به گزارش راه شلمچه، رشد و گسترش تکنولوژیهای نوین ارتباطی در عصر جدید، مرزهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشورها را از بین برده و دنیا را حتی به کوچکتر از دهکدهای تبدیل کرده است. دهکدهای که اخبار به سرعت نور در آن منتشر میشوند و قدرت نرم با حضور رسانهها خودنمایی میکند. در این عرصه ضرورت دستیابی به دانش و توانی که نیازهای ارتباطی کشور را همگام با تحولات جهانی آنطور که در شان و جایگاه نظام جمهوری اسلامی ایران است، برطرف کند، صد چندان دیده میشود، غفلت در این زمینه میتواند عواقب جبرانناپذیری را در برداشته باشد و در این بین، جایگاه دانشگاههای کشور ویژه و قابل تأمل است.
هدف هر آموزشی کمک به نوآموز در یادگیری، ایجاد تغییر و آمادهسازی وی برای کار حرفهای است. این مهم در تمام رشتهها و همچنین حرفه روزنامهنگاری صادق است و البته باید مقوله آموزش صحیح جدی گرفته شود.
با وجود اینکه بیش از ۱۷۰ سال از آغاز فعالیت روزنامهنگاری ـ از ۱۲۱۵ هجری شمسی ـ و بیش از ۷۹ سال از آموزش این رشته دانشگاهی در دانشگاههای کشور میگذرد ـ از سال ۱۳۱۹ ـ بین میزان انطباق آموزههای دانشگاهی با نیاز کشور چالشهایی وجود دارد، برای بررسی این چالشها و مشکلات گفتوگویی را با اکبر نصراللهی رئیس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی تدارک میبینیم. نصراللهی مولف کتابهایی همچون اصول خبرنویسی، پوشش خبری در رسانهها و مدیریت پوشش خبری بحران است.
وی در این گفتوگو بر ضرورت بازنگری در شیوه و سرفصلهای آموزشی دانشگاهها در رشتههای مرتبط با ارتباطات تاکید دارد و معتقد است که بخش زیادی از مطالبی که بر اساس سرفصلهای مصوب به دانشجویان در کلاسهای درس ارائه میشود کاربردی نیستند.
نصراللهی به ساختار غلط دانشگاههای کشور اشاره دارد و اساتیدی که فقط مباحث تئوریک را بیان میکنند و چه بسا به موازات تدریس، تجربه در محیط کاری را ندارند و همین موضوع باعث شده که گاهی دانشجوهای رشته ارتباطات از استادان خود جلوتر باشند.
وی همچنین به همکاری کم بین رسانهها و دانشگاهها اشاره و تاکید کرد که هماکنون دانشجویان و استادان رشتههای مرتبط با علوم ارتباطات از تجربه لازم در عرصههای رسانه بیبهره و کم بهرهاند و همکاران رسانهای هم توجه کافی به تحولات و پیشرفتهای نظری در حوزههای علمی مرتبط با رسانه را ندارند.
این استاد دانشگاه معتقد است، هزینهای که در کشور برای رسانهها انجام میشود بیشتر از سود آن است. یکی از علتهایش هم این است که ساختار آموزش عالی و نظام آموزشی ما معیوب، تقلیدی و غیربومی است و متناسب با نیازهای کشور نیست.
مشروح گفتوگوی خبرگزاری فارس با اکبر نصراللهی را در زیر میخوانید:
درباره سرفصلهای آموزشی مصوب آموزش عالی و میزان پاسخگویی آنها به نیازهای روز بفرمایید.
