به گزارش راه شلمچه، روزنامه اعتماد روز گذشته تیتر یک خود را به یک خبر دروغ با موضوع «اخراج محمد فاضلی از دانشگاه شهید بهشتی» و تحت عنوان «خاموش کردن صدای منتقدان» اختصاص داد و نوشت: «عصر روز جمعه در نخستين روز بهمن ماه و در شرايطي كه افكار عمومي ايرانيان تحتالشعاع حاشيههاي سفر رئيسجمهور به روسيه قرار داشت، خبري درخصوص «اخراج محمد فاضلي استاد جامعهشناسي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشكده شهيد بهشتي» ابتدا در شبكههاي اجتماعي و بلافاصله پس از آن در سايتها و خبرگزاريها منتشر شد كه به سرعت برق و باد طول و عرض شبكههاي اجتماعي را درنورديد و به بحث اصلي ايرانيان در فضاي مجازي و محافل كارشناسي بدل شد.
بلافاصله پس از بازتابهاي وسيع اين خبر، خبرگزاريهاي اصولگراي فارس و تسنيم با انتشار گزارشهاي اختصاصي تلاش كردند موضوع را به يك تصميم اداري صرف تقليل دهند و اعلام كنند محمد فاضلي به دليل برخي مسائل روتين اداري از گردونه فعاليت در دانشكده شهيد بهشتي خارج شده است! اما در نقطه مقابل تحليلگران و فعالان سياسي با يادآوري نحوه برخورد با اساتيد دانشگاهي طي سالهاي 84 تا 92، اين رويكرد را در مواجهه با اساتيد دانشگاهي دگرانديش در دولتهاي اصولگرا مسبوق به سابقه ارزيابي ميكردند.»
گفتنی است، محمد فاضلی استادیار دانشگاه مازندران با شروع دولت روحانی به دانشگاه بهشتی منتقل شد اما تمام این مدت را در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری گذراند. در ماههای پایانی دولت قبل، فاضلی درخواست تبدیل وضعیت به رسمی آزمایشی کرد ولی به دلیل عدم حضور منظم در دانشگاه و برخی تخلفات اداری مثل فعالیت در یک پست رسمی در وزارت نیرو بدون اطلاع دانشگاه در مرحله تبدیل وضعیت موفق به کسب آرای هیئت اجرایی نشده است.
طیف مدعی اصلاحات در ماههای پیش مدعی بود که با پایان دولت روحانی و روی کارآمدن دولت رئیسی، چیزی نخواهد گذشت که مردم آرزو میکنند که به عقب برمیگشتند و حسرت دوران روحانی به دلشان میماند. اما ظاهرا کارنامه موفق و پر بار دولت رئیسی در مدت زمان کوتاه ۵ ماهه به شدت این طیف را به هراس و وحشت انداخته و قصد دارند با هر بهانه علیه دولت جنجالسازی کنند و به زعم خود فعالیتهای موثر دولت را به حاشیه ببرند.
توافق وین چه بخواهند و چه نخواهند موقت است!
روزنامه آفتاب یزد دیروز به نقل از یک کارشناس روابط بینالملل نوشت: «برجام یک قرار داد نیست بلکه برنامه جامع اقدام مشترک است بنابراین از نظر حقوقی ایران و آمریکا نمیتوانند آن را به قرارداد تبدیل کنند چون اگر این برنامه به مجلس سنای آمریکا برود باید دو سوم آرا را به خود اختصاص بدهد تا بتواند تصویب شود و این کار با وجود جمهوریخواهها عملا امکانپذیر نیست. ایران هم نمیتواند این برنامه را به عنوان قرار داد تصویب کند چون اگر مجلس آن را به تصویب برساند باید پروتکل الحاقی و سایر موارد که ضمیمه برجام است را هم به عنوان قانون تصویب کند که این کار به دلیل مسائل موشکی و غیره برای ایران امکانپذیر نیست.»
