیکترین کاندیدا به اصلاحطلبان «روحانی» بود؟
گرچه ابطحی در فضای سیاسی ایران وزنی ندارد و از فضای مدیریتی هم کنار گذاشته شده، اما ادعاهای او از آن جهت باید مورد بررسی قرار گیرد که تنها حرف او نیست و همه اصلاحطلبان یک صدا این ادعاها را تکرار میکنند. بسیاری از کاندیداهای اصلاحطلب در صورت کاندیداتوری رد صلاحیت شده و میشوند؛ وگرچه که دلایل موجه برای این ردصلاحیتها وجود دارد، اما در هر حال، این گزارهای نیست که قابل انکار باشد. اصلاحطلبان عملکرد و مواضعی داشتند که عبور آنان از فیلتر شورای نگهبان قانون اساسی را سخت میکند. فتنه ۸۸ و شورش برابر جمهوریت نظام، فقط یکی از اقدامات اصلاحطلبان است که تعداد بالایی از آنان را برای احراز صلاحیت با مشکل مواجه میکند. از سویی افرادی ناکارآمد و بیتجربه و بیصلاحیت اجرایی را معرفی میکنند و بعد او را در اوج شایستگی معرفی میکنند و طلبکار رد صلاحیت او میشوند. در مواضع هم بارها خواص اصلاحطلب علیه نظام و ولایت فقیه و اسلام موضع گرفتند یا عمل کردند، لذا التزام عملی آنان زیر سؤال میرود و قس علیهذا که حال موضوع این نوشتار نیست.
اما با وجود پذیرش این گزاره هم باز ادعای ابطحی و همفکرانش در مورد آنکه به دلیل ردصلاحیتها روحانی نزدیکترین فرد به اصلاحطلبان بوده، دچار خدشه است. اصلاحطلبان در سال ۹۲ ابتدا با محمدرضا عارف در انتخابات شرکت کردند. به این سخنان حسن رسولی، یکی از شخصیتهای نزدیک به محمدرضا عارف، توجه کنید: «آقای عارف در سال ۹۲ در فهرست داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری قرار داشت و تنها اصلاحطلب حاضر در آرایش انتخاباتی آن زمان بود که بنا بر مصالح ملی و در تبعیت از رهبری اصلاحات و خرد جمعی اصلاحطلبان به نفع روحانی کنارهگیری کرد.»
اصلاحطلبان با علم به عدم رأی آوری عارف و در کل عدم پیروزی خود بدون ائتلاف با هاشمی رفسنجانی، عارف را از صحنه انتخابات کنار گذاشتند. ابراهیم اصغرزاده درباره سیاست اصلاحطلبان در آن مقطع، سال گذشته به روزنامه «شرق» گفته بود: «آقای هاشمی بعد از رد صلاحیتش از سوی شورای نگهبان، سرمایه اجتماعی خود را در مذاکره با اصلاحطلبان روی میز گذاشت و اصرار کرد فقط باید از آقای روحانی حمایت کرد و زیر بار حمایت از آقای عارف نرفت؛ در واقع اصلاحطلبان با آقای هاشمی ائتلاف کردند، نه با آقای روحانی. اصلاحطلبان هم به دلیل آنکه آقای روحانی سابقه خوبی در این عرصه [مذاکرات هستهای]داشت، از او حمایت کردند.»
در سال ۹۶ هم اصلاحطلبان اسحاق جهانگیری را داشتند که از وزرای دولت اصلاحات بود و بهجای آنکه کاندیدای پوششی باشد و نقش مدافع روحانی را بازی کند، میتوانست کاندیدای اصلی اصلاحطلبان باشد و اکنون بهانه نداشتن کاندیدا را نگیرند؛ لذا اینکه گفته شود کاندیدای اصلاحطلب نداشتیم، دروغ است. کاندیدای اصلاحطلب داشتید و رأی نداشت و منصرفش کردید و پشت روحانی جمع شدید. چنانچه علی شکوریراد در مصاحبهای میگوید: «شرایط انتخابات به گونهای پیش رفت که احساس کردیم و نظرسنجیها هم نشان داد که کم کم رأی آقای روحانی دارد از رأی آقای عارف بیشتر میشود. نهایتا نظر بر این شد که از آقای روحانی حمایت شود.»