خروجیهای دانشگاههای ما در خصوص رشتههای مرتبط با ارتباطات، ایجاد مهارت و مهارتافزایی نیست؛ بلکه آموزش یک سری مباحث تئوریک قدیمی بیاثر یا غیرمؤثر یا دارای اولویتهای پایین است. نمیخواهم بگویم آن تئوریها و موضوعات قدیمی نباید گفته شود اما ما باید از خودمان بپرسیم که ما از دانشگاهها و رسانهها چه انتظاری داریم؟
ما باید از دانشگاه انتظار داشته باشیم که مسائل مردم، مسائل کشور و مسائل نظام را خوب و زود متوجه شود و در پایاننامهها و رسالههایش بیاورد و آموزشهایی هم که میدهد متناسب با نیازهای قدیم و جدید رسانهها و مردم باشد. در حال حاضر چنین چیزی نیست؛ یعنی بچههایی که الآن فارغالتحصیل میشوند، واقعاً بهجرئت میتوان گفت اگر به آنها بگوییم بروید یک خبر قابلانتشار بنویسید، این اتفاق نمیافتد.
بخش زیادی از مطالبی که بر اساس سرفصلهای مصوب به دانشجویان در کلاسهای درس ارائه میشود کاربردی نیستند.
متاسفانه بخش زیادی از مطالبی که بر اساس سرفصلهای مصوب به دانشجویان در کلاسهای درس ارائه میشود کاربردی نیستند؛ یا سرفصلها و عناوین درسی با نیازهای روز یا مطالبی که اساتید ارائه میدهند انطباق ندارد یا اینکه استادان موضوعات مصوب را بر اساس نیازهای جدید دانشجویان و تغییرات محیط ارائه نمیدهند. بنابراین، این سرفصلها و این نوع آموزش نمیتواند نیازهای روز کشور را بویژه در شرایط تحریم تامین کند.
مگر نه اینکه اساتید باید سرفصلها را براساس مصوب ارائه کنند؟
نه الزاما؛ چارچوب کلی سرفصلهای مصوب باید رعایت شود. با توجه به قدیمی بودن سرفصلها و سرعت زیاد تحولات ضرورت دارد استادان در تدریس انعطاف داشته باشند و سرفصلها و عناوین مصوب را با مسائل روز پیوند بدهند. مثلاً اگر استادی درباره راهبردها و تاکتیکهای رسانهای صحبت میکند، میتواند درباره تاکتیکها و استراتژیهای جدید و رسانههای نوین یا ۲۰ سال پیش رسانههای سنتی صحبت کند یا هر دو مقطع را مد نظر قرار دهد. به عبارت دقیقتر رویکردها، راهبردها و تاکتیکهای رسانهای در عناوین مشترک هستند اما این عناوین نمیتوانست به صورت موضوعات خرد دقیق و متناسب با تغییرات در آرایش رسانهای جدید در سرفصلهای مصوب در سالهای قبل بیاید و در آن موقع این موارد موضوعیت نداشتهاند لذا نباید در آن سرفصلهای قدیمی محدود و محصور بود.
درباره نوع و نحوه پذیرش دانشجویان و تاثیر میزان آشنایی پایهای آنها با مفاهیم روزنامهنگاری در آموزش بفرمایید.
متاسفانه به دلایل مختلف از جمله رقابت دولتهای قبلی با دانشگاه آزاد، وضع مالی دانشگاه نسبت به قبل بدتر شده است و همین موضوع بر نحوه جذب دانشجویان و نحوه تدریس استادان و در نهایت کیفیت آموزشها اثر منفی گذاشته است.
به دلیل رقابتهای نادرستی بخش آموزش عالی دولتی با دانشگاه آزاد از زمان دولت آقای احمدینژاد، دانشگاههای پیام نور و علمی و کاربردی، پردیسها و پذیرشها با عناوین غیرانتفاعی و شبانه معمول و تقویت شدهاند و این نوع اقدامات سیاسی و غیرکارشناسی، هم اینک با توجه به کاهش ورودیهای دانشگاهها هم مراکز آموزشی دولتی و هم دانشگاه آزاد را با مشکل جدی مواجه کرده است. دانشگاه آزاد تمام هزینههایش را از طریق شهریه تامین میکند؛ بنابراین عملا مجبور است در این شرایط از برخی ملاکها و شاخصهای مورد تاکید خود در پذیرش دانشجویان صرفنظر کند.
