شعری از امیری‌سوادکوهی؛

برای فاطمه انگار زمین آن لحظه کم گشته

شبانه ،مخفیانه،با ملائک می شود تشییع

گل بشکسته پهلو را زمان انگار کم گشته

به گزارش راه شلمچه، در آستانه سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)، مهندس مجید امیری‌سوادکوهی شاعر جوان مازندرانی شعری زیبایی با عنوان "دریای غم" سروده‌اند که در زیر می‌خوانید:


من از ابری خبر دارم دلش دریای غم گشته

شکسته بغض شب هایش گمانم صبحدم گشته


کسی که قطره ی جانش کند سیراب منزل ها

جواب ساقی رندان , عجب ظلم و ستم گشته


کسی که درب خیبر را زجا افکنده بود روزی

کنار درب یک خانه  قد سروش چه خم گشته


من او را می شناسم با اذان روز میلادم

که با نامش غزل هایم رهینِ محتشم گشته


من از کوچه خبر دارم که زهرا را علی بوده

ز جور نا مروت ها دل او غرق غم گشته


نمیدانم چه گویم از سیاهی های آن دوران

ولی تا بوده بد بوده؛ ستم بوده ستم گشته


شبانه ،مخفیانه،با ملائک می شود تشییع

گل بشکسته پهلو را زمان انگار کم گشته


نمیدانم کجا مه را به خاک آرامشی دادند 

برای فاطمه انگار زمین آن لحظه کم گشته


بیا ای مهدی زهرا نشانم ده گلستان را

که چشمانم برای دیدنش صدبار نم گشته


اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار