به گزارش راه شلمچه، آیتالله محمد یزدی این یار دیرین امام و رهبری و از مبارزان سالهای قبل و پس از انقلاب، صبح روز چهارشنبه 19 آر در سن ۸۹ سالگی دعوت حق را لبیک گفت.
این مرحوم عصر 14 خرداد سال 1393 در برنامه تلویزیونی «شناسنامه» شرکت کرده بودند که بازخوانی این گفتوگو میتواند جذاب و خاطرهانگیز باشد.
متن کامل این گفتوگو را در زیر میخوانید:
آیتالله محمد یزدی رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و نایب رئیس مجلس خبرگان رهبری، با بیان اینکه مسئله ولایت و تبعیت از رهبری را از زمان حضرت امام(ره) که یک تکلیف شرعی دانستم، عمل کردم، گفت: غیر از اوامر و نواهی امام و رهبری، منویات امام و رهبری را هم توجه میکنم. اگر خواسته آنها را هم بدانم به خواسته توجه میکنم اگرچه دستوری نباشد.
وی افزود: مقام معظم رهبری موکدا میخواهند که آرامش کشور را حفظ کنید. در عین حال در دیدارهای خصوصی و عمومی که داشتیم، مانند اعضای کمیسیون تحقیق خبرگان و صحبتهایی که رهبری فرمودند، تصریح کردند که صحبتهایتان را به کارگزاران بگویید، درعین حال آرامش کشور را حفظ کنید.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تصریح کرد: من چند وقتی است از مصاحبه و پاسخ خیلی سوالات خودداری کردم اما شاید تندترین گفتوگویی که داشتیم، همین اخیرا با یکی از مسئولانی که از مشاوران مخترع عالیرتبه یا دستیاران عالیرتبه رئیسجمهور بود که آخرین مورد دستیار رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیتها بود که وی در واکنش به صحبتهای من گفت، من مهمان شما هستم، با من دعوا میکنید؟ من گفتم شما را خواستم که دعوا کنم. یا نامهای که به شخص رئیس جمهور نوشته شده و من امضا کردم.
آیتالله یزدی ادامه داد: لذا من سکوت نکردم اما دستور ولی امر را اطاعت کردم که آرامش کشور را حفظ کنید. بیشتر مسئله ولایت و تبعیت از رهبری را از زمان حضرت امام که یک تکلیف شرعی دانستم، عمل کردم و در حقیقت غیر از اوامر و نواهی امام و رهبری، منویات امام و رهبری را هم توجه میکنم. اگر خواسته آنها را هم بدانم به خواستههایشان توجه میکنم، اگر چه دستوری نباشد.
"درباره مسائل گذشته انتخابات، اولا جامعه مدرسین تشکلی حوزوی است که در درجه اول، یعنی علمی، چون اکثر اعضا از مدرسین عالی رتبه هستند. جامعه مدرسین تشکلی حوزوی، روحانی و سیاسی است. یعنی آنطور روحانی نیست که نسبت به مسائل جاری و روز بیتفاوت باشد و کاملا هم طبیعی است که باید اختلاف نظر و سلیقه وجود داشته باشد."
وی افزود: اگر در نزدیک به ۶۰ نفری که در جامعه مدرسین عضویت رسمی دارند، البته تعداد جلسات با ۲۰-۲۵ نفر یا کمتر و بیشتر تشکیل می شود، برخی اعضا مراجع هستند، برخی در استانهای دیگر هستند، مثلا آیتالله مظاهری و آیتالله محفوظی چند وقتی است شرکت نمیکنند یا مثلا آیتالله گیلانی از اعضای سابقهدار جامعه مدرسین هستند، ولی به دلیل بیماری شرکت نمیکنند.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: کسانی هم که به طور مرتب شرکت میکنند، هفته ای یک روز حداقل جلسه رسمی داریم و در جلسه رسمی بعد از قرائت قرآن و دعای فرج، آخرین اخبار روز در اختیار آقایان قرار میگیرد. مطلعین و وزرا و وکلا دعوت میشوند یا خودشان پیشنهاد میکنند و میآیند و مسائل روز را به اطلاع آقایان میرسانند.