دانشگاههای دولتی هم همینطور هستند؟
چنین رقابتهای نادرستی کمابیش ادامه دارند؛ زمانی که بیش از اندازه به دانشگاههای پیام نور و علمی کاربردی وسعت و گسترش داده میشود طبیعتاً آنها نیز دچار مشکلاتی میشوند و پردیسهای دانشگاهی با دانشگاه آزاد رقابت میکنند. به طوری که دانشگاههای غیرانتفاعی از دانشجویان شهریه دریافت میکنند و کار را برای خودشان و دانشگاه آزاد سختتر میکنند. عملاً انتخاب دانشجو برای دانشگاه آزاد از بین داوطلبین کم و کمتر میشود و بستری فراهم میشود تا داوطلبان با هر معدل و شرایطی به راحتی در دانشگاههای دولتی، علمی کاربردی، دانشگاههای آزاد و پیام نور جذب شوند.
آیا این موارد در آموزش تاثیرگذار است؟
بله؛ قطعاً تاثیرگذار است. با وجود چنین مواردی اگر دانشجویی علاقه به رشتهای نداشته باشد در حال حاضر به راحتی میتواند در دانشگاهها تحصیل کنند ، درصورتیکه اگر دانشگاههای علمیکاربردی، پیام نور و دانشگاههای مختلف با شیوه فعلی پذیرش و رقابت نادرست نبودند قطعاً دانشگاه آزاد میتوانست با در نظر گرفتن سوابق تحصیلی افراد و علاقمندیشان از طریق مصاحبه پذیرش دانشجو داشته باشد.
سطح دانش علمی و نظری استادان دانشگاهها، میزان امکانات و تجهیزات آموزشی لازم این رشته در دانشگاههای کشور چگونه است؟
به نظر بنده هر فردی که وارد فضای ارتباطات رسانه و روابط عمومی میشود حتماً باید به به موازات اندوختههای نظری به روز، تجربه عملی در رسانهها و محیط کاری داشته باشد؛ نمی شود از دانشجو انتظار داشته باشیم بعد از فارغ التحصیلی بتواند جذب محیط کار شود اما مهارتهای لازم را از استادانش در دانشگاه کسب نکند و فقط مباحث تئوریک را فرا گیرند.
در حال حاضر مقررات اداری نادرستی وجود دارند که مثلاً میگویند اگر کسی در فلان موسسه، سازمان یا خبرگزاری استخدام یا مشغول به کار است نباید در دانشگاه شغل موظف داشته باشد یا بالعکس. البته چنین مقرراتی شاید در مورد برخی از مشاغل و رشتهها قابل اجرا باشد اما در رشتههایی مثل ارتباطات، روزنامه نگاری، روابط عمومی و مدیریت رسانه که به مهارت هم نیاز دارند به کیفیت و کاربردی بودن آموزش لطمه جدی وارد میکند.
دانشگاههای ما ساختار غلطی دارند و اساتید فقط مباحث تئوریک را بیان میکنند و شاید به موازات تدریس، تجربه در محیط کاری را ندارند.
استادان روزنامه نگاری، ارتباطات و روابط عمومی زمانی در افزایش مهارت دانشجویان موفق خواهند بود که تجربه کار در رادیو، تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاریها را داشته باشند و به موازات تدریس در محیطهای کاری هم حضور داشته باشند؛ در حالا حاضر این امکان یا وجود ندارد یا بسیار ناکافی است؛ دانشگاههای ما ساختار غلطی دارند و اساتید فقط مباحث تئوریک را بیان میکنند و شاید به موازات تدریس، تجربه در محیط کاری را ندارند.
واقعیت این است باوجود زحمات استادان، به دلیل همین ساختار و مقررات نادرست و قدیمی در بعضی از حوزهها دانشجویان به لحاظ مهارت و تجربه از استادان جلوتر هستند. ادامه این وضع روی خروجی آموزش و مهارت دانشجویان اثر منفی خواهد گذاشت.