در ادامه این مطلب آمده است: «از نظر سیاسی هم باید گفت کشور آمریکا دارای یک ساختار است. یک رئیسجمهور میتواند با همتای خودش قراردادی داشته باشد اما هیچ تعهدی وجود ندارد که رئیسجمهور بعدی نسبت به این قرارداد متعهد باشد. پیش از آنکه ترامپ سرکار بیاید شش سناتور آمریکایی نامه نوشتند که اگر رئیسجمهور بعدی بیاید با یک گردش قلم میتواند برجام را ملغی کند. از نظر سیاسی در ایران هم نمیتوان یک قرارداد پایدار داشت چرا که جریانات سیاسی در کشور ما به قدری سیال است که نمیتوان مبنی بر آن قرارداد پایداری در نظر گرفت. بنابراین طرفین اصلا نمیتوانند به یک قرارداد دائم برسند و چه بخواهند و چه نخواهند قراردادشان موقت خواهد بود.»
لازم به ذکر است که منظور آمریکا از توافق موقت این است که موقتا به برجام بازگردد و ایران از شروط اصلی خود دست بردارد! و بعد مراحل دیگر گام به گام پیش برود! روندی که ممکن است آمریکا با بازگشت به برجام، دوباره زیر برجام زده، با اسنپ بک ایران را تحت فشار و منتظر رفع تحریمها گذاشته و اقتصادمان را شرطی کند. گویا مدعیان اصلاحات هدف آمریکا از طرح توافق موقت را درک نمیکنند که به این راحتی جاده صاف کن طرفهای غربی شده و میگویند چه بخواهیم چه نخواهیم توافق ما موقت خواهد بود! همین دیروز، کاظم جلالی، سفیر ایران در مسکو در واکنش به این سؤال که برخی از رسانههای غربی مدعی شدهاند که روسیه در جریان این سفر در مورد مذاکرات هستهای پیشنهاد توافق موقت را به ایران مطرح کرده، آیا این خبر صحیح است، اظهار کرد: این ادعا نیز مطلقا غلط و دروغ است و این نشان میدهد که آنها در جریان مذاکرات نیستند و در حال دروغ پراکنی در این ارتباط هستند.
تفسیرهای محیرالعقول اصلاحطلبان از یک فریضه الهی
روزنامه شرق در یادداشتی پیرامون تصویری که از نماز خواندن آیتالله رئیسی در کاخ کرملین منتشر شده به ارائه تفسیرهای محیرالعقولی پرداخته است.
در این نوشتار میخوانیم: «انتشار تصویر نمازخواندن ابراهیم رئیسی در کاخ کرملین نزد افکار عمومی بهویژه در بستر شبکههای اجتماعی توجهاتی حتی بیشتر از ابعاد سیاسی و محتوای دیپلماتیک سفر رئیسجمهور به روسیه برانگیخت. اما آیا معنای این عکس در افکار عمومی به همان ترتیبی برساخته میشود که تیم رسانهای رئیسجمهور خواسته است؟»
در ادامه این نوشتار آمده است: «از منظر جامعهشناسی فرهنگی، سیاستمداران همواره از نمادها و آیینها در قالب نمایشهایی فرهنگی استفاده میکنند تا خود را نماینده خیر عمومی و رقبایشان را نامعتبر و منفعتطلبانی خودخواه جلوه دهند. موفقیت در سیاست تا حدودی نیازمند مهارت و استفاده از نمادها و نمایشهای فرهنگی است اما سیاستمداران کمتر قادرند معنای نمادهای سیاسی و نمایشهای عمومیشان را مدیریت کنند؛ چون در جهان رسانهایشده، این معانی عمیقا در درون و از طریق رسانهها سازماندهی میشوند.»
به گزارش کیهان، رسانههای اصلاحطلب که در مقابل سفر پربار رئیسی به روسیه آچمز شدهاند و دیگر چیزی برای هجمه و حمله به دولت نیافتهاند، سراغ نماز خواندن رئیسجمهور آمدهاند! این روزنامه در حالی نماز خواندن را معادل نمادها و آیینهای فرهنگی گرفته است که نماز خواندن فریضه واجب است. یعنی چیزی نیست که بگوییم رئیسجمهور میتوانست آن را انجام دهد یا ندهد. اما نکته قابل تامل آن است که نویسنده این یادداشت نماز خواندن را معادل نمادها و آیینهای فرهنگی گرفته که سیاستمداران از آن استفاده میکنند تا خود را خیر عمومی و رقبایشان را منفعتطلبانی خودخواه جلوه دهند!! در ادامه این سطرها فقط میتوان گفت عجیبا غریبا...