به گزارش راه شلمچه، کسانی که خود زمینهساز اغتشاشات آبان ماه امسال و دی ماه سال ۹۶ هستند، به جای اینکه پاسخهای قانعکنندهای به افکار عمومی جامعه بابت ناکارآمدی و ناتوانی دولت متبوع خود دهند، طی روزهای اخیر در صف مردم ایستاده و با بهرهگیری از تاکتیکهای عملیات روانی، انگشت اتهام را به سمت نظام اسلامی و نهادهای انقلابی کشور میگیرند در حالی که آحاد جامعه این طیف را متهم اصلی وضع موجود میدانند و توقع دارند به جای اتخاذ روشهای پوپولیستی به ناکارآمدی خود برای اداره کشور اقرار کنند.
همانطور که اشاره شد طی روزهای اخیر عناصر سیاسی و رسانههای وابسته به جریان غربگرای کشور، با اتخاذ مواضعی گستاخانه خواهان مدارای نظام با خانوادههای قربانیان اغتشاشات امسال و رعایت حقوق فردی و اجتماعی خانوادههای آسیبدیده شدهاند، بدون آنکه از سهم ویژه و البته اولویتدار دولت متبوع خود در شکلگیری چنین حوادثی سخنی به میان بیاورند.
همانطور که اشاره شد طی روزهای اخیر عناصر سیاسی و رسانههای وابسته به جریان غربگرای کشور، با اتخاذ مواضعی گستاخانه خواهان مدارای نظام با خانوادههای قربانیان اغتشاشات امسال و رعایت حقوق فردی و اجتماعی خانوادههای آسیبدیده شدهاند، بدون آنکه از سهم ویژه و البته اولویتدار دولت متبوع خود در شکلگیری چنین حوادثی سخنی به میان بیاورند.
تناقض در شعار و عمل
موضعگیری وابستگان به این جریان به گونهای است که گویی آنها از کره مریخ آمدهاند و اساساً دولت تحت مدیریت آنها و مجلسی که رویکرد آن حمایت متعصبانه از دولت است و بسیاری از کرسیهای آن در اختیار همین جریان است هیچ نقشی در ایجاد نارضایتیهای گسترده اقتصادی نداشتهاند. روزنامه کارگزاران سازندگی به عنوان رسانه نزدیک به جریان لیبرالسرمایهداری هم در این بین تیتر و عکس نخست نیمتای خود را به کولبران اختصاص داده است؛ رویکردی که با توجه به رویکردها و منشهای سیاستمداران جریان تکنوکرات بیشتر به یک طنز تلخ سیاسی- اقتصادی شبیه است و نمایانگر این مسئله است که رهبران طیف سرمایهداری همچنان اعتقاد دارند میتوانند همانند دو انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۶، با شعارهای پوپولیستی و گرفتن گارد حمایت از اقلیتهای قومی و مذهبی، استمرار قدرت خود را در بعد اجتماعی تضمین کنند.
چنانچه بخواهیم به صورت منصفانه و کارشناسیشده، سهم دولتهای پس از انقلاب را در رشد قشر مستضعف بررسی کنیم بدون تردید برخی دولتها رویکرد اصلیشان حمایت از قشر سرمایهدار در جامعه و بیتوجهی به مطالبات اقشار آسیبپذیر جامعه بوده است، یک جمله معروف هم از سوی مسئولان دولت سازندگی کماکان در بین افواه عمومی تکرار میشود مبنی بر اینکه «حتی اگر در فرآیند تعدیل، ۱۵ درصد جمعیت کشور که عموماً دهکهای محروم جامعه بودند در زیر چرخهای توسعه له شوند، اشکال ندارد.»
متهمان وضع موجود در صف شاکی
با نیمنگاهی به مواضع امروز سیاستمداران و رسانههای جریان غربگرای داخلی به وضوح میتوان دید که آنها برای هدایت کردن نارضایتی عمومی از دولت متبوع و خارج کردن جریان خودی از زیر بار فشارهای اجتماعی تلاش میکنند همچنان گارد اپوزیسیونی خود را حفظ و اینگونه وانمود کنند که مطالبات اقتصادی و معیشتی مردم دغدغه اصلی آنهاست.
مصطفی تاجزاده یکی از مجرمان امنیتی که سابقه بازداشت و محکومیت در فتنه ۸۸ را در کارنامه خود دارد و در همان سال به آرای قشر مستضعف جامعه پشت کرد و همانند بسیاری از همفکران خود بستر ایجاد تحریمهای ضدانسانی غرب علیه ایران را فراهم کرد و مسبب تشدید مشکلات اقتصادی مردم به واسطه اعمال قطعنامه ۱۹۲۹ بود به دایه مهربانتر از مادر تبدیل شده است. وی به حاکمیت درباره مراسم چهلم کشتهشدگان آبان توصیه میکند: «چرا حاکمیت به جای مقابله با مردم و جلوگیری از برگزاری مراسم چهلم شهدای اعتراضات آبان ماه، با هموطنان خود از در آشتی وارد نمیشود؟ از ملت ایران عذر نمیخواهد و قول جبران قصورها و تقصیرها را نمیدهد؟ چرا فضا را باز نمیکند و از خود ملت برای اصلاح امور یاری نمیطلبد.»