هیچیک از گروهها و دانشکدههای دارای رشتههای روزنامه نگاری، روابط عمومی، ارتباطات و رسانه از دولتی تا آزاد،کارگاههای آموزشی مجهز، آنتن رادیو و تلویزیون آموزشی و تحریههای تولید و انتشار خبر ندارند. مطبوعات، خبرگزاری و روابط عمومی ندارند؛ دانشجویانی که قرار است این دروس و رشتهها را بخوانند قطعا باید سایت و خبرگزاری در اختیارشان قرار بگیرد. اشکالی ندارد که خبری توسط یک دانشجو به اشتباه منتشر شود در چنین مواردی مسئولان باید آستانه تحمل خود را بالا ببرند و اگر دپارتمان آموزشی دانشگاهی، خبری را به اشتباه منتشر کرده کار به دادگاه کشیده نشود. دانشگاه باید بداند که این یک کار دانشجویی است و نمیشود با زدن سر و ته هزینهها فقط به دانشجویان مدرک ارائه داد.
باید در کنار آموزشهای تئوریک حتماً روزنامه، سایت، خبرگزاری و بخشهای سختافزاری فراهم شود و دانشجو پروسه کار را در محیط عملی آموزش ببیند. در حال حاضر دانشگاه آزاد یک روزنامه و ۲ خبرگزاری و دهها روابط عمومی دارد و این امکان را دارد تا بحثهای عملی و نظری را به یکدیگر پیوند دهد. با وجود برخی مشکلات اداری مانند جابجایی دانشجویان به محیط خبرگزاری با حمایت و دستور رئیس محترم دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران قرار است بزودی طرح مدار (مهارتافزایی دانشجویان و استادان و دانشافزایی رسانهها) برای نخستین بار در دانشگاه آزاد اجرایی شود. بر اساس این طرح ، رشتههای دانشگاهی مرتبط با رسانه و ارتباطات و رسانههای دانشگاه از ظرفیتهای یکدیگر استفاده میکنند؛ دانشجویان مباحث نظری کلاسهای آموزشی مثل پوشش خبری، اصول روزنامهنگاری، انجام مصاحبه و حتی تولید خبر را با حضور در تحریریه ایسکانیوز، آنا و فرهیختگان در محیط واقعی فرامیگیرند و از تجربیات همکاران رسانهای استفاده خواهند کرد و در مقابل خبرنگاران رسانهها از توان و اندوختههای تجربی استادان بهره خواهند گرفت واقعیت این است.
هماکنون دانشجویان و استادان رشتههای مرتبط با علوم ارتباطات از تجربه لازم در عرصههای رسانه بیبهره و کم بهرهاند و همکاران رسانهای هم توجه کافی به تحولات و پیشرفتهای نظری در حوزههای علمی مرتبط با رسانه را ندارند.
دانشگاه آزاد اسلامی حدود دو دهه است که هم در رشتههای مختلف علوم ارتباطات در مقاطع مختلف کارشناسی، کارشناسیارشد و دکتری دانشجویان زیادی جذب کرده است و به موازات در رسانههای مختلف وابسته به خود (روزنامه فرهیختگان، خبرگزاریهای آنا و ایسکانیوز و صدها سایت و روابط عمومی در واحدهای مختلف سراسر کشور) هزینههای قابلتوجهی را صرف میکند. باوجوداین واقعیت این است این تحولات همچنان درشان و طراز دانشگاه و نظام مقدس جمهوری اسلامی نیست. هماکنون دانشجویان و استادان رشتههای مرتبط با علوم ارتباطات از تجربه لازم در عرصههای رسانه بیبهره و کم بهرهاند و همکاران رسانهای هم توجه کافی به تحولات و پیشرفتهای نظری در حوزههای علمی مرتبط با رسانه را ندارند. با اجرای طرح «مدار» مدل موفق تعامل دانشگاه و رسانه را در مدیریت جدید تجربه و عرضه خواهد شد.
