به گزارش راه شلمچه، در پی اهانت های متعدد مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل تسنن زاهدان نسبت به اربعین حسینی و تحریک های هدفمند وی نسبت به انقلاب اسلامی ایران، حجت الاسلام والمسلمین امیری سوادکوهی از محققان و نویسندگان جوان شیعه در یادداشتی فتنه گریهای وی را به دلیل کینه توزی او نسبت به قرآن و عترت دانست و ضمن یادآوری پیشینه ی عزای اربعین حسینی و عزاداری سیدالشهداء در کتب و سیره ی بزرگان اهل تسنن، به وی هشدار داد که دلخوش به رسانه های نان به نرخ روزخور اطرافش نباشد. متن این یادداشت بدین شرح می باشد.
شکوه بی نظیر اربعین حسینی، بزرگترین اجتماع بشری در کره ی زمین برای دشمنان قرآن و عترت بسیار درد آور است. اخیراً صدای وهابیت در ایران بر این شکوه و عظمت تاخت که چرا میلیارد ها تومان صرف اربعین می شود.
اولاً این شکوه برای آن کس که از کینه نسبت به سیدالشهداء، مراسم عروسی پسرش را در چنین روزی برگزار کرده واقعا درد آور است.
ببینند و بمیرند از این همه عظمت و صلابت اربعین امام حسین ارواحنافداه که میراث امام سجاد علیه السلام و زینب کبری سلام الله علیها است.
ثانیاً تمام هزینه های اربعین بردوش خود زائر هست و این را از کودکان در طریق نیز بپرسند به آنها خواهند گفت که برای خرج زیارت شان قلک های خود را شکسته اند.
آقای عبدالحمید! گول رسانه های پوشالیِ نان به نرخ روزخور که شما را احاطه کردند را نیز نخورید!، همیشه پشتیبانی های رسانه ای از یک شخص و شلوغی های دور افراد، مفهوم عزت و شکوه را ندارد.
یزید بن معاویه پس از شهادت و هتک حرمت سیدالشهداء تصورش بر آن بود که خدا عزت و شوکتش را در حق او تمام نموده، غافل از آنکه او ابلیسی بود که عفریته ها احاطه اش کرده بودند. مراقب باشید که ابلیسِ عفریته های روزگار خود نباشید.
اینکه آقای عبدالحمید زیارت و عزای امام حسین علیه السلام را بدون پیشینه بر می شمارد بسیار عجیب است که مع الأسف احاطه بر کتب بزرگان اهل تسنن ندارد. چگونه هست که ذهبی در کتاب سیراعلام النبلاء جلد ١٨ صفحه۴۷۶یک مورد از اقامه ی عزای بر امام حسین علیه السلام را که پیامبر خود بر او سوگوار بود را در سال ۳۵۶ قمرى بر می شمارد و وای بر عبدالحمید که کتب مهم اهل تسنن را بخاطر کینه اش نسبت به رسول الله و اهل بیتش چنین زیر سوال می برد.
ذهبی می نویسد:
معزالدوله مردم را به بستن بازارها امر کرد و آسیابانها را از آرد کردن و طباخها را از طبخ منع کرد، و علمهای عزا را در بازارها برافراشتند. و زنها در حالیکه بر سر و صورت خود میزدند و مو پریشان کرده بودند به کوچه و خیابان ریختند و بر مصیبت حسین علیهالسّلام عزاداری کردند و نوحهخوانی نمودند و این اولین نوحهسرایی بود که در بغداد برگزار میشد.»
از سوی دیگر در بین علمای اهل تسنن بعضی را شاهد هستیم که خود از عزاداران امام حسین علیهالسّلام بودهاند.
ابن کثیر در تاریخ خود چنین مینویسد:
در روز عاشورا از سبط ابن جوزی خواسته شد که بر فراز منبر رفته و از مقتل و چگونگی شهادت امام حسین (علیهالسّلام) برای مردم سخن گوید. سبط ابن جوزی این خواسته را پذیرفت و بر بالای منبر تکیه زد، او پس از یک سکوت طولانی، دستمال خویش بر صورت نهاد و گریه شدیدی سرداد و آنگاه در حالی که میگریست این دو بیت شعر را سرود:
«ویل لمن شفعاؤه خصماؤه
و الصور فی نشرالخلایق ینفخ
لابدانترد القیامه فاطم
و قمیصها بدم الحسین ملطخ؛
وای به حال کسی که شفیعاش دشمن او باشد! در هنگامه قیامت، که برای بیرون آمدن مردم از زمین در صور دمیده میشود. سرانجام در قیامت فاطمه زهرا وارد محشر میشود، در حالیکه پیراهن او به خون حسین علیهالسّلام آغشته است. سپس سبط ابن جوزی از منبر پایین آمد و اشک ریزان به خانه خویش رفت.»
سیر اعلام النبلاء ج۲۱صفحه۳۷۹
همچنین شیخ خلیل المالکی از علمای اهل تسنن در کتاب منسک خلیل در باب زیارت قبر شریف رسول الله (صلی الله علیه و آله) مینویسد: ومستحب است که زائر خارج مدینه از مرکبش پیاده شود ... سپس ادامه مسیر را پیاده برود، مالک هنگام زیارت جهت احترام به رسول الله در مدینه هیچ وقت سوار بر مرکبی نمیشد...
[منسک خلیل، تالیف شیخ خلیل المالکی، صفحه ۱۴۳، چاپ مکتبة المسالک]
دو نکته از این مطلب استخراج میشود:
۱- مالک ابن انس از بزرگان اهل تسنن که او را امام میخوانند به زیارت حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله میرفته، آیا وهابیت که زیارت را شرک میدانند جرئت دارند او را نیز تکفیر کنند و مشرک بدانند؟!
۲- پیاده شدن از مرکب و پیادهروی به سوی حرم پیامبر و اهل بیت علیهم السلام امری پسندیده و مستحب است که نشان دهنده احترام زائر به آن حضرات است.
البته از نظر فرقه ناجیه شیعه پیادهروی اربعین علاوه بر احترام به امام حسین علیه السلام، نوعی مواسات با خاندان آن حضرت نیز میباشد