به گزارش راه شلمچه، نیروی انسانی با انگیزه و متناسب با وعدهها و شعارهای هر مسئول یا مجموعه جدیدی که بر سرکار میآید رکن اساسی فعالیت آن فرد یا مجموعه بوده و چینش صحیح این نیروها تأثیر بسزایی در میزان موفقیت آن شخص یا گروه دارد. دولت سیزدهم طی چهار ماهی که با شعار «ایران قوی و سربلند» سکان اجرایی کشور را در دست گرفته انتصاباتی درحوزههای مختلف داشته و در برخی پستها نیز هنوز تغییری صورت نداده است. نکته جالب در این میان اینکه بسیاری از مردم و نیروهای دلسوز و انقلابی در اقصی نقاط کشور پیگیر این تحولات بوده و بهطور جد از بودن افرادی با ویژگیهای دولت سابق نگرانند و حتی در برخی استانهای محروم از ادامه حضور مدیران دولت گذشته گلایه داشته و خواهان تغییر آنها هستند. این نگرانیها آنقدر جدی است که آقای رئیسی هم چندی قبل در جمع مردم لرستان تأکید کرد: «از بانیان وضع موجود نباید استفاده شود».
یکی از مهمترین رویکردهای دولت قبل که تا واپسین روزهای عمر آن بروز و ظهور داشت و منشا بسیاری از معضلات هم شد تکیه به بیگانگان برای حل مشکلات کشور بود. مسئولان دولت تدبیر از نخستین روزهای تصدی مسئولیت با این ادعا که باید با آمریکا بهعنوان کدخدای جهان مذاکره کنیم حیات و ممات تمامی مسائل کشور حتی آب خوردن مردم را هم به خارج از مرزها گره زدند. نتیجه طبیعی چنین سیاستی تحمیل رکود شدید به بخشهای مختلف داخلی از یکسو و بیتوجهی به توان نیروهای خلاق بومی از سوی دیگر بود؛ برهمین اساس بسیاری از بنگاههای تولیدی ظرفیت کارشان را به یکسوم حالت عادی تقلیل دادند و عذر هزاران کارگر را خواستند، کارخانههای مهم ایرانی همچون آزمایش، داروگر، ارج و... که سالها جزو برندهای مطرح غرب آسیا بودند به تعطیلی کشیده شدند و مشابه خارجی تولیداتشان بازار ایران را تصاحب کرد، جوانان مبدع و مبتکر ایرانی خصوصاً در شرکتهای دانشبنیان به حاشیه رفتند و انگیزه فعالیتشان به شدت کاهش یافت این وضعیت آنقدر بغرنج شد که حتی برخی همکاران شهید احمدی روشن که عملکرد درخشانی در صنعت هستهای داشتند در دولت روحانی سر از شرکتهای آب و فاضلاب درآوردند!
عجیب اینکه برخی مسببان فجایع فوق این روزها بدون اینکه اشارهای به نتایج مدیریتشان در این هشت سال داشته باشند مجدداً زبانشان باز شده و برای دولت جدید هم نسخهپیچی میکنند که «بالاخره ما باید تکلیفمان با دنیا- بخوانید آمریکا- را مشخص کنیم!» با این وصف معلوم نیست حضراتی که مدعی بودند «زبان دنیا را ما بلدیم» در این هشت سال چه میکردند؟!
ویژگی تکیه به خارج و ربط کل مسائل کشور به بیرون مرزها علاوه بر تحمیل رکود به اقتصاد موجب شد تا انفجار قیمتها نیز از یک مقطعی به بعد رخ دهد و تورم بیسابقه بالای 40 درصد برای چند سال متوالی گریبان خانوادهها را بگیرد. سفرههای مردم به سرعت آب رفت و ارزش پول ملی به شدت کاهش یافت. قیمت مسکن 7 برابر سال 92 شد و نرخ اجارهبها افسارگسیخته بالا رفت. با این اوضاع مردم حق داشته و دارند که خواهان حذف عوامل چنین وضعیتی باشند چرا که میدیدند کسانی که روزگاری وعده داده بودند چنان رونقی ایجاد میکنیم که اصلا نیازی به یارانه 45 هزار تومانی نداشته باشید حالا ارزش همین یارانه را هم آنقدر پایین آوردند که مردم محتاج یارانه دیگری شدند.