آیتالله یزدی اضافه کرد: در مورادی که مسائل انتخاباتی مطرح میشود، کاملا اختلاف نظر طبیعی است که باشد. ولی اگر به یک توافقی رسیدند این مسئله را همه قبول دارند و طبق اساسنامه باید از طریق دفتر جامعه باید انجام شود. چون سخنگوی خاصی نداریم. گرچه در اساسنامه داشتن سخنگو هم ممکن است. در جریان انتخابات گذشته اتفاقا تعدادی دوستان سلیقه دیگری داشتند که گوشه و کنار اعلام کردند و آثار نامطلوبی برایشان داشت ولی الان برگشتند و در جلسات شرکت میکنند.
وی در مورد سابقه تشکیل جامعه مدرسین گفت: از زمان آیتالله بروجردی که حوزه رو به رشد رفت، تعدادی از فضلا جلساتی داشتند و دور هم جمع میشدند که بیشتر به صورت شهرستانی برگزار میشد و بنده هم که تازه از اصفهان آمده بودم، در جلسات اصفهانیها و یزدیها شرکت میکردم.
آیتالله یزدی خاطرنشان کرد: بعد از رحلتآیتالله بروجردی امام از اساتید معروف حوزه بودند و ماها و اکثر شخصیتهای برجسته فعلی حوزه و حتی برخی مراجع، از شاگردان حضرت امام بودیم و در اواخر عمر آیتالله بروجردی، حوزه علمیه را درس حضرت امام اداره میکرد و به همین دلیل بیشتر طلاب فاضل در درس امام شرکت میکردند.
وی افزود: نوع تربیت شاگرد امام، متفاوت بود و ضمن مسائل فقهی و علمی با مسائل روز نیز شاگردانشان را آشنا میکردند و در عین حال، درباره تربیت، تهذیب و اخلاق نیز در ابتدا و یا در آخر درس، مباحثی را مطرح میکردند. امام در بحثهای اخلاقی، فوقالعادگی خاصی داشتند چون با نهایت اخلاص مطرح میکردند و حتی در برخی موارد بسیاری اشک میریختند و تحت تاثیر قرار میگرفتند و تا ۵، ۶ ماه، افراد از نظر اخلاقی شارژ بودند.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به تشکیل جامعه مدرسین گفت: قبل از اینکه امام به صورت رسمی وارد مبارزات شوند، تشکل چند نفرهای با حضور آیتالله مصباح و آیتالله مظاهری شکل گرفت. در آن زمان داشتن رادیو برای یک روحانی خطرناک بود اما به بنده تکلیف کردند که یک رادیو تهیه کنیم تا خلاصه اخبار مهم هفتگی را بگیریم و در جلسه بازگو کنیم که منجر به انتشار نشریه انتقام شد. سپس به تدریج که امام وارد مسائل انقلابی شدند، اولین تشکل، جامعه مدرسین بود که روز به روز به تکامل میرفت.
آیتالله یزدی در ادامه خاطرنشان کرد: کسانی بودند و هستند و خواهند بود که مخالف این حرکت بودند و یک حالت جمود و خشکی خاصی دارند که البته قداست خاص خود را هم دارند ولی برای خود زندگی میکنند.
وی درباره سوابق منبرهای سیاسیاش اظهار داشت: بنده یک تابستان در محلات بودم و در یک امامزاده شبها منبر میرفتم که بعد از دو، سه شب، جمعیت زیادی جمع میشد. یک شب، مرحوم اشراقی یک سفر به محلات داشت و سخنرانی بنده را دید و بر همین اساس به بنده گفتند که در مسجد امام حسن عسگری(ع) در قم نیز ۱۰ شب به منبر بروم و درباره انقلابهای تاریک و روشن صحبت میکردم.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: هر ۱۰ شب که سخنرانان عوض میشدند، معمولا حضرت امام یک شب از سخنرانی هر فرد را به مسجد میرفتند و چند دقیقهای مینشستند در شب سوم و یا چهارم سخنرانی بنده بود که گفتند امام امشب میآید. وقتی امام آمدند بنده خطاب به ایشان گفتم که در این باره صحبت میکنم و تا به حال نیز اینچنین مسائلی را مطرح کردم و فهرستوار مطالبی را گفتم و امام در آن روز، تا آخر جلسه نشستند و سپس تکلیف کردند که ۱۰ شب دیگر هم به منبر بروم تا در مجموع ۲۰ شب شود.