در این طرح علاوه بر آنکه به این دانشجویان ارائه خدمتی میشود، رسانههای دانشگاه آزاد هم میتوانند خلأهای خود در نیروی انسانی را با استفاده از این ظرفیت پر کنند.
از چگونگی تعامل دانشگاهها، رسانهها و وضعیت روزنامهنگاری کشور با عنوان بازار کار و میزان جذبکنندگی و کشش آن برایمان بگویید.
به دلیل اینکه تعامل وجود ندارد عملاً دانشجویان نمیتوانند برای کارورزی به خبرگزاریها، روزنامهها و رادیو و تلویزیون برود. متاسفانه رادیو و تلویزیون به دلیل بحثهای امنیتی و حراستی حتی برای دانشجویان خود نیز این امکان را فراهم نکرده تا دانشجویان بتوانند در تحریریه و محیط کاری حاضر شوند و همراه با خبرنگاران آموزش ببینند. برخی دانشگاهها به دلیل عدم داشتن روزنامه و رسانه دچار مشکلات مالی و ساختاری هستند و حمایتی از سوی دانشگاهها صورت نمیگیرد و این دانشگاهها انگیزه لازم را ندارند؛ به همین دلیل یا تعاملی وجود ندارد یا اینکه این تعامل بسیار ضعیف است. اگر برخی از ارتباطات فردی بین مدیران و برخی اساتید و تلاشهای خود دانشجویان نبود، امکان اشتغال فارغالتحصیلان رشتههای مرتبط با رسانه در همین محدود هم فراهم نبود.
در بحث آموزشهای روزنامهنگاری در کشور مشکلات بسیار زیادی داریم که ضرورت دارد اولاً همه دستاندرکاران این مشکلات را حس کنند و متوجه ماجرا شوند که مشکل وجود دارد و ثانیاً سایر افراد شاغل در این حوزه را با خود همراه کنند تا کشور را از این وضعیتی که در حوزه روزنامهنگاری و حوزه ارتباطات و مدیریت رسانهای با آن مواجه است، نجات دهند.
در کشور رسانههای متعددی وجود دارد که بهلحاظ کمّی کم هم نیستند؛ یعنی بهلحاظ ظرفیت رسانهای مشکلی نیست و کشور از ظرفیتهای رسانهای بسیار زیادی در حوزههای مختلف فضای مجازی، رادیو و تلویزیونی، خبرگزاری و پایگاههای خبری برخوردار است.
از طرف دیگر به لحاظ ظرفیتهای دانشگاهی و آموزشی هم بخشهای ارتباطات، رسانه، روزنامهنگاری و روابط عمومی هم کم نیستند؛ الآن در هر کدام از دانشگاههای دولتی و غیردولتی میبینیم که رشتههای ارتباطات و روابط عمومی هست. مثلاً در دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده علوم ارتباطات داریم. در دانشگاه تهران رشتههای ارتباطات را داریم و مدیریت رسانه هم در سطح ارشد و دکتری تدریس میشود. در دانشگاه آزاد اسلامی ظرفیت خوب رشته ارتباطات و مدیریت رسانه و روزنامهنگاری و روابط عمومی وجود دارد. پس ظرفیت دانشگاهی و آموزشی و رسانهای به اندازه کافی وجود دارد؛ اما نظام جمهوری اسلامی و مردم ایران چقدر از این ظرفیتهای رسانهای استفاده میکنند و اصلاً اگر اینها نباشند، چه اتفاقی میافتد؟
هزینهای که در کشور برای رسانهها انجام میشود بیشتر از سود آن است. یکی از علتهایش این است که ساختار آموزش عالی و نظام آموزشی ما معیوب، تقلیدی و غیربومی است و متناسب با نیازهای کشور و نیازهای رسانهها و مدل اقدام که الآن در کشور هست، فعال نیست.
