به گزارش راه شلمچه، پال جانسن در کتاب «پیدایش تمدن جدید غرب»، روچیلدها را عامل کلیدی در «پیدایش دنیای نوین» میخواند. روچیلدها به کانونی تعلق داشتند که از قرنها پیش، شبکه خود را در سراسر جهان گستراند، به درون دربار قدرتهای آن زمان نفوذ کرد و گستره سیاست و اقتصاد را از آن روزگار در اختیار خود گرفت.
هانا آرنت، مورخ و روزنامه نگار یهودی اذعان داشته است:
«... برای اثبات فکر عجیب دولت جهانی یهود چه دلیلی بهتر از خاندان روچیلد که تابعیت 5 دولت مختلف را دارا و دست کم با سه دولت در همکاری نزدیک بود، دولتهایی که تنازعات مکرر میان آنها هرگز، حتی لحظه ای، یکپارچگی و پیوند منافع بانکدارانشان یعنی روچیلدها را متزلزل نساخت!»
اما در میان خاندان روچیلد، نام «ویکتور روچیلد»، با نفوذترین و موثرترین فرد این خاندان، از سه جنبه مختلف قابل توجه است:
او سومین بارون خاندان روچیلد در انگلستان بود که هدایت این امپراتوری عظیم را در دروان معاصر برعهده گرفت. او در طی همین دوران در پایه گذاری و عملکرد سرویسهای موثر غرب امروز از جمله MI6 و CIA نقش اساسی داشت و بالاخره این که ویکتور روچیلد یک زیستشناس شهیر هم بود.
نقش پنهان لرد ویکتور روچیلد، افشاگر سریترین بخش فعالیتهای خاندان و امپراتوری روچیلد در روزگار حاضر است. همین ویکتور روچیلد بود که به وسیله ارتباط با شاپور ریپورتر (پسر اردشیر ریپورتر) دومین دوره از حاکمیت پنهان امپراتوری جهانی صهیونیسم در دستگاه حکومتی رژیم پهلوی را رقم زد و از این طریق کشور ما را به آنجایی که منافع و مطامع صهیونیسم جهانی اقتضاء مینمود، کشاند.
پیتر رایت کارمند ارشد MI5 که نزدیکی ویژهای با ویکتور روچیلد داشت، در کتاب خاطراتش نوشته است:
«...در سال 1958هالیس (رئیسوقت MI5 ) مرا با مردی به نام ویکتور روچیلد آشنا کرد که با بسیاری از کارمندان رده بالا و به ویژه دیک وایت (رئیسکل MI5 و سپس MI6) دوستی عمیق داشت. وی در زمان آشنایی با من، بخش تحقیقاتی شرکت نفتی شل را اداره میکرد و بیش از 30 آزمایشگاه مختلف را در سراسر جهان زیر کنترل خود داشت.
رایت ادامه میدهد:
«...لرد ویکتور روچیلد با استفاده از دوستی اش با شاه ایران و اداره برخی از عوامل جاسوسی در خاورمیانه که آنها را برای دیک وایت (رئیسکل MI6) و به طور شخصی کنترل میکرد، مانند سر شاپور ریپورتر که رل تعیینکنندهای در عملیات خاورمیانهای MI6 در سالهای دهه 1950 داشت (اشاره به کودتای 28 مرداد 1332)، روابط خود را با دستگاه اطلاعاتی انگلستان حفظ میکرد...»
نکته قابل تامل اینکه سر شاپور ریپورتر به عنوان سرجاسوس سرویس اطلاعاتی انگلیس شناخته میشد اما با پوشش وابسته مطبوعاتی سفارت آمریکا در تهران حضور پیدا کرد و تا کودتای 28 مرداد 1332 به طور رسمی، رئیسدارالترجمه سفارت آمریکا و رایزن سیاسی این سفارت بود!
بی مناسبت نیست برای شناخت بیشتر شاپور ریپورتر به سند بیوگرافیک وی در MI6 که پس از انقلاب نسخهای از آن در منزل وی به دست آمد، توجه کنیم:
«...(شاپور جی ریپورتر) متولد ایران (تهران) در سال 1920، پسر سِر اردشیرجی ریپورتر دارای نشان KCBE (بارونت) و لیدی شیرین بانو... در دوران بحران نفت و برای یک دوره سه ساله به وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا مأمور شد و در مقام مشاور سیاسی هندرسون، سفیر کبیر، خدمت کرد. او در تمامی دورانی که به سرنگونی مصدق انجامید مسئولیت عملیات در صحنه را به عهده داشت. ..در پایان مأموریت او در سفارت ایالات متحده آمریکا، وزارت امور خارجه ایالات متحده به پاس «خدمات درخشان» آقای ریپورتر «به اهداف مشترک» [آمریکا و بریتانیا] مقام عضویت دائمی وزارت امور خارجه و شهروندی ایالات متحده را به او اعطا کرد...»