حمیده زرآبادی نماینده اصلاحطلب مجلس در مورد جانباختگان آبان ماه میگوید: «چه کسی جواب خونهای ریخته شده را میدهد؟ این جانباختگان مردم بودند. تمام کنید این خودی و غیرخودی گفتن را. تمام سرمایههای کشور همین مردم هستند نه چاههای نفتی که با یک امضا تحریم میشوند.» مجید انصاری از اعضای ارشد مجمع روحانیون مبارز که سهم محوری در شکلگیری و سازماندهی غائله سال ۸۸ داشت نیز میگوید: «حوادث اخیر و ناآرامیها و فجایعی که در کشور رخ داد زخمی را بر دل مردم نشاند و خانوادههای زیادی را عزادار و خانواده انقلاب را به شدت اندوهگین کرده است.»
حیدری یکی دیگر از اعضای لیست امید مجلس با تأکید بر اینکه مسئولیت خونهای ریخته شده با چه کسی است؟ ابراز میکند: «از طرفی میگوییم تمام معترضان، ضدانقلاب بودهاند و به همه مارک و برچسب ضدانقلاب میزنیم. آقا! نکنیم این کارها را! این یا بیعرضگی ما یا خائن بودن همه ما را نشان میدهد که کشور را به گونهای اداره کردیم که این قدر ضدانقلاب و سلطنتطلب و منافق و اینها حاکمیت پیدا کردهاند! شرم بر ما باد! ما چگونه کشور را اداره کردهایم که به رغم منابع سرشاری که داریم ۷۵ درصد خانوارهای ما، یارانهبگیر هستند!»
محسن صفاییفراهانی یکی دیگر از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ نیز نقاب حمایت از مردم و انتقاد از حاکمیت را کنار میزند و در گفتوگوی روز گذشته خود بیان میکند: «بزرگترین دلجویی تغییر رفتار حاکمیت است. بخش انتصابی حاکمیت، بخش انتخابی را کاملاً بیاثر کرده است. هر آنچه در توان حضرات بود به کار گرفتند که نتیجه مذاکرات و برجام بینتیجه شود. نمیشود با صحبتدرمانی، کسانی را که این همه صدمه دیدهاند، درمان کرد! باید در عمل نشان داده شود که مشکل مردم درک شده است. اولین گام همین مجلس آینده است.»
این عنصر غربگرا در ادامه بیان میکند: «همانطور که رأی مردم حقالناس است، برای بالا بردن امید شهروندان، از هر گونه دخالتی برای مدیریت کردن انتخابات ممانعت شود. ملاک ردصلاحیت کاندیداها فقط قانون باشد. اعمال ۳۰ سال نظارت استصوابی، این شرایط را به کشور تحمیل کرده است. امروز میبینیم که دبیر شورای نگهبان پس از این همه فیلتر و ناتوان کردن مجلس از نمایندگان انتقاد دارد! ولی توجه ندارد که «از کوزه همان برون تراود که در اوست»، دوستان اول بفرمایند چقدر از اداره کشور و نیازهای قانونی آن مطلع هستند تا به قول خودشان کاندیداها را احراز صلاحیت کنند؟»
وی میگوید: «اگر در روی پاشنه قبلی بچرخد مطمئناً سال آینده از امسال بسیار برای مردم سختتر خواهد بود ولی امیدوارم اتفاقات آبان ماه باعث شود چشم و گوش مسئولان باز شود.»
روزنامه جمهوری اسلامی که سابقه دور و درازی از جریان لیبرالسرمایهداری در طول سالهای قبل داشته و همواره حامی متعصب دولتهای هاشمی، خاتمی و روحانی بوده است به جای اقامه توضیح بابت ناکارآمدی دولتهای غربگرا در طول تاریخ بعد از انقلاب از موضع یک مدعی وارد شده و به جای انتقاد از رویکردهای دولت در عرصه اقتصادی و به وجود آمدن شرایط موجود بیان میکند: «مثل شاه شدهایم/کارخانه مستضعفسازی راه انداختهایم!... پوست قدرت، پوستین قدرتمندان و نقابهایی که صاحبمنصبان ما بر چهره دارند اگر کنار زده شوند و عملکردها با دقت بررسی شود، همه به این نتیجه خواهیم رسید که ما هم شاه شدهایم. علامت شاهی اگر دلبستگی به القاب بود که ما هم این دلبستگی را داریم، اگر بیتوجهی به معیشت مردم بود که ما هم بیتوجهیم، اگر فاصله گرفتن از مردم بود که ما هم فاصله گرفتهایم، اگر گوش ندادن به حرف ضعفا بود که ما هم گوش نمیدهیم، اگر طبقاتی کردن جامعه بود که ما هم همین کار را کردهایم و اگر ایجاد کارخانه مستضعفسازی بود که ما هم در حال حاضر رسماً میگوییم ۶۰ میلیون مستضعف داریم... آیا واقعاً ما شاه نشدهایم.»
تقابلسازی میان مردم- حاکمیت
اصلیترین تز جریان غربگرای داخلی، حفظ مرز میان خود و نظام اسلامی بوده است، به این معنا که هم خدا را بخواهد و هم خرما را، هم بسیاری از کرسیهای قدرت موجود در حاکمیت از ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی تا شورای شهر و مجلس خبرگان را تصاحب کرده و هم در بیان مواضع و رویکردهای خود همانند ضدانقلاب عمل میکنند.
متأسفانه در ارائه چنین رویکردی و بهرهگیری از دستورالعملها نیز تا حدود بسیاری موفق بوده و عجیبتر آنکه امروز این جماعت که خود عامل اصلی ایجاد نارضایتی اقتصادی و معیشتی در کشور است تلاش میکند در جایگاه مدعی یا متشاکی قرار بگیرد و از نظام اسلامی به دلیل ناکارآمدی و نارضایتی دولت متبوع خود، پاسخ بخواهد!
منبع: روزنامه جوان