آیتالله یزدی خاطرنشان کرد: در یکی از شبها مطلبی را به کنایه عنوان کردم و گفتم آقای قاضی محترمی که سوابق قضایی و علمی دارید اگر تحصیلکرده و عالم نبودی، توقع نبود اما با این سوابق علمی از شما توقع نیست که اینطور فتوا بدهید؛ همه منظور بنده را متوجه شدند و برخی رفتند به امام شکایت کردند که بنده به یکی از مراجع توهین کردم. امام من را خواستند تا در حضور آن فرد به این شکایت رسیدگی کنند. در آن جلسه قبل از اینکه امام بیایند، شاکی به من گفت چرا چنین حرفی را زدی، بنده گفتم که آیا فکر میکنی که ما با شخص آقای خمینی کار داریم، خیر باید بگویم که بحث ما اسلام است. سپس امام وارد شدند که بنده خیلی خجالت کشیدم.
وی افزود: امام نشستند و آن فرد دوباره شکایتش را بازگو کرد و گفت که بنده به مراجع توهین کردم. امام سوال کردند که آیا اسم کسی را برده است یا نه، آن فرد گفت که خیر، اسم کسی را نبرده است و امام نصیحت کردند که حالا که اسم کسی را نبرده، چرا با این مسائل بین علما اختلاف میاندازید و با آن فرد صحبت کردم که وی در آخر راضی شد و رفت. سپس امام به بنده فرمودند هر شب خلاصه مطالب شما را به بنده میگویند، شما مطالب خود را ادامه بدهید. سپس یک شیشه عطر به من دادند که نشان میداد از بنده ناراحت نیستند.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم درباره سوابق زندانی و تبعید شدنش گفت: در نوبت اول دستنوشتهای را در منزل آقای آذری قمی پیدا کردند که نام افرادی در آن نامه بود و همه آنهایی را که اسمشان در آن نامه بود، دستگیر کردند و این اولین باری بود که به کنگان تبعید شدم بعد از دو روز برگشتم و یک افسر به من گفت چرا آمدی که گفتم اگر دوباره هم بفرستید برمیگردم و دوباره بنده را فرستادند و دوباره برگشتم که بعد از دومین بار، بنده را به زندان انداختند که آن زندان برای من بسیار بابرکت بود و از زمانی که در زندان بودم، استفاده خوبی بردم و به آیات قرآن میپرداختم.
آیتالله یزدی درباره اسکان حضرت امام در منزلش در قم نیز گفت: بعد از اینکه امام وارد ایران شدند، با دوستان جلسهای داشتیم که باید جایی را برای امام آماده کنیم و با مشورتهایی که با مرحوم اشراقی و منتظری داشتیم، منزلی را در خیابان ساحلی در قم تهیه کردیم که امام دو، سه روز بیشتر در این خانه نماندند و امام گفته بودند اگر جای مناسبی تهیه نکنید به منزل خودمان میرویم.
وی ادامه داد: ۲۴ ساعت با حاجاحمدآقا وقت گذاشتیم و دنبال منزل برای امام میگشتیم که در آخر حاجاحمد به من گفت، منزل خود شما چطور است که بنده گفتم منزل ما کوچک است و به درد امام نمیخورد اما حاجاحمدآقا گفت امام مایل هستند به همینجا بیایند و حاج احمد به بنده گفت، آقای اشراقی یک منزل خالی دارد شما به آنجا برو و امام به خانه شما بیاید و بنده ظرف سه، چهار ساعت خانه را خالی کردم اما بعدها متوجه شدم چون منزل بنده در طول مدت تبعید امام، محور کارهای انقلابی بود و اعلامیههای امام از اینجا به تمام کشور فرستاده میشد و حتی کارهای زیرزمینی میکردیم و سهراهیهای انفجاری میساختیم لذا امام مایل بودند درمنزل بنده ساکن شوند.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود: در دولت آقای خاتمی به آقای مهاجرانی که وزیر ارشاد بود، گفتم دیگر نمیتوانم اینجا زندگی کنم چون مقابل خانه آقای منتظری است و مدام شلوغ میشود و چون اینجا خانه امام بوده است، شما بیایید بخرید که بماند. وی استقبال کرد اما وقتی دیدم کسی کاری نمیکند، آن را به قوه قضائیه فروختیم که تشکیلات پاسخگویی به شوراهای قضات در آنجا تشکیل شد و هنوز وقتی در شورای نگهبان به اختلاف میخوریم به اسناد این دفتر مراجعه میکنیم.
