به گزارش راه شلمچه، به شوق گذراندن روزهای خوش، کیلومترها پرواز میکنند و به تالابهای کشورمان پناه میآورند؛ قوهای مهاجری که نمیدانند این پرواز آخرین پرواز زندگیشان است و دیگر راه برگشتی ندارند. آنها وقتی به تالابهای کشور میرسند، به خیال خود قرار است خستگی سفر از تن به در کنند، اما این واقعیت ندارد و با دام و تله از آنها پذیرایی میشود.
سالهاست که دوستداران محیطزیست و حیاتوحش مخالفت خود را با فعالیت بازار فروش پرندگان وحشی فریدونکنار اعلام کردهاند، اما راه به جایی نبردهاند، چون این بازار گویی هر سال نسبت به سال قبل داغتر برپا میشود و همین مسئله موجب میشود تا پرندگان شکار شده استانهای دیگر مانند گیلان هم به این بازار سرازیر شود. در واقع قیمت نجومی پرندگان در این بازار خود کافی است تا هر فردی برای شکار آنها وسوسه شود.
مثلاً یک غاز وحشی ۳۵۰ هزار تومان، یک مرغابی بین ۲۰۰ تا ۲۵۰هزار تومان و یک مرغابی کوچک به نام خوتکا با ۲۰۰ گرم وزن ۷۰ هزار تومان خرید و فروش میشود؛ در حالی پرندگان با این قیمتها خرید و فروش میشوند که عاملان برپایی این بازار به نام بازار فقرا این سیاهچاله را سرپا نگه داشتهاند، قطعاً با این قیمتهای بسیار بالا مشتریان این بازار فقط افراد متمول هستند، چون هیچ فرد فقیری برای ۲۰۰ گرم گوشت آن هم نه گوشت خالص، ۷۰هزار تومان پول نمیدهد.
در حال حاضر آمار دقیقی از تعداد پرندگان مهاجری که وارد تالابهای ایران میشوند، در دست نیست، اما گفته میشود حدود ۴ میلیون پرنده در ایران زمستانگذرانی میکنند که به نظر میرسد یک سوم تا نصف آنها فقط در تالاب فریدونکنار در استان مازندران فرود میآیند. در این میان بسیاری از شکارچیان با انواع و اقسام دامها و بدون هیچ ترس و واهمهای به کشتن و زندانی کردن این پرندگان مهاجر مشغول میشوند و با قیمتگذاری گران برای این پرندگان بازار سیاه راه میاندازند. هر چند سالهاست دوستداران محیطزیست و حیاتوحش مخالفت خود را با فعالیت بازار فروش پرندگان وحشی اعلام کردهاند، اما این بازار هر سال داغتر از سال قبل برپا میشود.
۸۰۰ قو دو روزه ۲۰۰ قو شدند!
عبدالرضا باقری، کنشگر محیطزیست و یکی از اعضای کارزار تعطیلی بازار پرندگان وحشی به ایرنا گفت: «امسال حدود ۸۰۰ قو در یک مرحله وارد فریدونکنار شدند که بعد از دو روز به ۲۰۰ قو رسیدند که ۳۰ تا از آنها فقط از داخل یک منزل خارج شد، یا اینکه یک قوی گنگ بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون تومان خرید و فروش میشود، چندی پیش در سرخرود حدود ۴۵۰ تا ۵۰۰ قوی گنگ شمردم که چند روز بعد حتی یک قو داخل این تالاب نبود، همه را گرفته بودند.»
باقری گفت: «چند سال قبل بازار پرندگان وحشی فریدونکنار تعطیل شدهبود، اما دوباره فعال شد، حتی داخل شهر تابلوهای تبلیغاتی فعالیت این بازار را هم نصب کردهاند، این در حالی است که پرندگانی که شکار میشوند و روی تختهای این بازار قرار میگیرند در فهرست iucn (اتحادیه جهانی حفاظت) به عنوان گونههای در معرض تهدید هستند.»