حمایت از روحانی قبل و بعد از انتخابات
گرچه محمدعلی ابطحی از تغییر حسن روحانی بعد از انتخابات میگوید، اما اگر او تغییر کرد، اصلاحطلبان در حمایت از او تغییر نکردند و همچنان تمام قد به حمایت از نحوه اداره کشور توسط روحانی پرداختند. سیاستهای دولت روحانی در عرصه سیاست خارجی، در تندی با منتقدان، در عرصه بودجهنویسی، در عرصههای مختلف فرهنگی و سیاست داخلی و مسکن و عدم توجه به توان داخلی و پی سرمایهگذار خارجی رفتن و واردات کالا و بیاعتنایی به ورود بیرویه و قاچاق کالاهای خارجی و... همواره مورد حمایت اصلاحطلبان بود. اغلب وزیران و معاونان او از نزدیکان و همفکران میرحسین موسوی و محمد خاتمی انتخاب شدند و اینکه اکنون اصلاحطلبان یاد این بیفتند که روحانی تغییر کرد، قابل قبول نیست.
این هم که گفته شود محمد خاتمی بارها با روحانی صحبت کرده است، اما تغییری حاصل نشده، تلاش برای تبرئه امثال خاتمی است. حمایت خاتمی از روحانی و دعوت حامیانش به رأی دادن به او علنی و صریح بود، حال چرا خاتمی اگر منتقد عملکرد روحانی است، در فضای علنی سکوت کرده است؟ خاتمی عارف را مجبور به انصراف از کاندیداتوری انتخابات کرد و عارف در متن اعلام انصراف خود نوشت: «غروب دوشنبه بیستم خردادماه، مرقومهای از جناب آقای سیدمحمد خاتمی دریافت نمودم. ایشان طی این نامه در مقام رهبری اصلاحات، ادامه حضورم را در صحنه انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری به مصلحت ندانستهاند... لذا با عنایت به نظر صریح جناب آقای خاتمی و تجارب انتخابات دو دوره گذشته ریاستجمهوری، انصراف خود را از ادامه رقابتهای انتخاباتی اعلام میدارم.» حال نمیشود انتقادات و اعلام نارضایتیها پنهانی و در خفا باشد و از سویی با همین انتقادات یواشکی، خواهان پذیرش سلب مسئولیت خود در قبال دولت روحانی توسط مردم باشند.
تخریب رقبا و منتقدان هم ناگزیر بود؟
ابطحی معتقد است حمایتشان از روحانی ناگزیر و اجباری بوده است. اما در هر دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ اصلاحطلبان از هیچ تهمت و دروغی برای تخریب رقبای روحانی دریغ نکردند. چنان از وضعیت مدیریت احتمالی رقبا سیاهنمایی کردند که برای مردم راهی جز روحانی نماند. اصلاحطلبان هیچ گاه شبهای انتخابات به حامیانشان نگفتند روحانی کاندیدای حداقلی و ائتلافی ماست. آنها او را «بهترین» و رقبا را «بدترین» به تصویر کشیدند و حالا هم نمیخواهند مسئولیت آنچه را که کردهاند بر عهده بگیرند. دیوارکشی بین خیابانها، دروغ حمله گازانبری، ۴۰ سال قتل، دلار ۵ هزار تومانی و سکه ۴ میلیونی و افزایش تحریمها در صورت رأی آوری رقبا فقط بخشی از این دروغها بود.
ابطحی و همفکرانش اگر به این مسائل فکر کنند، شاید بدانند چرا آنها بهخاطر عملکرد روحانی مورد اعتراض هستند. شما پای روحانی ایستادید، به او رأی دادید، برای پیروزی با او، کاندیدای خود را منصرف کردید، از رقبایش سیاهنمایی کردید، از تمامی سیاستهایش دفاع کردید و سیاستهای پیشنهادی منتقدان را تخطئه کردید، حالا میگویید چرا مورد اعتراض هستیم؟
منبع: روزنامه جوان