آیتالله یزدی اضافه کرد: در حال حاضر نیز دفتر نشر آثار امام این خانه را از قوه قضائیه خریده و به حوزه علمیه مبانی فقهی حضرت امام تبدیل کرده است.
وی در بخش دیگری از برنامه به مجلس خبرگان قانون اساسی اشاره کرد و گفت: بنده جزو جوانان مجلس خبرگان محسوب میشدم و در دو، سه جلسهای که ما با برخی دعوایمان میشد، بزرگان به ما گفتند شما حرفهای خود را بزنید و نترسید، خلاصه ما را تشویق میکردند. در یکی از جلسات یکی از آخوندهای کجسلیقه گفت ما ۱۰۰ نوع اسلام داریم که گفتم ۹۰ نوعش را به تو میبخشم اما ۱۰ نوع آن را بشمار و از این موضوع کوتاه نیامدم.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اظهار داشت: مسئله ولایت فقیه نیز در کمیسیونی که بنده نایب رئیس و آیتالله اردبیلی رئیس آن بودند، مطرح شد و بنده مامور شدم با افرادی جهت زمینهسازی ولایت فقیه صحبت کنم که یکی از آنها حاج شیخمرتضی حائری و نفردوم بنیصدر بود. چون کتاب ولایت فقیه امام را به خط خود ایشان خوانده بودم. با صحبتهایی که با آقای مرتضی حائری داشتم، وی گفت من در این مورد سکوت میکنم اما با بنیصدر که صحبت میکردم خیلی نخاله بود و میگفت با اصل ولایت فقیه، روحانیت را از مردم جدا میکنید و میگفت اگر حکومت انحراف پیدا کند با این اصل روحانیت هم انحراف پیدا میکند لذا مخالفت کرد.
آیتالله یزدی درباره هیئت حل اختلاف بین شهید رجایی و بنیصدر نیز گفت: بنده از طرف قوه قضائیه و مقننه مامور شدم و آقای اشراقی از طرف بنیصدر و آیتالله مهدوی کنی از طرف شهید رجایی مامور شد و هیئت سه نفرهای را تشکیل دادیم. در ابتدا بنده شرط گذاشتم که تمام حرفها ضبط شود و مرحوم زوارهای که در آن زمان معاون سیاسی وزارت کشور بود، مامور شد مقدمات تشکیل و کار این جلسه را فراهم کند.
وی ادامه داد: یک روز بازرگان، یزدی و سحابی سه نفری خدمت امام رفتند اما امام آنها را قبول نکردند و به ما ارجاع دادند، وقتی پیش ما آمدند، گفتیم میخواهیم خصوصی صحبت کنیم و ضبط نکنیم که بنده گفتم جلسه خصوصی است و این نوارها منتشر نمیشود، اما باید ضبط شود. بعد از اینکه حر، هایشان را زدند و رفتند، آقای اشراقی گفت نوار این جلسه را بنده بدهید که بنده مخالفت کردم که این مخالفت امر مهمی بود که جلوی بسیاری از مفاسد را گرفت و اگر پخش میشد، دردسرهایی ایجاد میشد.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود: بعدا از آقای هاشمی که رئیس مجلس بود، پرسیدم این نوارها را چه کار کنم که گفت، به اداره قوانین مجلس بدهید. بعدا که دنبال کردم که ببینم نوارها کجاست، اداره قوانین گفت چنین چیزی دست ما نیست و وزارت کشور هم اظهار بیاطلاعی کرد و آقای زوارهای گفت که این نوارها را تحویل دادم و حالا نمیدانم نوار آن جلسات از بین رفته است و یا اینکه روزی پیدا میشود.
آیتالله یزدی در پاسخ به سوالی درباره روز رحلت حضرت امام گفت: روز ۱۴ خرداد در قم بودم و وقتی خبر رحلت امام را شنیدم از شدت گریه نمیتوانستم خودم را کنترل کنم که دوستان گفتند به صحن حرم حضرت معصومه برویم تا راجع به مراحل بعد اقدام کنیم. در آنجا صحبت کوتاهی کردیم اما بعد خبر دادند که مجلس خبرگان جلسه دارد و ما به سمت تهران راه افتادیم که در اواخر جلسه رسیدیم.
