به گزارش راه شلمچه، نگاهی به فهرست امضاکنندگان بیانیه فوق نشان میدهد اغلب آنان حامی دولت قبل بوده یا در آن دولت مسئولیت داشتهاند. خبرگزاری تسنیم با اشاره به این نکته نوشت: نام بیش از ۴۰ تن از آنان در بیانیه حمایتی از حسن روحانی در سال ۱۳۹۶ دیده شده است.
این «بهظاهر اقتصاددانان» در نامه حمایتی خود از حسن روحانی در سال ۹۶ ادامه یافتن دولت تدبیر را بهعنوان راهکار گذر از فقر و مشکلات اقتصادی و چالشهای بینالمللی عنوان کرده و رأی آوردن رقیب را بهعنوان عامل بازگشت فلاکت و بدبختی کشور ترسیم میکردند!
اما پس از رأی آوردن حسن روحانی در انتخابات سال ۱۳۹۶ وعدههای این اقتصاددانان(!) بهعکس محقق شد؛ تورم چندبرابر شد و رکورد ۸۰ ساله ایران را زد، نرخ ارز ۸ برابر شد، تحریمها تشدید شد، تراز تجاری کشور منفی شد، بزرگترین مفاسد اقتصادی تاریخ با رانت ۴۲۰۰ تومانی ایجاد شد و...، اما «بهظاهر اقتصاددانان» مذکور حاضر به اظهارنظر درباره علت حمایت خود از حسن روحانی و معکوس بودن وعدههایشان نشدند.
اکنون در شرایطی که دولت سیزدهم با گذشت ۱۰ ماه همچنان در حال آواربرداری میراث دولت قبل در اوضاع آشفته اقتصادی کشور است و با انجام اقداماتی نظیر تلاش برای عدم استقراض از بانک مرکزی جهت کنترل رشد پایه پولی و تورم و نیز مردمیسازی یارانهها که در دولت قبل صورت نگرفت، این «بهظاهر اقتصاددانان» با انتشار بیانیه نسبت به وضعیت اقتصادی هشدار دادهاند. البته محور این بیانیه انتقاد از شرایط اقتصادی کشور در دهه گذشته است، یعنی دورهای که دولت حسن روحانی بر سر کار بود و این حضرات اقتصاددانان حامی آن بودند.
فرافکنی حامیان برجام
به هر حال، این گروه از اقتصادخواندهها که گعده نهادگرایان خوانده میشوند ولی حتی امضای افراد سرشناس گروه خود را پای بیانیه ندارند، خیلی سریع و در همان ابتدای بیانیه، انگیزه خود را از نوشتن این بیانیه افشا کردهاند. آنها پس از سیاهنمایی وضعیت کشور- که خود از مسببان آن به شمار میروند- باز هم بر همان ادعاهای نخنما تأکید کردهاند که برای حل مشکلات کشور باید برجام و FATF را بپذیریم. حالآنکه کمتر اقتصاددان و یا حتی انسان منصفی است که نداند ما برجام را با همه نواقص و خساراتش طی هشت سال دولت روحانی دربست پذیرفتیم اما نه تنها مشکلات اقتصادی حل نشد بلکه تعداد تحریمها به دوبرابر افزایش یافت دیگر اینکه به اذعان اغلب کارشناسان، مشکلات امروز ما ناشی از سوءمدیریتی است که بخش عمده آن هم به خرابکاریهای هشت سال دولت تدبیر بازمیگردد.
علاوهبر این، امضاکنندگان این بیانیه خود را به بیخبری زدهاند و گویا نمیدانند که این آمریکا است که از برجام خارج شده و از سلب حق ایران کوتاه نمیآیند، نه اینکه ما از مذاکرات کنار رفته باشیم.
صاحبان افکار پوسیده
مجید شاکری یکی از کارشناسان اقتصادی است که در واکنش به بیانیه ۶۱ اقتصاددان، اظهار کرد: بعضی فرازهای بیانیه ۶۱ نهادگرا انصافاً محترم است مثل «سیاستگذارى اقتصادی عرضه آزمونوخطا نیست» یا لزوم بهبود حکمرانى برای اجراى موفق اصلاحات قیمتی. اما نوع نگاه دوستان درباره تحریمها و FATF هنوز مثل ۱۰ سال قبل است. تصور میکنند تحریمها به دلایل سیاسی امنیتی وضع شدهاند و اگر مثلاً سیاستمدار «زورآزمایی در عرصه بینالمللی» نکند لابد تحریمها هم رفع میشود.
به گفته او، معالاسف هنوز اقتصاددانان محترم این را نپذیرفتهاند که بخشی از بار رفع تحریمها با آنهاست، و مسئله صرفاً این نیست که آنها به سیاستمدار دستور دهند که تحریمها را رفع کند.
شاکری تأکید دارد: بخش مهمی از بسیار ضعیف بودن تیمهای مذاکراتى ایران از ۸۲ تاکنون به این برمیگردد که اقتصاددانان ایرانی مگر نوادرى از آنان درکی از اینکه تحریم چیست و چگونه کار میکند ندارند. دقیقاً به همین خاطر هم بستههای طرف ایرانی معمولاً به طرز شرمآوری ضعیف و حقوقی- سیاسی و غیراقتصادی هستند.
درک نادرست از تحریمها
وی اضافه کرد: شما همین حالا از این عزیزان امضاکننده بیانیه بپرسید در عمل منظورشان از رفع تحریم چیست؟ هرگز به یک پاسخ نسبتاً هماهنگ درباره معنای «رفع» و «تحریم» نمیرسید که حداقلی از نسبت را با واقعیات روى زمین داشته باشد. درک تفاوت تگها (برچسبهایی که آمریکا روی تحریمهای ضدایرانی میگذارد) و شکل اعمال و تاریخچه اثر که بماند.
