به گزارش راه شلمچه، در یکی از صدها نمونه سیاهبازی از این جنس، روزنامه شرق، تحلیلی با موضوع حکمرانی از خوب و بد منتشر کرده و آورده است: رئیس سازمان برنامه و بودجه بهتازگی از عدم افزایش قیمت بنزین در بودجه سال آتی خبر داد و به دنبال آن روزنامه ایران ارگان رسمی دولت نیز تیتر زد: «بنزین 1402 بدون تغییر». این روزنامه که خبر را ظاهرا بسیار مثبت تلقی کرده و به همین سبب تیتر یک خود را به آن اختصاص داد، اما در ادامه خود به غیرمنطقی و غیرعملیبودن این تصمیم به نوعی اعتراف کرده و حل این معضل حاد را به راهکاری احاله میدهد که معلوم نیست چیست و فقط قرار است «غیرقیمتی» باشد.
فقدان برنامه مشخص کارشناسی و سرمایه اندک اجتماعی -که در این روزها نیز بسیار آسیب دیده است- سبب شده که دولت سیزدهم باری به هر جهت گذران کند. این امر بهخصوص پس از اجرای بهاصطلاح «جراحی اقتصادی» و تبعات آن تشدید هم شده است و کسی حاضر نیست تبعات تصمیمات سخت را بپذیرد. چنانکه هفته گذشته در مجلس شاهد بودیم که رئیس سازمان برنامه در مقابل انتقادات شدید نمایندگان مجلس در عدم تخصیص منابع اشتغالزایی، معترضانه پاسخ داد: «خواهش میکنیم در مجلس منابع درآمدهای غیرواقعی بودجه را افزایش ندهید زیرا تحقق نمییابد... . 200 هزار میلیارد تومان در این تبصره عدم تحقق داریم از آسمان که نمیتوانیم بیاوریم». اما بهراستی تا کی میشود به این رویه ادامه داد و با درآمدهای خیالی بودجه را به ظاهر تراز کرد و در سایر عرصهها نیز مثلا افزایش قیمت سکه و دلار یا سقوط بورس و کمبود شدید دارو و افزایش روزانه قیمت کالاها و خدمات و... را با وصله و پینه عجالتا جمعوجور کرد؟!
بخش مهمی از اعتراضات این روزهای جامعه ایران ناشی از همین درهمریختگیها و آشفتگیها در تصمیمگیری و سیاستگذاریها در طی دهههاست. وضعیتی که هر روز بر عمق مشکلات و ابعاد ابرچالشهای کاهش درآمد ملی و گسترش فقر و بیکاری و تورم و محیط زیست و سیاست خارجی میافزاید. «اقتصاد ایران چند دهه است که مانند تختهپارهای بر امواج سیاست قرار گرفته و با آن بالا و پایین میرود. این تختهپاره اکنون روی موج اعتراضهای اجتماعی قرار گرفته و با شدت بیشتر و تلاطم افزونتر، به بالا و پایین پرتاب میشود» (دکتر مسعود نیلی، آبان 1401).
وظیفه نظام حکمرانی آن است که به جای بیعملی یا اتخاذ «تصمیمات بد» هرچه سریعتر عمق این مشکلات و بحرانها را درک کند و با اتخاذ «تصمیمات سخت» در پی تخفیف و رفع آنها باشد».
درباره این شاهکار(!) تحلیلی روزنامه شرق باید چند نکته را گوشزد کرد:
1- چالش قیمت بنزین (چه عدم افزایش آن ظرف) سال 1394 تا 1398 که موجب رشد انفجاری مصرف و قاچاق شد؛ و چه شبیخون زدن به مردم و سه برابر کردن قیمت در سال 1398؛ و چه عدم افزایش قیمت در سه سال بعدی) شاهکار دولت مدعیان اعتدال و اصلاحات است که روزنامه شرق، حتی یک کلمه به این بیکفایتی مشکوک و پرخسارت اشاره نمیکند اما با این وجود درباره حکمرانی خوب قلمفرسایی میکند. عبارت توهینآمیز «خود من هم صبح جمعه از گران شدن بنزین خبردار شدم»، چیزی جز حکمرانی فاجعهبار است؟
2- معضل کسری بودجه شدید، یکی دیگر از تپههای آباد شده و یادگاری دولت متبوع گردانندگان روزنامه شرق است و با وجود همه ریلگذاریهای انحرافی و منفی در این زمینه از سوی دولت روحانی، دولت جدید موفق شده رقم کسری بودجه سال گذشته را به یک سوم در سال جاری کاهش دهد.
3- مسئله جعل و اجرای تصمیم خسارتبار برنامه واگذاری ارز به نرخ 4200 تومان (یک هفتم زیر قیمت بازار) و سپس حذف بی سر و صدای ارز دولتی از 20 قلم کالا،در کنار جارو کردن خزانه ارزی و بودجه مربوطه در سال 1400، شیرین کاری سوم دولت روحانی است و عملکرد خود آن دولت نشان میدهد که روند مذکور پس از حراج 60 میلیارد دلار، تداوم نداشت.
بنابراین دولت رئیسی، مجبور شد آن روند فاجعهبار و غیر قابل تداوم را سامان بدهد و با این وجود، نرخ تورم 60 درصدی (رکورد دولت روحانی در سال 1400) را به 40 درصد کاهش دهد.
4- بستن «بودجه با درآمدهای خیالی»، تعبیر قابل تأملی در یادداشت روزنامه شرق است اما باز هم نویسنده عمداً به یاد نمیآورد که کدام دولت در حالی که فروش نفتش به زیر صد هزار بشکه سقوط کرده بود، آمار هزینهای لایحه بودجه 1400 را براساس فروش 2/3 میلیون بشکه در روز بست؟!
5- ناراحتی، اصلی گردانندگان روزنامه وابسته به جریان اشرافی غربگرا برخلاف ادبیات غلطاندازشان، از این است که دولت رئیسی با وجود برخی نواقص و ضعفها، توانسته از میدان مینگذاری شده اقتصاد به سلامتی عبور کند و در مسیر کاهش چالشها قدم بردارد.