وی درباره جانشینی حضرت امام نیز اظهار داشت: بنده با آقای منتظری سخت مخالف بودم و از اقدام امام فوقالعاده خوشحال بودم و بسیار تقدیر و تشکر کردم. خوشبختانه حاج احمد آقا هم در این باره چیزهایی نوشتهاند. این مخالفت من دلیل خاصی داشت، در آخرین ملاقاتی که با آقای منتظری داشتم به ایشان گفتم من فکر میکردم برای رضای خاطر خدا صحبت میکنید ولی اخیرا تردید پیدا کردم اگر واقعا برای رضای خدا میخواهید صبحت کنید چرا به رسانههای عمومی و به بیگانهها میگویید؟ مگر ما هر هفته قم نیستیم به ما بگویید تا به مقامات نظام منتقل کنیم. اگر این اظهارات برای کسب شهرت هم است برای کشور بسیار خطرناک است، اگر من را قبول ندارید آقای مؤمن که هستند، ایشان را قبول ندارید آقای طاهری خرم آبادی هستند، اینها کسانی هستند که با مسئولان در ارتباطند و با شما نیز دوستند.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تصریح کرد: به آقای منتظری گفتم که اگر برای خداست، اینها (رسانههای خارجی) مطالب خود را انتقال میدهند و اگر برای خدا نیست بگویید تا ما هم تکلیف خود را بدانیم، ایشان گفتند اگر راستش را بخواهید همهاش تقصیر امام بود که با شریعتمداری برخورد کرد که این سبب شد با بنده نیز اینگونه برخورد کند. اگر امام با آقای شریعتمداری اینطور برخورد نکرده بود، اینها با من اینطور برخورد نمیکردند.
"بنده خیلی جا خوردم و گفتم یعنی میگویید امام با شریعتمداری که صحبت از خلق مسلمان میکرد، نباید برخورد میکرد، یعنی باید امام مینشست و انقلاب را دست خلق مسلمان میداد که منتظری گفت من اینها را نمیدانم اما امام مرز احترام روحانیت را شکست. مدام صدای وی بلند میشد و صدای بنده هم بلند میشد که به داد و فریاد کشید. من گفتم پس شما اصلا امام را نشناختید و شرایط را نمیدانید و اگر شرایط را میدانستید نباید اینطور حرف میزدید و سپس با داد و فریاد از ایشان جدا شدم و دیگر سراغش نرفتم."
آیتالله یزدی ادامه داد: آنقدر از کنار گذاشتن ایشان توسط امام خوشحال شدم چرا که تفکر و سادگی ایشان را میشناختم و واقعا تعبیری که امام به عنوان شیخ سادهلوح به کار برد، واقعا اینطور بود و اگر انقلاب دست آقای منتظری افتاده بود، امروز روزگار ما طور دیگری بود.
نایب رئیس مجلس مجلس تصریح کرد: خوشبختانه خبرگان بهترین تصمیم را گرفت و از نظر من یک هدیه الهی از طرف خداوند بود که قلوب اعضای خبرگان را به سمت آیتالله خامنهای برد. بنده در آن زمان ایشان را در این حد نمیشناختم البته در دوران ریاست جمهوری ایشان، ارادت داشتم و در دوران بازنگری قانون اساسی ارتباط نزدیک داشتم و درجه علمی و فقهی ایشان را میشناختم و آشنا بودم اما تا این حدی که از شخصیت علمی و فضائل نفسانی و کمالاتی که امروز رهبرانقلاب دارند، آن موقع آنقدر نمیشناختم.
آیتالله یزدی خاطرنشان کرد: کسانی که امروز همراه رهبری حرکت کنند دل امام را خوشحال و انقلاب را حفظ میکنند اما کسانی که حتی در پشت پرده کمی با رهبری مخالفت میکنند، بدانند که نه تنها دل امام، بلکه دل امام زمان را هم ناراحت و ناراضی میکنند. بنده، خدا را شاهد میگیرم کسی که به حق نایب امام زمان است از ناحیه امام زمان یک کشور ۷۰ میلیونی را اداره میکند و جلوی مخاطرات را میگیرد و منافع را رعایت میکند و تذکرات را میدهد و خردمندانه حرکت میکند، رهبر انقلاب هستند و بنده از این جهت انتخاب ایشان را هدیه الهی میدانم و امیدوارم خداوند به ایشان طول عمر بدهد و امیدوارم گیر کسانی که پیشتر گفتم که بودند و هستند و خواهند بود، نیفتیم.