واقعیت این است همانگونه که گفتم ظرفیت دانشگاهی و آموزشی و رسانهای به اندازه کافی در کشور وجود دارد اما از این ظرفیتها یا استفاده غیرحرفهای یا حداقلی میشود، به همین دلیل مردم و کشور در محاصره تبلیغاتی رسانههای غیرمسئول، معاند یا رقیب قرار گرفتهاند و هزینهای که در کشور برای رسانهها انجام میشود بیشتر از سود آن است. یکی از علتهایش این است که ساختار آموزش عالی و نظام آموزشی ما معیوب، تقلیدی و غیربومی است و متناسب با نیازهای کشور و نیازهای رسانهها و مدل اقدام که الآن در کشور هست، فعال نیست. بسیاری از درسها و عناوین درسی که در مقاطع لیسانس، ارشد و دکتری در رشتههای مرتبط با ارتباطات و رسانه وجود دارد قدیمی و متعلق به چند دهه قبل است، درصورتیکه همه پدیدهها و مدل تولید و انتشار اخبار و اطلاعات و رابطه بین تولید و مصرفکنندگان اطلاعات و اخبار و نوع ابزار و غیره تغییر پیدا کرده است.
در حوزههای مربوط به ارتباطات و تکنولوژیهای ارتباطی، سرعت تحولات بهگونهای زیاد است که ما حتی نمیتوانیم نسخه مربوط به رسانه و ارتباطات دو سال قبل را الآن اجرا کنیم؛ بنابراین با این سرعت تغییر در عرصههای ارتباطی و رسانهای، حتماً باید آموزش عالی کشور، دانشگاههای ما، مراکز آموزشی ما بهگونهای اقدام کنند که چابک و بهروز باشند و پیشبینی کنند قبل از اینکه ما در آن وضعیت قرار بگیریم، افراد رسانهای آموزشهای لازم را ببینند و بتوانند مردم را آموزش داده و آماده کنند؛ یعنی مثلاً قبل از اینکه فضای مجازی وارد شود، حتماً باید دانشگاههای ما پیشبینی میکردند که در آینده جریان تولید و انتشار اخبار فقط در انحصار رادیو و تلویزیون و مطبوعات و خبرگزاریها نیست.
به نظر شما تخصصی شدن رشتههای روزنامهنگاری ورزشی، سیاسی و فرهنگی در بهبود آموزش رشتههای تحصیلی تاثیرگذار است؟ آیا روزنامهنگاری عمومی در حال حاضر پاسخگوی نیاز کشور هست؟
بیتردید آموزشهای عمومی باید باشند ولی باید حتماً در مقاطع تحصیلات تکمیلی تخصصی شوند. علم گسترش پیدا کرده و حوزههای مختلف رقابتی و پیچیدهتر شدهاند بنابراین ضرورت دارد که در کنار آموزشهای عمومی ، رشتههای تخصصی و بین رشتهای در مقاطع تحصیلات تکمیلی ایجاد و گسترش پیدا کند.
وزارت علوم باید دستورالعملهای قدیمی ۵۰-۴۰ سال قبل را کنار بگذارد و برای تاسیس رشتههای جدید مانند فضای مجازی شاخصهای خود را تغییر دهد.
مدیریت رسانه در شاخه رادیو تلویزیون بسیار متفاوتتر از مدیریت رسانه در حوزههای خبرگزاری است؛ بنابراین باید در کنار آموزش عمومی در تحصیلات تکمیلی آموزشها و رشتههای تخصصی دایر شود و از طرف دیگر باید وزارت علوم دستورالعملهای قدیمی ۵۰-۴۰ سال قبل را کنار بگذارد، به طوری که باید برای تاسیس رشتههای جدید مانند فضای مجازی شاخصهای خود را تغییر دهد و مثلا ایجاد رشتهای جدید و کاربردی مثل مطالعات فضای مجازی را به داشتن چند استاد و دانشیار و مقررات سختگیرانه و طولانی منوط نکند.