به گفته این کارشناس اقتصادی، مادامى که نفهمیم تحریم به دلایل اقتصادی (عموماً ژئو اکونومی) وضع شده و مذاکره و یا مقاومت در مقابل آن هم در درجه اول امرى است اقتصادی و نه سیاسی- امنیتی- هستهای، فرمان دادن ما به سیاستمدار دردی را دوا نمیکند. از آن ترسناکتر امر دوستان درباره FATF است که تصور میکنند مسئله چیزی در ید سیاستمدار ایرانی است و لابد اگر مثلاً به دو کنوانسیون الحاق کنیم، طرف مقابل هم ایران را از تحریم خارج میکند!
پیامدهای ارز ۴۲۰۰
از محورهای دیگر بیانیه «بهظاهر اقتصاددانان»، پرداختن به موضوع اصلاح سیاست زیانبار ارز ترجیحی که دستپخت دولت تدبیر و امید است. این افراد نسبت به تصمیمی که دولت سیزدهم برای اصلاح تصمیم نادرست دولت تدبیر و امید گرفته انتقاد کردهاند.
این در حالی است که شمسالدین حسینی، وزیر اسبق اقتصاد و رئیسکمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی در مجلس یازدهم درباره ارز ۴۲۰۰ میگوید: این سیاست ارزی دولت قبل، یک پیامد خطرناک داشت که کمتر به آن پرداخته میشود، این پیامد، تخلیه ذخایر ارزی کشور بود.
او میافزاید: رشد پایه پولی در سالهایی که ارز ترجیحی یا ارز جهانگیری میدادیم، به طور متوسط ۴۰ درصد و رشد نقدینگی بالای ۴۰ درصد بود لذا در این سالها رکورد تورم در اقتصاد ایران زده شد. در سال گذشته تورم نقطهبهنقطه تولیدکننده به ۱۰۰ صد و تورم نقطهبهنقطه مصرفکننده به ۶۵ درصد رسید، این در اقتصاد ایران در چند دهه گذشته بیسابقه بوده است.
دفاع از رانت و فساد؟
به گزارش تسنیم، دفاع ۶۱ «به ظاهر اقتصاددان» از دلار رانتی ۴۲۰۰ تومانی که توزیع فساد و رانت و یارانه به واردات است و علیرغم صرف ۱۰۰ میلیارد دلار در ۴ سال اخیر به رکوردشکنی تورم و تعمیق نابرابری اجتماعی همراه با وابستگی شدید کشور به واردات انجامید، باعث تشدید سوءظن درباره ماهیت تدوینکنندگان بیانیه میشود. با کدام مبنای نظری، نظام چند قیمتی ارزی به کمک اقتصاد میآید و چنانکه در ابتدای بیانیه تاکید شده است؛ به بهبود در تعادلهای اقتصاد کلان میانجامد؟ مگر نه اینکه در نظام چند قیمتی نقطه تعادلی شکل نمیگیرد که در نظریه رانت دیوید ریکاردو در ۲۰۰ سال پیش اثبات شده است.
این گزارش اشاره میکند: آیا تمام کشورهای غربی در دوران کرونا از روش پرداخت یارانه مستقیم استفاده نکردند؟ این اقتصاددانان محترم مدام از ضرورت استفاده از علم و الگوگیری از کشورهای پیشرفته صحبت میکنند، کدام یک از کشورهای پیشرفته نظام ارزی چندنرخی مانند دلار ۴۲۰۰ تومانی دارد؟
القای آیندههراسی
یکی دیگر از نقاط تاریک بیانیه این افراد که خود را اقتصاددان نامیدهاند! آن است که این گروه به سیاق بیانیههای قبلی خود، با کلیگویی و استفاده از عبارات سیاه، ادبیاتی به کار بردهاند نهتنها راهگشا نیست که بهطور سؤالبرانگیزی حامل یأس و ناامیدی نسبت به آینده کشور است.
آنها با اشاره آمارهای اقتصادی چند دهه اخیر کشور در مقایسه با برخی کشورها، نسبت به بهبود اوضاع اظهار ناامیدی کردهاند، حالآنکه طی دهههای اخیر، جریان سیاسی همسوی خودشان در رأس قوه مجریه بوده و اگر در برخی شاخصها عقب افتاده یا به قول ایشان سقوط کردهایم، باید ابتدا مدیران منسوب به خود را مؤاخذه کنند و در ادامه، خود همین افراد بهعنوان حامیان دولتهای غربگرا پاسخگو باشند.
بررسی نظرسنجیها هم در اواخر دولت قبل و هم نظرسنجیهای فعلی نشان میدهد مردم با اینکه تحت فشار اقتصادی هستند، ولی دلشان برای دولت تدبیر و امید و حامیان آنها تنگ نشده و راهکار عبور از وضعیتی که دستپخت همان دولت است را در نگاه جهادی و انقلابی برای رفع موانع میدانند، نه آنچه جریان غربگرا بهزعم خود بهعنوان راهحل بیان میکنند.ضمن آنکه این راهحلهای حقارتآمیز در طول سالهای گذشته به طور مکرر اجرایی شد اما نه تنها مشکلات مردم کمتر نشد بلکه بر دامنه مشکلات افزود.
همزمانی عجیب بیانیه با قطعنامه ضدایرانی
نکته پایانی درباره بیانیه فوق، همزمانی انتشار این بیانیه که نسخه تسلیم ملت ایران است با قطعنامه ضدایرانی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که اتفاقا این قطعنامه هم از ملت ایران میخواهد دربرابر زیادهخواهیهای آمریکا و غرب تسلیم شود، آیا این همزمانی اتفاقی است؟!
کیهان