وی درباره انتخاب خود به عنوان رئیس قوه قضاییه نیز گفت: جلسات بازنگری قانون اساسی را در اواخر دوران حیات امام، بنده اداره میکردم چرا که در آن زمان آقای هاشمی و آیتالله خامنهای خدمت امام میرسیدند. از این جهت هم آیتالله خامنهای من را از لحاظ نظرات بهتر شناخته بودند و هم در جلسات خصوصی شناخت بهتری از من پیدا کرده بودند، یک روز در همان اوایل رهبری من را صدا زدند و گفتند نظر شما راجع به ریاست قوه قضائیه چیست و چه کسی مناسب است، که گفتم اجازه دهید بررسی کنم، جلسه بعد یک فهرست ۷، ۸ نفره را خدمت ایشان بردم و شخصیت هر کدام را توضیح دادم. ایشان به من گفتند خودت چطور؟ گفتم که برای خودم فکری نکردم ولی همین مقدار میدانم که از چیزی نمیترسم، ایشان گفتند پس برو خودت را آماده کن که نظرم روی خودت است. بعد ایشان حکم بنده را نوشتند.
آیتالله یزدی افزود: بعد از مدتی آقای ناطق به بنده گفت چرا به خانه آقا رفت و آمد نمیکنید، گفتم کاری ندارم که رفت و آمد کنم. پیش از این، ۶ نفر مسئول بودند و بنده مشغول تدوین یک برنامه هستم که مسئولیت ۶ نفر را که در قانون اساسی جدید به یک نفر واگذار شده، تنظیم کنم و هم از حقوقدانان داخل قوه قضائیه و خارج از قوه مشورت میگیرم. آقای ناطق به من گفت این که سبکش نیست، بالاخره رفت و آمدی باید باشد و با من دعوا کرد و من به ایشان گفتم که میروم.
وی اضافه کرد: در جلسه اولی که رفتم، البته جدا از جلسات پنجشنبهها که بعدها در دوران ریاست من شکل گرفت، زمانی رهبری به من گفتند که من میخواهم جلسات فقهی بگذارم و به نظر شما چه کسانی برای این امر مناسبترند که من گفتم مناسبتترین افراد اعضای شورای نگهبان هستند که امام و خود شما تایید کردید.
"رهبری در همان جلسه اول به من گفتند که شما آخوندی کار میکنید و این روش تشکیلات نیست، من به ایشان گفتم بله درست است آخوندی دارم کار میکنم چرا که نمیشود دستگاه قضایی را تعطیل کرد و مردم به آن رفت و آمد دارند اما دارم برنامهای را تهیه میکنم چرا که مسئولیت ۶ نفر بر عهده یک نفر گذاشته شده است و تا به حال نیز به اینجاها رسیدهام اما الان دعوایی سر مشاوره سیاسی داریم، برخی میگویند که من باید معاون سیاسی داشته باشم و خود من میگویم که معاون سیاسی غلط است و مشاور سیاسی را قبول دارم چرا که قوه قضائیه نباید کار سیاسی کند. آقا کمی خندیدند و گفتند پس معلوم است چیزی تهیه کردی و من گفتم بله در حال تهیه برنامه هستم چرا که نمیتوان همینطوری کار کرد.
آیتالله یزدی با بیان اینکه در جلسه بعدی با برنامه مصوب خدمت ایشان رفتم، گفت: بعد از آن، هفتهای یک دفعه خدمت ایشان میرفتم و هر سوالی مطرح میکردم ایشان میگفتند این سوال را در جلسه ۶ نفره مطرح کن.
وی در پاسخ به سوال دیگری درباره خطبههایش در نماز جمعه در دوران سازندگی و اصلاحات اظهار داشت: من مقید بودم در خطبه اول یک دوره بحثهای فقهی حقوقی را مطرح کنم و در خطبه دوم بحثهای جاری روز را مطرح میکردم. مکرر به من میگفتند که عصبانی نشو و من جواب میدادم که ممکن است ناراحت شوم و تند صحبت کنم اما هیچ موقع عصبانی نمیشوم و اگر واقعا عصبانی میشدم، ممکن بود کار به جایی برسد که در آنجا سخنان و صحبتهای ناروا بیان کنم، من تند میشوم اما عصبانی نمیشوم چون بر روی کلماتم کنترل دارم. اما فرد عصبانی، روی کلمات خود کنترلی ندارد.