در خاطرات وودهاوس اشارهای کوتاه به نقش شاپور ریپورتر در کودتای 28 مرداد شده است. کریستوفر مونتاگ وودهاوس، مسئول عملیات چکمه (عملیات تکمیلی کودتای 28 مرداد در کنار عملیات آمریکایی آژاکس) در MI6 که در سالهای 1951/ 1952 در تهران بود، در خاطراتش مینویسد:
«... رابین زینر (مامور MI6 در ایران) همچنین یک پارسی اهل بمبئی را که همشاگردی شاه بود، به من معرفی کرد، اگرچه در آن موقع او آدم مهمی نبود ولی بعدها به واسطه خدماتی که برای ما انجام داد، به لقب سر شاپور ریپورتر مفتخر شد...» (خدمات شاپور ریپورتر همان حضور موثر و تعیینکننده وی در کودتای 28 مرداد است)
سند بعدی، برگه عضویت دائم شاپور ریپورتر در وزارت خارجه ایالات متحده آمریکاست که در 24 اکتبر 1954 تنظیم شده است. در این برگه مقام شاپور، مشاور سیاسی و محل مأموریت او، بخش سیاسی سفارت ایالات متحده در تهران و حقوق وی 199 هزار ریال در سال ذکر شده است.
شاپور ریپورتر در سال 1333 در سفارت بریتانیا در تهران نیز از مقامی شامخ برخوردار بود. تصویری از شاپور ریپورتر و دنیس رایت، کاردار سفارت بریتانیا، در فرودگاه مهرآباد در حال استقبال از هیئت اعزامی رویال داچ شل به تهران موجود است. عکس فوق در همان زمان در مجله کاویان به چاپ رسیده ولی نام شاپور درج نشده است.
سند دیگری که نقش برجسته شاپور ریپورتر را در کودتای 28 مرداد 1332 مسجل میسازد، تصویری از اوست که در اسناد شخصی اش به دست آمده و وی را در دادگاه مصدق نشان میدهد. شاپور با دستخط خود در زیر تصویر فوق این عبارت را نوشته:مأموریت انجام شد. «Mission accomplished»
در واقع این شبکه روچیلد/ ریپورتر بود که طرح کودتای 28 مرداد 1332 را ریخته و به وسیله عوامل مختلفش از جمله CIA و MI6 و شبکههای بدامن و رشیدیان اجرا کرد.
بعدها در تاریخ 25 مارس 1979 برابر 5 فروردین 1358 بود که نشریه انگلیسی ساندی تلگراف طی مقاله مفصلی برخی از ابعاد فعالیتهای شاپور ریپورتر را افشاکرد. این مقاله ضمن اشاره به سوابق ریپورتر در حکومت شاه که به عنوان «رایزن عالیمقام شاه ایران» حضور داشته است، از نقش وی در کودتای 28 مرداد 1332، پرده برداشت. نشریه ساندی تلگراف نوشت:
«... او(شاپور ریپورتر) کسی است که روابط و همکاری نزدیک با سازمانهای جاسوسی انگلستان و آمریکا داشته و از جمله عملیات او، نقش مستقیم در کودتای سال 1953 (1332) و بازگردانیدن شاه به تاج و تخت میباشد... او در همان زمان همکاری نزدیک خود را با سازمان سیا آغاز کرد و مستقیما با عوامل این سازمان وارد مذاکره شد تا کودتایی را که در اثر آن شاه به قدرت بازگشت (یعنی همان کودتای 28 مرداد 1332) سازماندهی کند...»
اشاره نشریه ساندی تلگراف به نقش فراسازمانی شاپور ریپورتر که زمانی در MI6 است و زمان دیگر در CIA، خود گویای ارتباطات نزدیک اطلاعاتی/ امنیتی وی با کانونهای جهانی صهیونیسم بود که لرد ویکتور روچیلد در راس آنها قرار میگرفت و همچنان که پیش از این نیز گفته شد با سرشاپور ریپورتر رابطه نزدیکی داشت.