وزارت علوم باید در ایجاد و گسترش رشتهها با درنظر گرفتن شرایط و نیازهای کشور، اقتضایی عمل کند و مقداری انعطافپذیر باشد و اگر قرار باشد برخی رشتهها را با متر و خطکش چندین سال پیش ایجاد کند و ملاحظات و مقتضیات روز را در نظر نگیرد، مطمئنا فرایند تاسیس رشته به قدری طولانی خواهد شد که دیگر به رشتههای جدید و مورد نیاز امروز، در زمان اجرا و تصویب قدیمی و غیرموثر خواهند بود.
وضعیت آموزش روزنامهنگاری ایران از لحاظ نقاط مثبت و منفی با دیگر کشورها چگونه است؟
نکته اول درباره تعامل دانشگاها با محیط کار است که در خارج از ایران بسیار خوب و پررنگ است ولی در کشور ما بسیار کمرنگ، نکته دوم نیز درباره حمایتهای صنعت و بخشهای بیرون از دانشگاه است؛ یعنی دانشگاه برای انجام و تکمیل پروژه قرارداد میبندد و پولی دریافت میکند تا پروژه با مشکل مالی مواجه نشود اما در ایران روال کار به این صورت نیست. به طور مثال زمانی که بحث سیل در کشور به وقوع پیوست من عضو یکی از کارگروهها بودم و دولت هم یکی از روسای دانشگاه دولتی را مسئول این پروژه تحقیقاتی کرد اما عملاً هیچ پولی از این پروژه داده نشده است و برخیها مبلغ بسیار کمی دریافت کردهاند؛ وقتی دولت و رئیس جمهور دستور میدهند که چنین قراردادی با دانشگاه بسته شود طبیعتا باید منابع مالی در اختیار دانشگاه قرار دهند تا استاد و دانشگاه بابت پروژه تقویت و حمایت شوند.
و اما نکته سوم اینکه در جای جای دنیا دانشجو درس میخواند و در کنار تحصیل در محیط کاری پروژه میگیرد و تجربه و درآمد کسب و زندگی خود را تامین میکند ولی در کشور ما هم به دانشگاهها کارهای تحقیقاتی سفارش داده نمیشود یا بسیار کم است یا اینکه به واسطه جذب دانشجویان از مشاغل غیرمرتبط و بی علاقه به رشتههای تحصیلی، بخشهای تولیدی نمیتوانند نیازهای خود را از این افراد تامین کنند.
و اما نکته چهام اینکه در کشورهای دیگر گزینش و انتخاب دانشجو با توجه به علاقه افراد صورت میگیرد اما اینجا علاقه و استعداد چندان مدنظر نیست.
چالشهای احتمالی آموزشی روزنامهنگاری در دانشگاههای ایران را چه مواردی میدانید، راهکارهای پیشنهادی شما برای افزایش کیفیت آموزشی روزنامهنگاری در دانشگاههای کشور چیست؟
به برخی از چالشها و پیشنهادها اشاره کردم؛ چند چالش برای در دانشگاه مهم است و ضرورت دارد در مورد آنها تدبیر فوری شود، ارتباط ناکافی یا فقدان ارتباط بین دانشگاه و محیط کاری، بی توجهی به مهارت افزایی و کاربردی کردن آموزش، ساختار قدیمی، غیرقابل انعطاف و فرایند کند و زمانبر تصویب رشتههای جدید و نوع نگاه منفی مسؤولان و کنشگران مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی به رسانه و رشتههای مرتبط با رسانه از جمله چالشهای مهم نظام آموزشی است.
نگاه مسئولان به رسانهها اغلب، بدبینانه است و روزنامه نگاران را به عنوان مشاور و دلسوز و کمککار به رسمیت نمیشناسند. در صورتی که پیشنیاز و پیش شرط اجرای هر اقدام مثبت یا منفی و اجرای هر برنامه توسعهای استفاده از رسانهها است اما در حال حاضر به دلیل سواد رسانهای پایین مسئولان، از ظرفیتهای رسانه استفاده ناردست و ناکافی می شود.