باقری تأکید کرد: «فرهنگسازی در زمینه مصرف نکردن گوشت این پرندگان میتواند نقش مهمی در کاهش شکار آنها داشته باشد، به عنوان مثال در بازار پرندگان یک غاز به قیمت ۷۰۰ هزار تومان فروخته میشود و یک غاز دیگر از همان نوع ۲۰۰ هزار تومان قیمت گذاشته میشود که علت تفاوت این دو غاز در وحشی و پرورشی بودن آنها است، چون این گونه جا انداختهاند گوشت پرنده وحشی خوشمزهتر است، پس گرانتر فروخته میشود که این به تبلیغ یک فرهنگ بد بر میگردد و متأسفانه پا گرفته است.»
در همین رابطه پرویز بختیاری، مدرس پرندهنگری به خبرنگار «جوان» میگوید: «بیش از ۹۰ گونه مختلف پرنده است که به دلیل سرد شدن مناطق شمالیتر به سمت کشور ما میآیند و مهاجرت میکنند. غازسانان جزو گونههایی هستند که شاهد مهاجرت تعداد زیادی از آنها به سمت کشورمان هستیم. قوها نیز جزو همین دسته محسوب میشوند و هر سال به تالابهای نیمه شمالی کشور مهاجرت میکنند. «قوی فریادکش» بیشترین نوع قویی است که به سمت کشور ما میآید. این قوها به واسطه جثه درشتی که دارند و از نظر فرهنگ عامه نیز حلالگوشت هستند، در نتیجه شکار و به قیمتهای گرانی فروخته میشوند.»
او با بیان اینکه شکار پرندگان مهاجر در کشور افزایش پیدا کردهاست، میافزاید: «شاید در سالهای گذشته مردم احترام بیشتری برای پرندگان مهاجر قائل بودند، اما متأسفانه در سالهای اخیر شکار این پرندگان افزایش پیدا یافته که البته مسائل اقتصادی نیز در این زمینه اثرگذار بودهاست. حتی پرندگانی که گوشتخوار هستند و به لحاظ شرعی حرام گوشت به حساب میآیند نیز گاهی به قصد تفریح شکار میشوند که این مسئله نگرانکننده است.»
بختیاری با اشاره به افزایش شکار مرغابیسانان در شمال کشور اظهار میدارد: «اگر چه آمار مشخصی در خصوص شکار پرندگان مهاجر وجود ندارد، اما گزارشها و مشاهدات در بازارهای شمال کشور نشان میدهد شکار پرندگان مهاجر افزایش پیدا کردهاست.» به گفته او اغلب کسانی که پرندگان مهاجر را شکار میکنند، مشکلات معیشتی ندارند. خیلی از این افراد کشاورزانی هستند که در زمستان بیکارند و برای پرکردن اوقات فراغت و گاهی کسب درآمد زمستانه به این کار روی آوردهاند.
آبروریزی بینالمللی
بختیاری به لطمه وجهه بینالمللی برای شکار پرندگان مهاجر در کشور نیز اشاره میکند و میگوید: «اینکه شکارچیان پرندگان کشور به طبیعت ایران لطمه میزنند تنها جنبه داخلی ندارد، بلکه جنبه بینالمللی این موضوع نیز قابل بحث است، چراکه با انتشار اخبار و آمار سرشماری نیمه زمستانه از پرندگان مهاجر، اعتبار بینالمللی کشورمان نیز خدشهدار میشود و هر سال نیز این اعتبار تنزل پیدا میکند.»
او ادامه میدهد: «کشورهایی مثل ژاپن یک بانک دارند که کمکهای فراوانی به سازمان محیطزیست کشور ما میکنند که مردم را آموزش بدهند تا بدون شکار پرندگان مهاجر و از بین بردن آنها کسب درآمد کنند. آن سر دنیا به اهمیت این مسئله پی بردهاند، اما ما در کشور خودمان به این موضوع نرسیدهایم که نباید طبیعت را به همین راحتی از بین ببریم.»