عضو شورای نگهبان با بیان اینکه فقط یکبار به سفر عتبات عالیات رفتم و در این سفر به دیدار آیتالله سیستانی رفتم که ایشان به رهبری خیلی علاقهمند هستند، گفت: زمانی که من به دیدار آیتالله سیستانی رفتم ایشان به من خیلی محبت کردند و در آغوش گرفتند. ایشان در سفر یکی از فرزندانم به عتبات که به دیدار ایشان رفته بود به من پیغام داده بودند که من خطبههای فلانی را گوش میکنم و بسیار لذت میبرم اما بگویید که گاهی مواقع عصبانی میشوی، این تندیها و عصبانی شدنها را کم کن. من زمانی که به زیارت ایشان رفتم به من گفتند من کتاب خاطرات شما را خواندهام و تمام خاطرات شما متفاوت است، من تعجب کردم که یک مرجع تقلید فرصت میکند که کتاب خاطرات بخواند.
آیتالله یزدی ادامه داد:در همین دیدار آیتالله سیستانی به بنده گفتند شما که در شورای نگهبان هستید، چطور ۶ فقیه این حکم را درباره ارث خانمها دادهاید و استدلالات زیاد آوردند اما بعد از اتمام صحبتهای ایشان، گفتم فقهای شورای نگهبان تاکنون یک فتوا صادر نکرده است اما در مورد آن نکتهای که شما میفرمایید چون ممکن بود مخالفت با نظر رهبری برداشت شود، ما هیچ واکنشی نشان ندادیم و بهترین راه استفاده از سیاست قانونی سکوت بود تا قانون ابلاغ شود و ما به ایشان گفتیم که ما بر طبق مصلحتسنجی این کار را انجام دادیم.
وی در پاسخ به سوال دیگری درباره حمایت از احمدینژاد در سال ۸۸ گفت: در مذاکرات فراوانی که در جامعه مدرسین انجام گرفت در آخرین جلسه رسمی تصمیم گرفته شد که به هیئت رئیسه اختیار داده شود تا هر چه هیئت رئیسه تصمیم گرفت، اعضاء آن را قبول کنند. در هیئت رئیسه بنده با آقای احمدی نژاد موافق بودم و آقای مصباح و دیگران نیز با احمدینژاد موافق بودند. هنوز هم جریان آقای مشایی پیش نیامده بود و حمایت جامعه مدرسین از آقای احمدینژاد اعلام شد البته بعضی از دوستان مخالفت کردند که اختلاف سلیقه بود و برخی از کسانی که در جلسات شرکت نمیکردند با آنها هم همکاری کردند و داشت در جامعه مدرسین تجزیه پیش میآمد که بنده آن صحبتها را کردم و گفتم که جلوی تجزیه را گرفتم، بعدا این افراد پشیمان شدند.
آیتالله یزدی در مورد احراز صلاحیتها در شورای نگهبان گفت: در احراز صلاحیتها هیچ وقت گرایشهای سیاسی مطرح نمیشود و شرایط قانونی را بررسی میکنیم و باید شرایط یک فرد در شورای نگهبان احراز شود.
وی درباره انتشار مشروح مذاکرات شورای نگهبان نیز با بیان اینکه در حال حاضر درباره تصویب قوانین و بحثهای علمی، مشروح مذاکرات منتشر میشود، اظهار داشت: مشروح مذاکرات درباره صلاحیتها را شرعا نمیتوانیم منتشر کنیم.
رئیس جامعه مدرسین در پایان تصریح کرد: قدر این حکومت را نسل جوان ما نمیداند، خدا میداند ما موظفیم که به نسل جوان بگوییم که این حکومت که به دست شما آمده است چه خونها پای آن ریخته شده است؛ هزاران سال انبیا به دنبال این حکومت بودند و غیر از حکومت امیرالمومنین(ع) حکومت اسلامی نداشتیم اما امام (ره) آن را عملی کرد البته الان هم من ادعا نمیکنم که حکومت ما ۱۰۰ درصد اسلامی است اما ۸۰، ۹۰ درصد اسلامی که هست، تا پیش از آن، حدود خدا تعطیل بود.