به گزارش راه شلمچه، همزمان رسانههای زنجیرهای از جمله اعتماد، مطلب القایی مشترکی را بازتاب دادند که در آن آمده بود: «واکنش بازار به قدرت گرفتن تندروها چیست؟ بازار ارز شاید نخستین واکنش را به تندروها نشان بدهد و طبق تجربه نیز هر زمان تندروی سیاسی در کشور رو به رشد بوده، دلار نخستین واکنش را نشان داده است. در صورت پیروزی احتمالی جناح تندرو، طبق بررسی برخی کارشناسان ارز، اعداد نجومی سه رقمی در این بازار بعید نیست. خبر خوبی برای بازار نیستند. تجربه ثابت کرده این طیف ریسکهای جدی به بازار ارز وارد میکند. نباید فراموش کنیم نرخ پایه بازار ارز و منشأ اصلی افزایش نرخ ارز، سیاست خارجی کشور است. به هر ترتیب حضور یک رئیسجمهور تندرو، ریسکهای بازار و افزایش قیمت را به سرعت و شدت بیشتری نشان میدهد. ما همین الان ۵۰ درصد تورم داریم که به مرور، بازار ارز را به سمت بالا میبرد. تندروها روند افزایش نرخ ارز با ۵۰ درصد تورم را تشدید میکنند. جابهجایی نرخ ارز با تندروها در آغاز و روند پیشرو به صورت عددی مشخص نیست. نوسانات نرخ ارز با قدرت خرید فاصله بیشتری مییابد و حضور تندروها تورم را بیش از همین مقداری میکند که وجود دارد. سیاستهای اقتصادی و سیاست خارجی تندروها، تأثیر مستقیم خود را بر تورم میگذارد. خوش آمد بازار به تندروها را باید با در نظر گرفتن تورم سنجید. در دوازده سال گذشته قیمت ارز و تورم با هم بالا رفتهاند».
این فضاسازیها در حالی است که این آقای پزشکیان بوده که در گذشته از بنزین ۲۰ یا ۲۵ هزار تومانی دفاع میکرده، اما حالا قائممقام ستاد او، گرانسازی بنزین را به آقای جلیلی میچسباند! آقای آذری جهرمی، احتمالاً در مریخ زندگی میکرده و خبر نداشته که دولت روحانی (و نه جلیلی)، بنزین ۱۰۰۰ تومانی را در یک شب، به ۳۰۰۰ تومان رساند؛ و بدل او هم از بنزین 20-25 هزار تومانی حرف زده است.
آذری جهرمی میداند، دولت متبوع وی دلار ۳۵۰۰ تومانی را به ۳۳ هزار تومان (بیش از ۹ برابر) هم رساند و قیمت مسکن و سکه و طلا و خودرو را ۷ تا ۱۰ برابر کرد. وزیر دولت روحانی یادش نمیآید که دولت متبوعش ظرف چند هفته در مرداد ۱۳۹۹، سرمایه سرمایهگذاران بورس را با خاک یکسان کرد و هزاران میلیارد خسارت سر سفره مردم گذاشت.
او یادش نمیآید که نفرهای کنار دستیاش در دولت (نوبخت و زنگنه) از سر ناتوانی و برای بیچارهنمایی کشور و ضمناً باز کردن مسیر دوباره گدایی از آمریکای زورگو و عهدشکن علناً میگفتند: «شدیدترین مرحله تحریم نفت در برابر غذا بود، اما الان در شرایطی هستیم که این بیانصافها و دژخیمان حتی برای غذا و دارو اجازه فروش یک قطره نفت را نمیدهند و اگر هم به فروش میرسد، امکان تبادل مالی نباشد». (نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه، ۱۳ شهریور ۱۳۹۹)
«امروز، هیچ نفتی نمیتوانیم بفروشیم، حتی اگر بفروشیم، پولش را نمیتوانیم بیاوریم». (بیژن زنگنه وزیر نفت، ۲۸ خرداد ۹۸)
این اعترافات تلخ در حالی بود که آقای نوبخت،۲۴ تیر ۹۵ هنگام بزککاری برجام ادعا کرده بود: «اگر برجام نبود، امروز باید نفت در برابر غذا را تحمل میکردیم»!
از طرف دیگر، یکی از عوامل مؤثر در نرخ ارز، کاهش شدید صادرات نفت در دولت روحانی به زیر 300 هزار بشکه بود. در این دوره ۳۰ میلیون بشکه نفت فوق سنگین نیز روی کشتیها مانده بود. تمامی مخازن خشکی و دریایی ایران پر شده بود و ۱۲ کشتی VLCC به ظرفیت هرکدام ۲ تن وظیفه ذخیرهسازی را برعهده داشتند و دولت وقت، هر ۶ ماه یک بار یک کشتی میخرید تا با استفاده از آن بتوانند میعانات گازی و نفت را ذخیره کند. این کشتیها سالانه ۴۶۰ میلیون دلار به کشور ضربه میزدند اما در دولت شهید رئیسی، میعانات انباشته در کشتیها صادر شد و به صفر رسید.