خصلت دیگر مدیران دولت گذشته اشرافیگری و نگاه از بالا به پایین به مردم بود. آقایانی که خودشان در ویلاهای هزارمتری لواسان و جردن زندگی آنچنانی داشتند با قوطی خواندن و مزخرف دانستن مسکن مهر افتخارشان این شد که در پایان وزارتشان در وزارت خانهسازی چشم در چشم مردم بگویند «افتخار میکنم حتی یک مسکن هم افتتاح نکردم!» همین رویکرد متکبرانه و از سرشکم سیری موجب کمبود حداقل 6 میلیون مسکن در طول سالهای اخیر شد که نتیجه طبیعیاش همان انفجار نرخ مسکن بود. حالا دولت جدید عزم و برنامه جدی برای جبران این کمکاری دارد و خوشبختانه وزیر راه و شهرسازی نیز تمام همّ و غمّش اجرای طرح نهضت ملی مسکن برای ساخت چهارمیلیون مسکن طی چهار سال است. هرچند برخی رسانههای وابسته به همان جریان اشرافی مدام گزارش و مصاحبه منتشر میکنند که «هیچ مدل جدیدی در مسکن خلق نشده، هیچ طرح نویی داده نشده و هیچ اتفاقی هم نیفتاده است». اگر واقعاً اتفاقی نیفتاده چرا جیغ بنفش شما بلند است و مدام پمپاژ ناامیدی میکنید؟
اتفاقا قاطبه مردم خصوصاً زوجهای جوان و خیل کثیر مستاجران کمدرآمد به این اقدام دولت آقای رئیسی امید دارند و از متصدیان میخواهند با جدیت مضاعف و بدون توجه به هیاهوی رسانههای زنجیرهای هرچه سریعتر عملیات اجرایی این طرح را توسعه دهند و امکان ثبتنام در تمام شهرهای کشور را برای این طرح فراهم کنند. البته برخی کارشناسان معتقدند هنوز افراد ضعیف دولت قبل با کارنامه مشخص بعضا در وزارت راه و شهرسازی بر سر کار هستند و چهبسا همین موضوع سبب کندی تحقق وعده ساخت چهار میلیون مسکن در چهار سال شود. مقداد همتی عضو سابق شورای عالی مسکن در بیان عملکرد ضعیف این افراد در دولت روحانی میگوید: «براساس آمار تنها کمتر از 10 درصد از واحدهای طرح اقدام ملی که دولت روحانی وعده ساختش را داده بود در پایان دولت قبل پیریزی شده و هنوز تسهیلات این بخش تعیین تکلیف نشده است. این بلاتکلیفی میتواند فشاری را به سازوکار ساخت مسکن در دولت جدید واردکند.»
فساد اقتصادی یکی دیگر از خصائص برخی مسئولان دولت سابق بود. محکومیت قطعی برادر رئیسجمهور، برادر معاون اول، دختر وزیر، داماد وزیر و دستگیری چندین جاسوس در ارکان دستگاه اجرایی موجبات رویگردانی مردم از مدیران دولت روحانی و اقبال به آقای رئیسی که کارنامه درخشانی در مبارزه با فساد در قوه قضائیه داشت، کردند. خوشبختانه آقای رئیسی نیز این اقبال عمومی را تاکنون قدر دانسته و حتی چندی پیش خطاب به اعضای هیئت دولت تأکید کرد: «باید به شدت مراقبت و صیانت نمود تا در زیرمجموعه شما هیچ فسادی رخ ندهد.در جاهایی که فضاسازی نسبت به انتصابات رخ میدهد، اگر این فضاسازیها صحیح نیست، از عملکرد خودتان دفاع کنید، اما توجه داشته باشید که شایستهسالاری در دولت سیزدهم صرفاً یک شعار نیست، بلکه بستر و مبنای کار است و اگر انتقادات به یک عملکرد یا انتصاب شما صحیح است، باید سریعاً اصلاح کنید. اگر فسادی در مجموعه دولت محرز شد اول مسئولان با فرد خاطی برخورد کنند و سپس او را برای طی مراحل قانونی به مراجع قضایی معرفی نمایند، بنده هیچ خط قرمزی ندارم؛ نه دفترم، نه معاونینم و نه وزرا هیچکدام خط قرمزی برای بنده نیستند».
عدم گفتوگوی صادقانه و شفاف با مردم و اقناع افکار عمومی درباره اصلاحات مهم اقتصادی یکی دیگر از ویژگیهای دولت دوازدهم بود که آسیب جدی به اعتماد عمومی وارد کرد. ماجرای گرانی یک شبه بنزین در آبان 98 که خسارات گستردهای به جامعه زد یکی از مصادیق بارز همین خصلت دولتمردان سابق بود. گرانی شوکآور قیمت سوخت در حالی رخ داد که تا پیش از انجامش بارها مسئولان دولت همچون سخنگوی دولت و وزیر نفت دولت تدبیر و امید! هرگونه افزایش قیمت بنزین را تکذیب کرده بودند. ماجرا وقتی تلختر شد که آقای حسن روحانی بهعنوان رئیسجمهور دو روز پس از این سوءرفتار در قاب تلویزیون ظاهر شد و با لبخند عجیبی به مردم گفت: «من هم مثل شما صبح جمعه فهمیدم قیمت بنزین گران شده!» نتیجه طبیعی این گفتار و آن رفتار سلب اعتماد عمومی به مسئولانی است که چنین عملکرد دوگانهای را داشتهاند آرای اندک همتی و مهرعلیزاده در انتخابات اخیر ریاست جمهوری بهعنوان حامیان دولت روحانی و افول محبوبیت شخص وی در پایان ریاستش در تمام نظرسنجیها به عینه نشان داد مردم از دولتمردانشان بیش از هر چیزی صداقت و شفافیت را مطالبه میکنند. دولتی که قصد اصلاحات اقتصادی دارد باید مانند آقای رئیسی پیش از انجامش صادقانه با مردم گفتوگو کرده و اذهان عمومی را نسبت به چرایی این اصلاح قانع سازد قطعا این کار به صلاح ملک و ملت خواهد بود.
کمال احمدی