اما سند قاطع دیگری درباره نقش محوری شاپور ریپورتر در کودتای 28 مرداد 1332، گزارشی است با طبقهبندی «به کلی سرّی» (Top Secret) که شاپور ریپورتر رسماً از سوی سرویس اطلاعاتی بریتانیا (MI6) برای جان اف. کندی، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا)اندکی پس از پیروزی کندی در انتخابات (نوامبر 1960/ آبان 1339) و قبل از مراسم سوگند خوردن و انتقال رسمی منصب ریاست جمهوری (20 ژانویه 1961) درباره دوران حضور در کنار شاه ایران نگاشته است. شاپور در گزارش خود نوشت:
«...من در مقام کسی که در این دوران آشفته (1947 تا 1960) رئیسعملیات و افسر عملیاتی سرویسم در ایران بودم (اعلام میکنم) آنچه ما کردیم تنها فشردن ماشه احساسات مردم به پادشاه شان بود که به آن پیروزی همه جانبه (کودتای 28 مرداد) انجامید. این اقدام بر بنیاد هیچ احساس دگرخواهانه دیگر شدنی نبود. در آن صورت، چنان که میدانیم و برای آیندهای قابل پیشبینی، فقدان ایرانی مستقل برای غرب فاجعه آفرین بود...»
اما نقش شاپور ریپورتر در کودتای 28 مرداد 1332 به تاریخ 11 نوامبر 1969/ 19 آبان 1348 برای ناظران و محققان قطعی شد، آن گاه که نشان طریقت امپراتوری بریتانیا (OBE) در کاخ باکینگهام به شاپور ریپورتر اعطا شد، بیآن که جنجالی در پیرامون آن برانگیخته شود و او در 20 مارس 1973/ 29 اسفند 1351 نشان شهسوار فرمانده طریقت امپراتوری بریتانیا (KBE) را از ملکه الیزابت دوّم دریافت داشت.
چپمن پینچر، روزنامه نگار سرشناس و دوست مشترک لرد ویکتور روچیلد و شاپور ریپورتر که خود قبلاً عضو MI5 بود، این حادثه را پوشش خبری گسترده داد و مقاله او در دیلی اکسپرس شهرت فراوان برای شاپور به ارمغان آورد. ضمن این که در این مقاله برای اولین بار در یک نشریه رسمی و معتبر به نقش پدر شاپور ریپورتر، یعنی سر اردشیر جی ریپورتر در روی کار آوردن رضاخان و حکومت پهلوی هم اشاره شد. بخشی از مقاله به شرح زیر بود:
«...افتخارات برای مرد محجوب شاه کسی که میلیونها به بریتانیا سود رسانید نوشته چپمن پینچر از میان تمامی کسانی که دیروز در کاخ باکینگهام از ملکه نشان دریافت کردند، کسی که افکار عمومی بریتانیا او را کمتر از همه میشناسد، کسی است که به آنها بیشترین خدمت را کرده است... او سِر شاپور ریپورتر است، یک شهروند انگلستان که مقیم تهران است و به خاطر خدماتش به منافع بریتانیا در ایران شوالیه شد.... او در زمان جنگ [جهانی دوّم] متخصص جنگ روانی ارتش بریتانیا در هند بود. در جریان بحران نفتی ایران در اوایل دهه 1950، زمانی که محمد مصدق منافع نفتی بریتانیا در ایران را ملّی کرد و روابط دیپلماتیک [دو کشور] به وخامت گرایید، به عنوان مشاور سیاسی در سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران خدمت میکرد! از آن زمان او به یکی از خارق العادهترین شخصیتهای بینالمللی بدل شده که در عالیترین سطوح فعالیت میکنند ولی شخصاً ترجیح میدهند در سایه باشند....»
شگفت آن که اغلب منابع داخلی و خارجی که ماجرای کودتای 28 مرداد را روایت کرده و به زمینهها و پس زمینههای آن پرداخته و در سالهای اخیر هم مدعی افشای اسناد پنهان و جدید از آن بودهاند، تقریبا همگی از بردن نام «ویکتور روچیلد» و «شاپور ریپورتر» به عنوان عوامل اصلی آن کودتا اجتناب کرده و به گونهای سؤال برانگیز این عوامل اصلی را سانسور کردهاند!
منبع؛ کیهان