این مدرس پرندهنگری با بیان ضرورت راهاندازی صنعت پرندهنگری در کشور تصریح میکند: «فعالیت اکوتوریسم یا بومگردی آنقدر وسیع است و آنقدر درآمد فراوانی در آن گردش میکند که از آن به نام صنعت نیز یاد میشود، به طور حتم با راهاندازی این صنعت، مردم به شدت نسبت به آن علاقه نشان میدهند. یکی از زیرمجموعههای فعالیت اکوتوریسم، فعالیتی به نام پرندهنگری است. در واقع پرنده نگران کسانی هستند که بسیار علاقهمند هستند تا همه پرندههای دنیا را با دوربین عکاسی یا دوربین چشمی، مشاهده کنند و برای این کار نیز پولهای زیادی میپردازند. اینها مانند کلکسیونر عمل میکنند که در تلاشند تعداد پرندههای دیدهشده خود را بالا ببرند. حال اگر این فعالیت در کشور ما نیز جدی گرفتهشود، شکار پرندگان مهاجر به مرور کاهش پیدا میکند.»
۵۰۰ میلیون پرندهنگر در جهان
او ادامه میدهد: «پرندهنگری در واقع یک کار طبیعتی است، اما تفریح هم هست که بیش از ۵۰۰ میلیون نفر در دنیا به آن مشغول هستند. این در حالی است که کشور ما در صنعت اکوتوریسم خیلی پیشرفتی نداشتهاست و همین مسئله سبب راهاندازی بازار سیاه خرید و فروش پرندگان مهاجر در شمال کشور شدهاست. اگر بتوانیم یک بخش کوچکی از بازار پرندهنگری را به خود اختصاص دهیم، اشتغال هم ایجاد خواهد شد و درآمدزایی میشود.»
«ما باید بتوانیم فعالیت اکوتوریسم و پرندهنگری را جایگزین مشاغلی مثل شکار پرندگان غیرمجاز کنیم.» این را بختیاری میگوید و توضیح میدهد: «یک زمانی به ما میگفتند اگر نفت تمام شود، کشور ما به گردشگری احتیاج پیدا خواهد کرد. باید زودتر از آن روز به ضرورت توجه به گردشگری به کشور پی ببریم، زیرا با توجه به این صنعت، بدون اینکه نفت یا معدن از کشور خارج شود، گردشگر از جیب خودش پول خرج میکند. ما باید به این سمت برویم که معیشت افراد را که به تالابها و پرندهها و حیات وحش وابسته است، از این طریق تأمین کنیم. به آنها آموزش بدهیم تا راهنمای پرندهنگری باشند و از این راه کسب درآمد کنند.»
او میافزاید: «اکوتوریسم باید بتواند به طور مستقیم برای جامعه محلی ایجاد درآمد کند و از این ایجاد درآمد، خود افرادی که در آن محل زندگی میکنند، انگیزهای به دست بیاورند که خود بتوانند محیطزیست و طبیعت شهر و اطراف ده خودشان را حفظ کنند. مراقبت از تالاب را به خود اهالی بسپارند و وقتی گردشگر به آن منطقه بیاید، اقامت و غذا نیاز دارد و صنایعدستی به آنها بفروشند. اگر اکوتوریسم فعال شود، میتواند درآمدزایی کند و بعد از آن افرادی که از این راه کسب درآمد میکنند، خودشان مقابل افراد سودجو میایستند و به آنها اجازه شکار پرندگان مهاجر را نمیدهند.»
او به آسیبهای دوستداران محیطزیست که علم کافی ندارند نیز اشاره میکند و میگوید: «ما طرفداران افراطی محیطزیست داریم که این افراد بیش از ۵۰ درصد عامل اصلی از بین رفتن حیوانات هستند. آنها بدون علم کافی و از سر دلسوزی عمل میکنند، اما عملکردشان در طبیعت نتیجه عکس میدهد! مثلاً در سرخرود این افراد غذاهای خیلی زیادی برای پرندگان مهاجر میریزند و این مسئله سبب میشود تا قوها از مناطق حفاظتشده نیز به این مکان بیایند، در نتیجه وقتی یک روز که محیطبان حضور نداشته باشد، تعداد زیادی از این قوها شکار و زندانی میشوند.»
بختیاری در پایان تأکید میکند: «باید در رسانه به خصوص صدا و سیما ضرورت راهاندازی صنعت اکوتوریسم مطالبه شود و حتی درباره دلسوزان محیط زیست که با غذا ریختن برای پرندگان مهاجر منجر به شکار شدن آنها میشوند نیز هشدار داده شود.»